EN fa

یازدهمین عصرانه علوم انسانی مؤسسه

 | تاریخ ارسال: 1401/12/20 | 

به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، یازدهمین عصرانه از سلسله عصرانه‌های علوم انسانی مؤسسه با حضور و سخنرانی دکتر عبدالحسین کلانتری، دکتر نعمت الله کرم اللهی و خانم دکتر فاطمه فلاح‌نژاد به بررسی اندیشه‌ها و خدمات علمی استاد پارسانیا اختصاص یافت.
 
استاد پارسانیا در ابتدای این نشست درباره بیوگرافی خود توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: عمل خود را خالص کنید که ناقد سبحان الله تعالی است بصیر است. ما یک حسن فعلی داریم و یک حسن فاعلی اما حسن فاعلی اهم از حسن فعلی است. انسان نفس زیرکی دارد و خود انسان هم گاهی نمی‌داند چگونه بازی می‌کند و فقط خدا به سر درون انسان‌ها آگاه است.
او ادامه داد: از دوران نوجوانی و با توجه به محیطی که در آن بودم با مسایل مذهبی و نواندیشی دینی آشنا شدم و چالش‌های بین آنها برای من جذابیت داشت. در مشهد امثالی مانند دکتر شریعتی سخنرانی‌هایی داشتند و از سوی دیگر حوزه مستقر و دانشگاه فردوسی هم فعال بود. از سوی دیگر مارکسیست‌ها هم در مشهد بسیار فعال بودند. حضور مرقد امام رضا و معنویت و روحانیت هم ما را علاقه‌مند می‌کرد و بنابراین در مشهد ما هم سعی می‌کردیم دروس حوزوی را بخوانیم و هم از سوی دیگر پاسخ به سؤالات اندیشه‌ای مطرح در آن دوره داشته باشیم.
او ادامه داد: من در دوره‌های فلسفه شناختی، توحید افعالی و ... شرکت می‌کردم. رشته من در دبیرستان ریاضی بود ولی علاقه به اقتصاد و جامعه‎شناسی شوق یادگیری علوم انسانی را برای من زیاد کرد و در کنکور در رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران قبول شدم.
پارسانیا گفت: در درس نظریه‌ها دانشجویان با عقبه‌های جدی معرفتی دچار تحول می‌شدند. به موازات انقلاب فرهنگی کار حوزوی من بیشتر شد و ادبیات لمعه را آنجا فرا گرفتم. بعد هم در درس‌های آیت الله جوادی آملی را آموختم. در انجمن حکمت هم بحث‌های مرحوم فردید را دنبال می‌کردم. در انجمن حکمت دوره‌های تاریخ فلسفه برگزار می‌شد و در کنار تحصیل در دروس جامعه‌شناسی از این دوره‌ها هم بهره بردم. بعد هم در قم مستقر شدیم و بعد از انقلاب فرهنگی بیشتر آنجا متمرکز شدیم و سطح را تمام کرده و وارد درس خارج شدیم. ما گرفتار حیرت ممدوح بودیم چون در قم امکان استفاده از درس‌های مختلف بود درس‌های آیت الله جوادی و آیت الله حسن‌زاده را فرا می‌گرفتم.
این استاد دانشگاه افزود: من همانجا فصوص الحکم را هم آموختم. عصرها نیز آیت الله جوادی تمهید را شروع کردند که من نیز در این کلاس‌ها شرکت می‌کردم. در همین دوره دروس ابن سینا را نیز یاد گرفتم. 
او با اشاره به بهره‌گیری از دورس مختلف از محضر اساتید برجسته قم بیان کرد: پس از این دوره من در دانشگاه‌های مختلف تجربه تدریس واحدهای عمومی را داشتم اما ارتباطم را با دانشکده علوم اجتماعی تمام نکردم. آن زمان در محضر دکتر ساروخانی به تاملاتی در حوزه علوم اجتماعی پرداختم و به دانشکده آمد و شد داشتم. صبح‌ها ساعت ۷ صبح به دانشکده علوم اجتماعی می‌رسیدم و بحث اشارات را با سایر اساتید مرور می‌کردم.
او با اشاره به برگزاری نشست‌هایی درباره مسایل مبتلا به روز در دانشکده علوم اجتماعی طی آن دوره گفت: رابطه بین حوزه و دانشگاه همواره یکی از دغدغه‌های  من بود چون حوزویان فقط به حوزه از دید سنتی خود می‌نگریستند و این به نظر من یکی از آسیب‌های بزرگ بود.  برای طلبه علم مقدس  است، فقه و کلام مقدس است و نگاهش به معلم ویژه است  و از تخلق خود مراقبت می‌کند اما علم در نظام مدرن متفاوت است و حوزویان با این مفاهیم نا آشنا هستند و به همین دلیل برخی از حوزویان با آشنایی با علم مدرن گذشته خود را ابژه می‌کردند.
پارسانیا عنوان کرد: از سوی دیگر نسلی داشتیم که از حوزه به دانشگاه آمدند و حوزه به آنها توجه زیادی نمی کردند. در حوزه یک استادی ممکن بود پیش طلبه‌ای بنشیند که سطح سواد بالایی نداشت و این یکی دیگر از آفات بود. تقدیر به هر حال چنین شد که از دهه ۸۰ من از فضای طلبگی به سوی دانشگاه آمدم و وارد فعالیت‌های اجرایی شدم. 
پارسانیا درباره فعالیت‌های خود در دانشگاه باقرالعلوم توضیحاتی ارائه کرد و گفت: باقر العلوم جای بسیار ارزشمندی بود و با افراد ارزشمندی در آنجا آشنا شدم. آنجا بر این شدیم تا به موازات غرب شناسی، شرق شناسی هم داشته باشیم و توانستیم چنین اقداماتی داشته باشیم. در همین دوره دروس فلسفه علوم اجتماعی و دانش اجتماعی مسلمین ذیل سطح چهار کلام و فلسفه تدوین شد.
او ادامه داد: به نظر می‌رسد ورود به عرصه‌های جدید برای طلبه‌ها از سطوح اولیه آسیب زآ بود چون اغلب حوزوی‌ها سطح را خوانده بودند و نیازی به مرور برخی از دروس نبود و مطالعه این دروس برای آنها کسل کننده بود.
او با اشاره به فعالیت در فلسفه‌های مضاف توضیح داد: حوزوی‌ها برای ورود  به مسایل فرهنگی در سطح دکترا دروسی را برای فلسفه پایه و فلسفه مضاف تعریف کردیم و ده سال پیش روی فلسفه حقوق و فلسفه فیزیکی رشته تعریف کردیم و مصوبه آن را گرفتیم.
او افزود: امروز دانشگاه باقرالعلوم قطب فلسفه حقوق است اما بعدا با موضع گیری آموزشی عالی با مشکلاتی مواجه شدیم به هر حال هدف ما این بود که با این رشته‌ها طلبه‌ها را در کنار تحصیلات آکادمیک به پیشینیه معرفتیشان برگردانیم. اخیرا در دانشگاه تهران بنا شد تا بنا به ظرفیت‌ها فلسفه‌های مضاف را کم کم راه اندازی کنیم قطعا باید در سطح حوزه هم باید این اتفاق رخ دهد. 
پارسانیا گفت: برخی تا یک طلبه از فلسفه مضاف حرف می‌زند، می‌گویند به حاشیه رفته است! در حالیکه ما باید در این حوزه کار کنیم که به نیاز تاریخی خود پاسخ بگوییم. نیاز جدی ما این است که امتداد معرفتی خود را در نظریه‌های موجود دنبال کنیم.
کرم اللهی عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم درباره کارنامه علمی پارسانیا توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: ما ۳۰ سال است در کنار استاد پارسانیا کار می‌کنیم و سالها معاون ایشان در گروه بودم و بنابراین توفیق مصاحبت طولانی با او داریم. همچنین در یک گفت و گوی ۳۰ ساعته زندگی ایشان را تالیف کردیم که به زودی منتشر می‌شود.
او با بیان اینکه استاد پارسانیا شخصیت جامع بین نظر و عمل است و می‌توان از او خوانش حکیم، فلیسوف، جامعه شناسی، سیاست گذار و ... داشت افزود: من با شناختی که از او طی ۳۰ سال گذشته دارم می‌دانم که واژه رسای توصیف او سالک است و نوعی سلوک را ایشان از دوران ابتدایی آغاز می‌کنند. او سالک جهان یقین است و این را به عنوان نام کتاب زندگی نامه ایشان هم پیشنهاد کردم.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: من این را در مقابل ساکن جهان تردید استفاده کردم. شاید دوستان کتاب جهانبگلو را با شایگان خوانده باشند که این عنوان از آن برگرفته شده است بنابراین من او را سالک جهان یقین می‌دانم که همواره نوعی ثبات قدم داشته است. این سالک جهان یقین را می‌توان بر اساس نظریات سه گانه پارسانیا را در کتاب خودش مبنی بر جهان طبیعت، ذهن و اجتماعی ارائه می‌کند. 
پارسانیا با بیان اینکه نگاه او نسبت به هستی تک بعدی نیست افزود: در این عالم حقایق حضور ابدی دارند وقتی شما قابل به نفس الامر باشید و جهان اول را جهان تکوین بدانید جهان ذهن و اجتماعی جهان مبنای تولید معنا نیستند. این نگاه بر خلاف نگاه پوپری است.
به گفته این مدرس دانشگاه، پارسانیا سالکی است که در جهان دوم نشسته اما با جهان اول مرتبط شده و در وجود خودش زمینه دریافت نور معنا را از نفس الامر ایجاد کرده و این را در آثارش می‌توان دید بنابراین نوعی جهان یقین را برای مخاطبانش ارائه می‌کند. این سلوک را از زمان خردسالی تاکنون می‌توان مشاهده کرد. او همواره در فضایی قرار گرفته که مجبور بوده برای حفظ هویت خود آثار متفکران داخلی و غربی را بخواند. ایشان کتابهای تاریخی و فلسفی، آثار مارکسیت‌ها را در دوران دبیرستان خوانده است. او از قم به تهران می‌آید و کتاب می‌خرد و به مشهد می‌رود و بنابراین این سلوک را ما در او می‌بینیم.
پارسانیا گفت: پس از اینکه به تهران هم می‌آید همین سلوک علمی و عملی را دنبال می‌کند. شرکت در دوره‌ها و کلاس‌های انجمن حکمت و فلسفه ایران برای او فضاهای مختلفی را برای یادگیری فراهم می‌کند. پارسانیا می‌گوید طلبه شدن برایش مساله نبوده اما چون می‌خواسته فرایند یادگیری را طی می‌کند  به همه این حوزه‌ها  سر بزند او در تشخیص نظر و عمل وارد حوزه می‌شود. در سال‌های بعد از رحلت امام او وارد تدریس می‌شود. در دهه ۷۰ بحث‌های کلام جدید، معرفت دینی و ... سخنرانی و آثاری دارد. 
او با بیان اینکه کتاب‌های مختلف ایشان در حوزه فلسفه و فقه تلاش‌های او برای رسالت سلوکی و پیوند نظر و عمل است توضیح داد: استاد پارسانیا وقتی وارد دانشگاه باقرالعلوم می‌شوند گروه علوم اجتماعی را گسترش می‌دهد و رشته‌هایی را در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تاسیس می‌کند.
به گفته این مدرس دانشگاه، این سلوک را در آثار او می‌توان دید. نوع استادان دانشگاه اینگونه است که زیست کارمندی بر اساس ارتقا آیین نامه‌ها پیدا می‌کنند و بر این اساس رو به کتاب سازی و مقاله سازی می‌آورند اما پارسانیا به دلیل همان سلوک معنوی خود آثاری را در پاسخ به نیازهای مختلف می‌نویسد. به طور مثال کتاب حدیث پیمان را در پاسخ به مسایل دهه ۵۰ می‌نویسد و تلاش می‌کند مسایل انقلاب را با نگاه فرهنگی بررسی کند.
پارسانیا گفت: همچنین سایر آثار او مانند کتاب عرفان و سیاست درباره مقابله قرائت‌های لیبرالیستی علیه عرفان اسلامی است. کتاب برهان صدیقین هم در پاسخ به مسایل فلسفه دین است.
به گفته کرم اللهی، کتاب روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی و جهان‌های اجتماعی جز دو اثر مهم اوست. کتاب نخست بحثش با ماهیت فرهنگ و دانش آغاز می‌شود و بعد وارد مباحث روش شناسی می‌شود. او با نگاه تعارفی و تصرفی تلاش می‌کند روایت همدلانه از علم مدرن ارائه می‌کند و معتقد است این علم باید از ‌هاضمه حکمت اسلامی  عبور کرده و بعد ترجمه شود.
او با اشاره به سایر مقالات کتاب روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی درباره کتاب جهان‌های اجتماعی گفت: این کتاب یک شاهکار است و دست نامه ای است که ظرفیت نقد نسبت به مکاتب مختلف ایجاد می‌کند.  من پیشنهاد کردم مباحث این کتاب تحت عنوان درس خارج تدریس شود تا از قالب این درسگفتارها بتوانیم چندین جلد کتاب دیگر منتشر کنیم.
او با اشاره به بخش‌های مختلف این کتاب توضیح داد: بر اساس این کتاب ما می‌توانیم عالم را هر طور خواستیم توضیح دهیم. ما می‌توانیم چون اراده داریم آن را در طول و عرض اراده خدا قرار دهیم اما نمی توانیم هر طور خواستیم عالم را تعریف کنیم چون برخی از تعاریف ما تولید نور و برخی دیگر تولید تاریکی می‌کند.
به گفته کرم اللهی، بخش دوم کتاب بیشتر درباره علوم اجتماعی است و ظرفیت‌های آن بیشتر جامعه شناسی است. پارسانیا در این فصل به معرفی وجود جهان‌های مختلف اعم از جمادات، نباتات، حیوانات و جهان انسانی و اجتماعی و نسبت بین این جهان‌ها می‌پردازد. نویسنده در کتاب متذکر شده است که به رغم ترکیب اتحادی جهان‌های یاد شده، هیچ یک از آ ن‌ها قابل تقلیل به دیگری نیست.

او در ادامه به مهمترین بحث در رابطه با جهان‌های اجتماعی می‌پردازد. نسبت بین «جهان اجتماعی» و «جهان انسانی» این بحث مهم است که پای رابطه فرد و جامعه، و عامل و ساختار هم به میان کشیده می‌شود. تلاش پارسانیا برای استفاده از ظرفیت‌های حکمت صدرایی جهت تبیین این نسبت‌ها از نکات قابل توجه این فصل است.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: بخش سوم کتاب هم درباره شناخت اجتماعی است. شناخت عمومی و شناخت علمی، انواع شناخت علمی جامعه، شناخت اجتماعی، تجربی، عقلی و شهودی و بالاخره انواع شناخت اجتماعی در قرآن، برخی از مفاهیم اساسی مربوط به این فصل است.
کرم اللهی در پایان با بیان اینکه استاد پارسانیا میگوید مساله امروز ما دیالکتیک نیست بلکه مسایل کانتی و نوکانتی است عنوان کرد: برای پاسخ به این مسایل ما نیاز به مباحث مرتبط با این حوزه مانند کتاب جهان‌های اجتماعی، برهان صدیقین و ... داریم و این کتاب‌ها می‌تواند برای ما سنگرهای معرفتی ایجاد کند تا هم علم مدرن را بشناسیم و از سوی دیگر با توجه به نیازهای خود این علوم را از آن خود بکنیم.
عبدالحسین کلانتری دیگر سخنران این نشست بود. او طی سخنانی گفت: او می‌خواهد نشان دهد چگونه معرفت با  خصایل فرد نسبت می‌یاد و چگونه معرفت بر وجود او حک می‌شود. من آثارش ایشان را هم در امتداد شخصیت ایشان می‌دانم. خلوص و تواضع ایشان در عمل قابل ستایش است. خوش ارتباط و خوش تعامل بودن از دیگر ویژگی‌های مثبت اوست. او اهل گفت و گو و بحث علمی است. من ناراحتی از ایشان دیدم اما عصبانیت ندیدم!
او افزود: حلم و صبر و بردباری او قابل ستایش است و شوخ طبعی هم از ویژگی‌های مشهدی بودن ایشان است. من ازسال ۱۳۷۴ با کتاب حدیث پیمانه او مانوس بودم و از محضر کلاس‌های ایشان بهره می‌بردم.
کلانتری با بیان اینکه استاد پارسانیا چند ویژگی خاص دارد توضیح داد: نخست توجه به تاریخ و بحث تاریخیت از سوی ایشان است و به خوبی در مباحث و آثارش به آن توجه کرده و در کتاب جهان‌های اجتماعی به این بحث پرداخته است. همواره گفته می‌شود فلسفه اسلامی در فراز تاریخی نیست و نسبتی با تاریخ ما ندارد اما او به این موضوع پرداخته و به آن پاسخ داده است.
به گفته او، ویژگی دوم توجه به عناصر معرفتی در تحلیل شرایط است و روش شناسی بنیادین و تحلیل نظام‌های روشی از سوی ایشان به کار گرفته شده و در ادبیات حوزوی ما چنین چیزی نداریم که بتواند به عنوان یک موضع روش شناسی ترویج شود.  
کلانتری با بیان اینکه ویژگی سوم امتداد بخشی مباحث فلسفی به حوزه علوم اجتماعی و سطوح انضمامی است یادآور شد: معدود افرادی داریم که در تعامل میان فلسفه و علوم اجتماعی قرار گرفته باشند. بنابراین ایشان جز پیشگامان این حوزه بوده و پس از او شاگردان ایشان این رویکرد را ادامه دادند. تمامی آثار ایشان نشان دهنده این پیوند و رفت و آمد بین حوزه‌های مختلف فلسفه و علوم اجتماعی و حتی عرفان نظری است.
این استاد دانشگاه افزود: ویژگی خاص دیگر او که منحصر به فرد است و واقعا نادر است این است که او از کسانی است که سنتی را بنا کرده و متناسب با آن مجموعه از دانشجویان و طلاب درگیر آن هستند به طور مثال در دانشگاه باقر العلوم، موسسه امام خمینی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و ... متاثر از سنت ایشان افراد فعالیت می‌کنند.
او افزود: مسئله دیگر توجه استاد به علوم شناختی و بنیادکاوی ایشان است. او همواره تلاش کرده نقاط مسئله‌ساز و چالش‌ساز را استخراج کند.

 فلاح نژاد در بخش پایانی این نشست طی سخنانی بیان کرد: ایشان در دانشکده علوم اجتماعی برای ما پدری کرده است. تمام آثار ایشان راه نجات کسانی است که به این رشته می‌آیند و سرنوشتشان معلوم نیست.
او با بیان اینکه پارسانیا یک جامعه شناس مؤسس درجه یک است گفت: در میان جامعه شناسانی که رویکرد انتقادی به وضعیت موجود دارند اغلب جامعه شناسان فقط نقادی می‌کنند و راه حل ارائه نمی‌دهند در فلسفه اسلامی هم وضعیت به همین شکل است و اساسا فلاسفه اسلامی راهکاری برای پاسخ به مسایل روز ما ندارند اما استاد پارسانیا از جامعه شناسان و فلاسفه اسلامی که همواره راه حل‌های انضمامی دارد.
او افزود: پارسانیا جامعه شناسی را می‌بیند و در نسبت با فلسفه آثار مختلفی را تدوین کرده و هر کدام از این آثار جا دارد از جمله نماد و اسطوره به کتاب‌های دیگری تبدیل شود. او همواره تاکید می‌کند  که ما می‌توانیم علوم اجتماعی را داشته باشیم که در دام نسبیت نمی‌افتد. او با استفاده از حکمت متعالیه تاریخیت و تکثر را حفظ کرده و در دام نسبیت هم نمی افتد و این نکته ای است که باید عالم علوم اجتماعی به آن توجه کند.
فلاح‌نژاد یادآور شد: ایشان بار مجموعه‌های مختلف را در ساحت اندیشه و عمل به دوش می‌کند تا فضای انقلاب اسلامی به داعیه ای که دارد.
او با اشاره به نقش جدی پارسانیا در آموزش و پرورش گفت: او در هر جایی که مرتبط با نظام دانش است حضور دارد و این به دلیل درک ایشان از حکمت متعالیه است. او توجه ویژه ای به کتاب‌های درسی دارد و این از نگاه ایشان به این حوزه نشئت می‌گیرد.
من سؤالی را برای ۱۵ اساتید طراز اول جامعه شناسی ارسال کردم که جامعه شناسی چه چیزی برای یک دانش آموز دبیرستانی دارد و هیچ کس به من پاسخ نداد و تنها ایشان بود که به این موضوع پرداخت با اینکه او دغدغه‌های زیادی دارد و جامعه شناس موسس است.
فلاح نژاد در پایان گفت: تغییر کتاب‌های جامعه شناسی تحول عظیمی در فضای آموزشی کشور بود و این کتاب‌های پرمغزی شد که خروجی‌اش را می‌توانیم در دوره گفتمان یعنی در ترم نخست دانشگاه ببینیم.

 




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 189 بار   |   دفعات چاپ: 21 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر