به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، نشست تخصصی «معنا و مبنای سرمایه اجتماعی» با حضور استادان و صاحبنظران این حوزه و با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرکز تحقیقات و برنامهریزی شهر تهران سه شنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۱ برگزار شد.
در افتتاحیه این نشست تخصصی یک روزه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سعید رضا عاملی دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر عطاءالله رفیعی آتانی رئیس مرکز تحقیقات و برنامهریزی شهر تهران سخنرانی کردند. همچنین دکتر رضا پورحسین، دکتر بهاره آروین، دکتر سجاد صفار هرندی سخنرانان بخش نخست پنل اول بودند.
سعیدرضا عاملی در ابتدای این نشست با اشاره به مطالعات اجتماعی در ایران گفت: تا سال ۹۷ ما پیمایشهایی در این باره داشتهایم و در سال ۱۴۰۰ هم وزارت کشور پژوهشی سفارشی درباره سرمایه اجتماعی انجام داده که عمدتا نشان میدهد سیر نزولی سرمایه اجتماعی وجود دارد.
او با اشاه به پیوند سرمایه اجتماعی با سرمایه ایمان افزود: من در ابتدا با طرح مسئله شروع میکنم و در چهار بخش سخنانم را تنظیم میکنم؛ اطلاعات و آمار درباره سرمایه اجتماعی زیاد است و اساسا محرمانه تلقی میشود در حالی که باید بتوانیم یک مسئله اجتماعی را در معرض همگان طرح کنیم تا بر این اساس بتوانیم تحلیل کنیم. محرمانه تلقی کردن آمار هم خودش یک مسئله اجتماعی است.
او با بیان اینکه سرمایه اجتماعی در زیست بوم ایران اهمیت دارد و ما سرمایه اجتماعی را به معنایی که بوردیو طرح کرده نباید ببینیم توضیح داد: ما در شاخص گذاری سواد مجازی کاری را کردیم که شاید این مدل بتواند جریان بیابد. ما آنجا یک شاخص عمومیدر سواد مجازی با دنیا استخراج کردیم که شامل سواد حقوقی، سواد تحلیلی و ... است. از سوی دیگر شاخصهای اختصاصی داریم که مرتبط با بومرنگ ماست و ما به عنوان یک مسلمان در این باره قوانین و مقرراتی داریم. یک حوزه سواد تخصصی هم هست که شامل سواد مهندسی مرتبط با فضای مجازی، سواد سابرنتیک مرتبط با پزشکی و ... است. در سرمایه اجتماعی ما گریزی نداریم جز اینکه هم به سوی اشتراکاتمان با شاخصهای جهانی برویم و هم شاخصهای اختصاصی تدوین کنیم.
عاملی ضمن ارائه آماری در این باره بیان کرد: وضعیت میانگین شاخص سرمایه اجتماعی در سال ۹۴، ۱/۲۷ بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۸/۱۷ رسیده است. روند میانگین رضایت از عملکرد نظام هم در سال ۹۴ که ۱ /۲۷ بوده که در سال ۱۴۰۰ به ۸/۱۷ رسیده است. این در حالی است که موسسه لگاتوم در تحقیقی شاخص سرمایه اجتماعی را در ۲۰۱۹ ، ۱۹/۵۳ اعلام کرده اما این رقم برای ایران ۲/۴۵ است و ما زیر میانگین جهانی هستیم.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه امروز سرمایه اجتماعی امتداد یافته و به طور مثال حتی سرمایه اجتماعی سازمان هم در نظر گرفته میشود عنوان کرد: سرمایه اجتماعی حکایت از دارایی دارد؛ سرمایه یک دارایی است که ارزش افزوده تولید میکند و میتواند از این ارزش هم کاسته شود. بنابراین به میزانی که همبستگی اجتماعی، حس همبستگی ملی، هویت ملی و ... تغییر میکند سرمایه اجتماعی نیز تغییر میکند. مخالفان جمهوری اسلامی اعم از منافقان و سلطنت طلبان از طریق این موضوع به جمهوری اسلامی فشار میآورند. سرمایه اجتماعی یک شاخص قدرت ملی هم هست یعنی اگر شما توان ملی یک کشور را بر اساس توان نظمی و اقتصادی آن اندازه گیری کنید یک شاخص قدرتمند برای آن سرمایه اجتماعی است که جنبه بازدارندگی دارد و اجازه تعرض به حریم ملی کشور را نمیدهد.
او ادامه داد: همواره روی اعتماد و تراکم ارتباطات در سرمایه اجتماعی تاکید میشود. حالا منظور از اعتماد چیست؟ از سوی دیگر سرمایه اجتماعی باید تراکم ارتباطات ایجاد کند. خانواده، شهر، روستا، سازمان و ... سرمایه اجتماعی دارد. امروز سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ملی بیشتر دغدغه ماست.
عاملی در ادامه با بیان اینکه در حوزه اعتماد سه مولفه صداقت در گفتار و رفتار، دگرخواهی و تبادل موقعیت و کارایی و عمل مثبت تاثیر گذار مطرح میشود توضیح داد: ما در جامعه خود باید روی دگرخواهی و تبادل موقعیت با دیگران کار کنیم. در فلسفه رسانه هم بحث قرار گرفتن در جای دیگری برای درک بهتر بیشتر تاکید شده است. از سوی دیگر سرمایه اجتماعی به کارامدی و کارایی توجه دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، جامعه ایران دو مشخصه دارد که اگر به این دو توجه نکنیم نمیتوانیم مفهوم سرمایه اجتماعی را بومی کنیم؛ نخستین شاخصه دینداری است که در ایران ریشه عمیق دارد. ما به عنوان کشوری که آرزوی جامعه اسلامی داریم نگران دینداری هستیم اما جامعه در این شاخص بسیار رشد کرده و این را در جمعیت پیاده روی اربعین و جاماندگان اربعین میبینیم. البته که ما جامعه صد در صدی نداریم همانطور که در صدر اسلام ایمان آورندگان در اقلیت بودند. دومین مشخصه ایران جنبه نوگرایی و پیشرفت جامعه ایرانی است. در غرب افراد از کوچه بغلی اشان خبر ندارد اما جامعه ایران چهار چشم دارد و این جنبه تجسس اجتماعی بسیار پررنگ است. بنابراین جنبه دین گرایی و نوگرایی در جامعه ایرانی دو عنصر پررنگ است و برخی یا جنبه دینداری یا برخی جنبه نوگرایی را قربانی میکنند اما این دو با هم جلو رفتند و هر دولتی به این دو شاخص توجه نکند نمیتواند راهبری لازم را داشته باشد.
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه سرمایه ایمان تقویتکننده نگاه به زندگی و عمل فردی و اجتماعی است گفت: برخی از کسانی که دچار بحران خودکشی میشوند به این دلیل است که جهان آخرت را نمیبینند اما فردی که باور به معاد دارد زندگی اش یک حرکت پویا دارد و پویایی یکی از عناصر مهم در سرمایه اجتماعی است. ما درمدلسازی که برای سرمایه اجتماعی در ایران میکنیم باید به این سرمایه ایمان توجه کنیم.
عاملی تاکید کرد: الان ما با ابزار سرمایه اجتماعی در جامعه متجدد غربی سرمایه اجتماعی را اندازهگیری میکنیم در حالی که باید سرمایه ایمان را در نظر گرفت چون به افق زندگی نگاه میکند و تحمل و صبر و امید به زندگی و آینده نگری را تقویت میکند. حضرت زینب بعد از آن همه مصیبت میگوید ما رایت الا جمیلا... این ناشی از یک ارتباط دیگری با خداست.
او با اشاره به اینکه سرمایه ایمان دو بعد فردی و اجتماعی دارد گفت: علوم اجتماعی در ایران قدرتمند است و ما همان قدرتی که در نانو و بایو داریم در علوم اجتماعی هم داریم اما این علوم اجتماعی سیاست زده است و یک جاهایی چیزهایی را نمیبیند. چون اگر چپ باشد یک رویکرد دارد و اگر راست باشد رویکرد دیگری دارد. دشمن را ندیدن غلط است! چون ما در چنبره دشمن زندگی میکنیم و بعد اینکه بگوییم این تئوری توطئه است غلط است چون گویندهاش هم بر این اساس این را بیان کرده است.
عاملی عوامل تخریب کننده سرمایه اجتماعی در ایران را شامل ۶ مورد دانست و افزود: نخستین عامل فاصله بین باورها و تجربه دینی است؛ در سال ۸۹ پیمایشی در استان تهران انجام دادیم که منحصر به فرد بود. ما حدود ۷۹۵۰ پرسشنامه در دوازده شهر استان تهران در رده سنی دانش آموزان دبیرستانی تا دانشگاهی پر کردیم. نزدیک به ۹۹ درصد اعتقاد دینی داشتند و اساسا درباره باور به معاد، نماز، روزه و... بالای ۹۵ درصد اعتقاد داشتند که نشان دهنده قوت اعتقاد به باورهای دینی است. اما در عمل به باور دینی ۵۴ درصد اعتقاد به شهر توحیدی داشتند.
به گفته این استاد دانشگاه، دومین عامل جریانهای کلان ضد فرهنگ اسلامی است. در حوزه کتاب درباره رواج نارسیسم، فردگرایی کاذب، ایدئولوژی کیهان پرستی، عام گرایی جهانی، اومانیسم، اعلامیه بینالمللی و .. مسئله داریم. الان در برنامه درسی کشورهای غربی در اتریش آموزش هلوکاست دارند و یاد میدهند که چه اتفاقی در این باره افتاده است و من پیشنهاد دادم درباره کشتار جمعی آموزش دهند! از سوی دیگر آموزش همجنس بازی جز برنامه درسی در غرب است. در فرمهایی که پر میکنند اوی زن، اوی مرد، و اویی که نمیداند کیست! این را آموزش میدهند. گیدنز در نسخه چهارم کتاب جامعه شناسی میگوید خانواده یعنی دو نفر با هم باشند و تعریف جهان شمول میدهد!
عاملی با اشاره به عامل سوم که جنگ شناختی است گفت: جنگ شناختی در هوش مصنوعی، داده کاوی و ... رخ میدهد. جستجوی فرزندان ما در فضای مجازی امروز نگران کننده است. اینترنت کودک را همه پذیرفتند اما ما انگار این قاعده جهانی را کنار گذاشتیم. ما بچهها را به شاد سپردیم و آزادی در استفاده از فضای مجازی به آنها دادیم. تبلیغات دشمنانه و تحقیر آمیز عامل چهارم است بدین معنی که پروپاگاندا اساسا با تحقیر و تسلط فکری بر دیگران گره خورده است.
او در ادامه به عامل پنجم فرامحلی کردن فضای مجازی پرداخت و افزود: ما در سرمایه اجتماعی دنبال گره مشترک هستیم اما فضای مجازی غیر مرکزیت ایجاد میکند. فضای مجازی در عین جهانی سازی، محلی بودن و ملی بودن را با چالش مواجه میکند. بسیاری امروز از پایان دولت صحبت میکنند. این فضا ضمن شبکه سازی چند ملیتی شدن شبکهها را به وجود آورده است. امروز سلطه تبدیل به سلطه فراگیر مجازی شده و وبیوود جای هالیوود گرفته است.
او در پایان با بیان اینکه شیعه هراسی، ایران هراسی، اسلام هراسی و انقلابی هراسی عامل ششم است یادآور شد: ما امروز قربانی هراس چهارگانه هستیم. ما با هراس بزرگ کد گذاری شدیم.
عاملی تاکید کرد: در جمهوری اسلامی قوی شدن سرمایه دینی موجب قوی شدن سرمایه اجتماعی و بالعکس میشود و این دو با هم رابطه متقابلی برای ایجاد یک سرمایه بزرگ ایجاد میکنند. سرمایه اجتماعی موجب احساس افتخار به ملیت و قدرت میشود. لذا در این زمینه باید به چالشهای سرمایه اجتماعی در پیوند با سرمایه ایمان توجه کنیم. از سوی دیگر باید بازنگری در شاخصهای سرمایه اجتماعی داشته باشیم و از شاخصهای ترکیبی مبتنی بر سرمایه ایمان و ... استفاده کنیم.
رفیعی آتانی نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: سرمایه اجتماعی با سرمایه در اقتصاد گره خورده است. یعنی خلق بازدهی در سرمایه مد نظر است. در اجتماع نیز سرمایه اجتماعی بدین معنی است که از اجتماع چگونه میتوانیم بازدهی اقتصادی داشته باشیم. عناصر اصلی سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد، تعلق اجتماعی و ... خودش دارای بازدهی اقتصادی زیاد است. تعلق اجتماعی یا اعتماد هزینهها را در زندگی اقتصادی کاهش میدهد. مثلا چک برگشتی در جامعه میزانش کم شدن یا زیاد شدن اعتماد اجتماعی را نشان میدهد.
او با بیان اینکه سهم سرمایه اجتماعی در سنجش اقتصاد بسیار مهم است و در ایران بسیاری از ناکارامدیهای اقتصادی را به کاهش سرمایه اجتماعی مرتبط میدانند افزود: انسانها چون میخواهند خودشان بهره مند شوند از دیگران بهره میگیرند. مکانیزم بازار در غرب که زندگی جامعه مبتنی بر آن است بر همین اساس است و انسانها میخواهند در غرب از هم دیگر بهره وری کنند. البته این خودش نظم خود انگیخته ای را خلق میکند.
رفیعی آتانی گفت: در سطح بالاتری که من اقتصاد اسلامی را با آن برابر میگیرم این است که انسان درک کند که دیگران هم وقتی نفع ببرند او هم نفع میبرند. این رویکرد اقتصاد مشارکتی است و مبنایش این است که هر دو در یک بازی برنده برنده نفع میبریم. اینجا انسان باید این درک را داشته باشند. در غرب مبنا رقابت و در اسلام مبنا زوجیت است. این زوجیت اگر درک شود یعنی ما آدمها مکمل هم هستیم و در نفعهای هم شریک هستیم و این در ادبیات اقتصا د اسلامی ما وجود دارد. در این اقتصاد اگر میخواهید تجارت، تولید و ... میخواهید بکنید باید شرکت درست کنید و اینکه کسی کارگر دیگری شود درست نیست. کارگر مزدی در این نگاه در آستانه رباست و ناپسند است.
او گفت: در اقتصاد اسلامی ما بازار را در پول نمیپذیریم و در کار هم مناسبات متفاوتی داریم. در سطح بالاتر از این انصاف معنا مییابد؛ بدین معنی که اگر انسان رشدش را در رشد دیگری بداند آن وقت میتواند خودش را در جای دیگری قرار دهد. نظریه رالز هم تاحدی روی این موضوع تاکید میکند. بنابراین زندگی منصفانه ای رقم می خورد و فرد دلبستگی و وابستگی اش افزایش مییابد. سطح بعدی احسان است بدین معنی که فرد حتی داراییهای خودش را هم به دیگری بدهد. فرد در مسیر تعالی طلبی وجودی وقتی قرار میگیرد میداند که اگر کاری برای دیگری کرد کاری است که برای خودش انجام میدهد. سطح بعدی ایثار است که در بالاترین مرتبه است. ما در زمانه خودمان این تجربه را داشتیم.
رفیعی آتانی در پایان بیان کرد: انسان دائما در حال رشد فردی و اجتماعی است و باید بدانیم فرد در حالی که فردیت خودش را حفظ میکند اما میفهمد که این رشد در بستر تعلقات اجتماعی رخ میدهد.
پورحسین نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به کاهش سرمایه اجتماعی در ایران بر ضرورت به پرداختن به این موضوع تاکید کرد و گفت: نگاه من به سرمایه اجتماعی تضارب بین سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی است چون دلیلش مکانیزمی است.
او با اشاره به آخرین تعریف از سلامت روان افزود: این سلامت حالتی از رفاه است که افراد خودشان و دیگری را به لحاظ روان شناختی درک میکنند و حقی برای حضور او قایل هستند. از سوی دیگر کسی که در سلامت روان زیست میکند میزانی از استرس خود را مدیریت میکند. اینها میتوانند مولد باشند و احساس خودآکارامدی داشته باشند. از سویی گویی در این حوزه تعامل بین فرد و جامعه تفکیک ناپذیر است و جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی بر این عدم تفکیک و تعامل تاکید دارد.
او درباره پیوند بین سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی گفت: تعامل این دو با هم بهزیستی روانی و اجتماعی را ایجاد میکند و این نه یک معنای خالص روان شناختی و جامعه شناختی است بلکه ناظر به نشاط مندی و شادابی است. وقتی میگوییم سرمایه اجتماعی وسرمایه روان شناختی از هم تفکیک ناپذیرند آن وقت میتوان از شاخصهایی چون امید، تاب آوری، خوش بینی، خودکارامدی، اعتماد، مشارکت و روابط اجتماعی حرف زد.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه درباره اشخاص به منزله سرمایه عنوان کرد: مفهوم ارتباط درون فردی مقدمه ای برای ارتباط بین فردی و از سوی دیگر رسیدن به اعتماد و مشارکت در جامعه است.
او در ادامه به فلسفه خودی و بی خودی اقبال اشاره کرد و توضیح داد: من با استفاده از این فلسفه در کلینیک خودم ۹۰ درصد از افسردگیها را درمان کردیم. اقبال برای رسیدن به شخصیت یا همان سرمایه کاریزماتیک به دو عامل محرله خودی(تجهیز درون) و مرحله بی خودی( ورود به اجتماعی با تجهیزات درون) است. باید بدانیم به راحتی نمیتوان الهام بخش بود و فرد باید در درون خودش عواملی را ایجاد کند که بعد از رهگذر آن بتواند خودش را تجهیز کرده و بعد برای اجتماع الهام بخش باشد. اگر به اقبال مراجعه کنیم او در قالب اشعارش سه تجهیز را برای یک شخص کاریزماتیک لازم میداند؛ تجهیز علمی و تخصصی، معنوی و شخصیتی. تجهیزات سه گانه اقبال با تجهیزات اجتماعی نیز متناظر است.
او با بیان اینکه ما در بسیاری از زمینهها در حوزه جمهوری اسلامی الهام بخش نیستیم اما در انقلاب اسلامی الهام بخش هستیم یادآور شد: چراکه جمهوری اسلامی باید در تجهیز خودش در بخشهایی با چالشهایی مواجه بوده و از این منظر نتوانسته در تجهیز اجتماعی موثر باشد.
پورحسین تاکید کرد: کاهش سرمایه اجتماعی در ایران این سوال را طرح میکند که چگونه میتوانیم در حالت الهام بخش دیگران باشیم و در این باره کم کاری زیادی داریم. در همین ایامی که اعتراضات وجود داشت من پیمایشی انجام دادم و دیدم که ۸۷ درصد به حجاب اعتقاد دارند اما درباره عمل به حجاب اجباری این درصد به ۳۰ میرسد. جالب است در همین تحقیق نگاه به شلمچه به عنوان یک سرزمین مقدس، مسجد، نماز و ... به عنوان مفاهیمی که به سرمایه اجتماعی کمک میکنند هنوز افول نکرده است. اما اینکه چرا نوع نگاه با عمل فرق دارد باید آسیب شناسی در این باره داشت.
او در پایان گفت: ما نمیتوانیم به عنوان سرمایه اجتماعی در مرحله بی خودی قرار بگیریم بدون اینکه خودمان را تجهیز کرده باشیم. باید مولفههای الهام بخش برای دیگران را تقویت کنیم.
سجاد صفار هرندی هم در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه اصحاب علوم اجتماعی با طرح سرمایه اجتماعی فرصتی را فراهم کردند که توجه حاکمیت با توجه به وخامت اوضاع را بر بیانگیزد گفت: سرمایه اجتماعی با چنین صورت بندی طرح و عرضه شد و برایش بازاریابی شد و کم و بیش جز بازاریابیهای موفق علوم اجتماعی در ایران بود. پروژه سنجش وضعیت سرمایه اجتماعی ایران که طی سه موج اجرا شد جز بزرگترین و گران ترین پروژههای علوم اجتماعی در ایران است. بنابراین این بحث از جانب فضای حکمرانی به رسمیت شناخته شد و این توجه خودش را در قالب پروژهها ظاهر کرد.
او ادامه داد: من با توجه به پروژه سنجش سرمایه اجتماعی ایران بر این باورم که کارکرد درستی که این مسئله باید داشت و مسیر صحیحی را میپیمود چنین چیزی با انجام این سه موج رخ نداد. من این را محصول ایراد اساسی روش شناختی در این مجموعه کارها میدانم که برآمده از یک فرهنگ علمی و سازمانی حاکم بر علوم اجتماعی ایران است. بحث سرمایه اجتماعی خیلی در ایران قدیمی نیست و درونش چهارچوبهایی تثبیت شده ای وجود ندارد. بنابراین محل ظهور خلاقیتهاست و هنر کار جامعه شناختی در آن بروز مییابد.
او با تاکید بر اینکه توجه و تاکید در سنجش سرمایه اجتماعی در ایران بر اظهار گذاشته شده تا رفتار عنوان کرد: البته من رد نمیکنم که سرمایه اجتماعی وجه ذهنی دارد و طراحی گویههایی برای سنجش آن مهم است اما اساسا لزوما فهم همان جنبه ذهنی با پرسش خام و صاف و ساده ای روشن نمیشود! و نیازمند این هستیم که به نحو پیچیده تری مفاهیمی مانند اعتماد را بسنجیم. پروژه ای با عنوان بزرگ سنجش سرمایه اجتماعی در ایران نیازمند این بود که دادههای آزمایشی سنجش را با دادههایی از کنش واقعی تقاطع بدهد. به طور مثال شاخصها و سنجههایی مانند ازدواج، طلاق و ... با رفتار عملی جامعه تقاطع بدهیم و ببینیم چه قدر با واقعیت تطابق دارد. اما در این پیمایش به صرف اظهار افراد به پرسشهای استاندارد شده در یک طیف اکتفا شده است. در حالی که در پیمایشها میبینیم چه میزانی از افراد تمایل به طیف وسط دارند و گویی افراد علاقه مند بیشتر به طیف وسط گرایش داشته باشند.
صفار هرندی گفت: ما کاری در حوزه نارضایتی اجتماعی انجام دادیم که مهم است چون بی ارتباط با سرمایه اجتماعی نیست با این وجود سرمایه اجتماعی چیزی مستقل است و صرفا به نارضایتی محدود نمیشود. ضعف متدولوژیک و سهل گیری پژوهشی منجر به این شده که کاری که میتوانست دید ما را برای فهم واقعیتهای جامعه ایران گسترش دهد به آن هدف بالقوه خودش نرسد. البته هشدار دادن خوب است اما باید به چیزی فراتر از آن برویم و با این نوع جمع آوری خام داده، تحلیل جامعی نمیتوان ارائه کرد و ما را گرفتار سوءتعبیر در ماهیت فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران میکند.
به گفته این محقق علوم اجتماعی، این ایده که جامعه به مثابه بازار و زندگی به مثابه مسابقه بی رقابت ترسیم شود مبنای جمع گرایانه آغاز انقلاب را به چالش کشید و نتیجه اش این بود که ما در عناصر سرمایه اجتماعی دچار کاستی و نقصان شویم. امتداد همان گفتاری که با تخریب پایهها و منشا سرمایههای اجتماعی صحنه جامعه ایران را تغییر داد به صورت تناقض آمیزی اظهار شگفتی از کاهش سرمایه اجتماعی و خطر فروپاشی میکند.
او در پایان عنوان کرد: در کنار تحولات نهادی و ایجاد کردن امکان مشارکت شهروندی برای ساختن نهادهای دارای دوام و سنت و مهمتر از آن در کنار لزوم راه یافتن برای بازسازی اقتصاد ملی نیازمند تقویت گفتار تعاون و جمع گرایانه فضیلت مندانه انقلابی هستیم. باید در مقابل پارادایم فرد گرایانه به من چه و به تو چه مسئله هم سرنوشتی و مسئولیت اجتماعی در دستور کار قرار گیرد.
بهاره آروین دیگر سخنران این نشست بود. او با تاکید بر اینکه بحث سرمایه اجتماعی آن طور که باید و شاید در جامعه پرداخته نشده گفت: این از نظریههایی است که به کشور میآید و با شاخصهای غربی سنجیده میشود و واقعیتهای جامعه ایرانی را نادیده میگیرد. بحث افول سرمایه اجتماعی اساسا به ما تعلق نداشت و در غرب میگفت که کیفیت ارتباط بین فردی در غرب کاهش یافته و بر همین اساس در جامعه با وضعیتی مواجه شدیم که برای ما مشکل ایجاد کرده است. امروز در شبکههای مجازی امکان حذف دیگری به راحتی فراهم شده و این در واقع روی کاهش تساهل اجتماعی تاثیر دارد. افول اعتماد نهادی تاریخی است و امروز در افول اعتماد بین فردی جامعه ما مسئله مند شده است و باید در این باره به آن پرداخت.
او با تاکید بر اینکه ما در سنجش سرمایه اجتماعی بعد رفتار را نادیده گرفتیم در حالی که مردم غیر از وجه ذهنی تعامل واقعی هم دارند و آن شکل هم قابل سنجش است بیان کرد: به طور مثال پروندههای کیفری ما بسیار بهتر از پروندههای حقوقی است چون آدمها اختلاف مالی را کلاهبرداری ثبت میکنند و نباید هزینه دادرسی بدهند بنابراین گاهی فرایندهای قضایی ما سو گیری ایجاد میکند. ما باید اولویت بعد رفتاری سنجش سرمایه اجتماعی نباید فقط به خوداظهاری محدود شود و باید دید این انگارههای ذهنی در واقعیت و عمل چگونه متبلور میشود.
آروین در پایان با بیان اینکه بحث خیریهها در سرمایه اجتماعی به عنوان یک پتانسیل دیده نشده است گفت: امروز میبینیم یک خواننده ای ماهی چندتا محکوم به اعدام را با کمک مردم آزاد میکند. در شبکه توییتر هم ما کسانی را داریم که مبالغ بالایی را جمع آوری میکنند لذا ما انبوهی از این خیریههای فردی داریم. این موضوع در بررسی سرمایه اجتماعی در ایران بسیار قابل تامل است.
او یادآور شد: از سوی دیگر به طور مثال مسئله کودکان کار در ایران حل نمیشود چون مردم کمک میکنند. اینکه آدمها معتقدند من باید یک کار خیری بکنم دقیقا به سرمایه اجتماعی بر میگردد. ما این بخش از سرمایه اجتماعی را ندیدیم و باید در نظر داشته باشیم که ما قشری را داریم که در ایران مشارکت داوطلبانه دارد. باید این سرمایه را در حوزههای محیط زیستی و ... استفاده کنیم.
دفعات مشاهده: 154 بار |
دفعات چاپ: 14 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر