مجموعه نوشتارهای پیش رو در این کتاب، ناشی از دغدغههای تولید دانش علمی در کشور است. اساساً نگرانی نگارنده متمرکز بر روششناسی علم به عنوان بستر و زمینه تولید دانش علمی است که هویت فلسفی و پارادایمیک دارد. متاسفانه دانش علمی در کشور دچار سه گسست است: فلسفه از پارادایم علم، پارادایم علم از نظریه علم و در نهایت روششناسی از روش. مقالهها و اظهارنظرهای پیش رو تلاش میکند دغدغههای معرفتی در کشور را در این سه گسست گوشزد کند. این سه گسست در ابهامهای پارادایمیک، نظری و تجربی مقالههای نظری و حاصل از تحقیقات تجربی کشور قابل دریافت است. این مقالهها حکایت از مشکلات ساختاری دانش علمی در کشور دارد که هشداری به جامعه نخبگان و اندیشمندان کشور است.