EN fa

آنچه کرونا از ما گرفت و آنچه کرونا به ما داد؛ بازخوانی یک پرونده آموزشی

 | تاریخ ارسال: 1400/10/6 | 

دانشیار فلسفه مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی معتقد است ضربه سهمگین کرونا بر پیکر نحیف دانشگاه‌های ایران که پیش از پاندمی نیز دچار فساد و چالش‌های متعدد بودند، برافکندن طرحی نو از هویت و زیست دانشگاهی در بازگشت به دانشگاه را اجتناب‌ناپذیر کرده است.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، دکتر رضا ماحوزی روز دوشنبه در همایش «آموزش عالی در دوران کرونا و پساکرونا» (ارائه پژوهش‌های انجام شده در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی) اظهار داشت: آموزش عالی کشور، پیش از پاندمی کرونا نیز با چند بحران و چالش جدی مواجه بود؛ یکی فساد پژوهشی گسترده‌ای که بسیاری از استادان نه تنها ناظر که حتی در آن دخیل بودند. فسادی که نظام ارتقای دانشگاهی هم با آن گره خورده و یک گردش مالی گسترده در این حوزه رواج یافته بود. مجلات پژوهشی و بنگاه‌های پایان نامه‌نویسی و مقاله نویسی نیز علیرغم وضع قوانینی چند، با قوت تمام در فارغ التحصیل کردن افرادی که صرفاً برای کسب مدرک به دانشگاه آمده بودند، نقش داشتند.
وی خاطرنشان کرد: در حوزه آموزش هم از یک دهه قبل خصوصاً طی چهار، پنج سال اخیر، سطح آموزش به شدت افت کرده، کلاس‌ها بی اعتبار شده بود، اساتید کمتر از منابع جدید آموزشی بهره می‌بردند و شکاف بین استاد و دانشجو روز به روز عمیق‌تر می‌شد. تا قبل از کرونا در بحث ارتباط با صنعت و حوزه‌هایی نظیر حل مشکلات عمومی، هدایت دانشگاه توسط جامعه، بحث اشتغال و احترام دانشگاهیان در جامعه هم با بحران جدی مواجه بودیم.

دریافت فایل صوتی سخنرانی‌های این همایش

معاون آموزشی و پژوهشی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: از درون دانشگاه هم، مقوله مهم جامعه‌پذیری دانشگاه لطمه دیده بود؛ به طوری که دانشگاه نه تنها دیگر نیروی پیشروی جامعه نبود که گویا یکی از کارکردهای آن، کنترل کنشگری‌های جدید شده بود. کاری که کرونا کرد این بود که ضربه محکمی به این پیکره نحیف زد که علی‌رغم سیلی‌هایی که از جامعه، دولت و غیره خورده بود بیدار نشده بود.

به گفته وی، کرونا علاوه‌بر تعطیلی کلاس‌های درس حضوری و قطع ارتباط مستقیم استاد و دانشجو و محافل و نشست‌های مرسوم، بازار سیاه پژوهش‌های رسمی دانشجویی را نیز گرم‌تر کرد. فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مرسوم از میدان دانشگاه رخت بر بست و جامعه‌پذیری دانشگاهی از کارویژه‌های دانشگاه خارج شد. معضله ارتباط دانشگاه و صنعت نیز بهانه‌ای مناسب یافت. این ضربه محکم و ناخواسته به پیکر دانشگاه، خیال مدیران را هم راحت کرد که علی غم سهمشان در آن نابسامانی، بدنبال نسخه درمان آن بودند. کرونا به همگان تفهیم کرد که باید راه دیگری را پیش گرفت و طرحی نو درانداخت.
به گفته دکتر ماحوزی، در مجال فراخ اما راه نرفته و نکوبیده‌ای که کرونا پیش‌روی دانشگاهیان اعم از استادان و دانشجویان و کارکنان قرار داد، برخی از استادان و دانشجویان خلاق و بااستعداد، از فضای سایبری استفاده احسن را برده و تدریس خلاقانه را با لحاظ مؤلفه‌های مهارتی و پداگوژیک و تربیتی و اخلاقی در این میدان سیال تعریف و اجرایی کردند. تولید محتواهای علمی و فرهنگی جدید و استفاده از منابع و محتواهای دانشگاه‌های معتبر جهان نیز در فهرست منابع آموزشی و پژوهشی آن‌ها قرار گرفت. در این دو سال، هرچند کتابخانه‌ها کم‌رونق شد اما کتابخانه‌های دیجیتال بسیاری نمایان شد که خوانندگان خود را از سرزمین‌های متعدد انتخاب کرد. هوش مصنوعی در رشته‌های فنی و مهندسی طرق جدیدی از فعالیت غیرحضوری از کار و تمرین در کارگاه‌ها را به نمایش گذاشت و اپ‌های متعدد شیوه‌هایی برای پیوند دانش و علم و دانشگاه با جامعه و صنعت ارائه دادند. کارکنان دانشگاه‌ها نیز از این فضا برای تنظیم و مصالحه کار و زندگی استفاده مناسب بردند؛ هرچند در این مقوله و مقولات قبل، راه نرفته همچنان بسیار است.
ماحوزی با بیان این که پاندمی کرونا، افق‌های وسیعی به وسعت جهان را در مقابل آموزش عالی کشور گشود، اظهار داشت: پرسش اساسی‌ای که پیش روی همه ماست این است که آیا عرصه نوینی که در مقابل ما قرار گرفته، ادامه عرصه دانشگاه حضوری و فیزیکی قبلی است یا سبک جدیدی از زیستن دانشگاهی را می‌طلبد؟ به عبارت دیگر آیا باید راه خود را از گذشته جدا کرده و دنبال هویتی جدید در فضای سایبری باشیم یا می‌توانیم همان قواعد قدیم را بهسازی کرده و به فضای جدید بیاوریم؟
وی خاطرنشان کرد: موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با برگزاری بیست نشست تخصصی «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» و برگزاری این همایش و همایش‌های قبل و انجام تحقیقات جدید و ترجمه پالیسی‌های معتبر در جستجوی پاسخ این سوال است که آیا این عرصه نوپدید که به زودی با تحولاتی دیگر همچون انقلاب صنعتی چهارم تکمیل می‌شود، عرصه هویتی متفاوتی است یا باید با همان شاقول‌ها و معیارهای قبلی به سراغ آن برویم. در نشست‌های از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی، ۳۶ استاد و صاحبنظر در سخنرانی‌های خود در سخنرانی‌ها و گفتگوهای تخصصی متذکر شدند که این فضای جدید، فضایی شدیداً چند بعدی و بی ذات است، فاقد وابستگی به یک سازمان یا سرزمین یا کشور، و مقتضی نوع خاصی از دموکراسی و تولید دانش است که با مشارکت بین‌المللی حاصل می‌شود.
ماحوزی با اشاره به انتشار مجموعه سخنرانی‌های ارایه شده در این ۲۰ نشست در قالب کتابی با عنوان «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» اظهار داشت: هدف از انتشار این کتاب این بود که مدیران و تصمیم گیرندگان حوزه آموزش عالی در دانشگاه‌ها، وزارت علوم و دیگر نهادهای تصمیم‌ساز از تحولاتی که در آینده خیلی دور و در عین حال، خیلی نزدیک با آن‌ها مواجه می‌شویم مطلع شوند. تحولی جهانی که مسئله این دولت یا آن دولت نیست.
به گفته معاون آموزشی و پژوهشی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در آینده با اشکال جدیدتری از آموزش و کنش علمی روبه‌رو خواهیم بود که اگر نخواهیم خود را با شرایط جدید وفق دهیم، زمین خوردن این نظام آموزش عالی قطعی خواهد بود. برای رفتن به سمت فضای جدید، نیازمند فرهنگ و مهارت‌های جدیدی هم هستیم که چه بسا بسیاری از این مهارت‌ها با توجه به ایجاد پنج میلیون شغل جدید که در نتیجه رشد هوش مصنوعی فضای کسب و کار و زیست اجتماعی جوامع را در اختیار خواهند گرفت، بیرون از دانشگاه آموزش داده شود. لذا آموزش عالی اگر نتواند خود را متناسب با نیازها و تقاضاهای بیرونی بازآرایی کند، بی‌شک بازی را باخته و به عنصری موزه‌گونه تبدیل خواهد شد.





CAPTCHA
دفعات مشاهده: 147 بار   |   دفعات چاپ: 79 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر