EN fa

پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار کرد: جلسه نقد مجموعه مقالات «عناصر و ساختارهای هویتی در ایران»

 | تاریخ ارسال: 1404/1/26 | 
گزارش جلسه نقد مجموعه مقالات «عناصر و ساختارهای هویتی در ایران»
به گزار روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست نقد و بررسی مجموعه مقالات«عناصر و ساختارهای هویتی در ایران»  از سلسله نشست‌های نقد کتاب روز شنبه مورخ ۱۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
در این نشست علاوه بر دکتر حسین زاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی که به عنوان گردآورنده حضور داشتند، دکتر رضا کلاهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی و همچنین دکتر آرش حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ به بررسی و نقد این مجموعه مقالات پرداختند.
در ابتدای جلسه دبیر نشست دکتر آمنه صدیقیان عضو هئیت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی ضمن معرفی ناقدان درخصوص کتاب گفت: همانطور که در مقدمه کتاب آمده است مجموعۀ حاضر به‌دنبال طرح مباحثی جامع درخصوص هویت در ایران است . می‌دانیم که «بنا بر تنوع و ترکیب جمعیتی ایران، هویت‌های فرهنگی چندگانه‌ای را می‌توان متصور شد. مناطق مختلف ایران با زبان‌ها و فرهنگ‌های متنوع، هریک مشخصه‌های خاص فکری و رفتاری دارند که به شیوۀ زیست آنها در طول تاریخشان برمی‌گردد؛ لذا، سخن‌گفتن از هویت ایرانی بایستی این معنای ضمنی را در بر داشته باشد که آن ویژگی متکثر و متنوعی دارد و ازاین‌طرف گرفتن جانب احتیاط در تعمیمات کلی و ساختن تیپ‌ها و گونه‌های شخصیتی متفاوت ضروری است. البته وجود چنین زمینه‌ای، فرصت تعاملات فرهنگی را در طول تاریخ فراهم آورده و اشاعۀ عناصر فرهنگی را موجب شده است. نکتۀ دیگر، تأثیرپذیری عناصر هویتی در ایران از فرهنگ‌های هم‌جوار و متقابلاً تأثیرگذاری آن در گسترۀ زمانی و مکانی بوده است.»
این کتاب شامل ده مقاله است: نگاهی به بنیادها و مبادی مسئله و نظریۀ هویت (با تأکید بر آرای هگل و مارکس)، فراشد تکوین و تکون تدریجی عناصر هویت ملی در ایران، فردگرایی و جمع‌گرایی در هویت ایرانی، بررسی هویت ایرانی در خلقیات خاص ایرانیان، رسانه ملی و  چالش‌های آن  در حوزۀ بازنمایی هویت گروه‌های اجتماعی، هویت جسمی و حقوق اسمی تأملی در تأثیر ساختارهای ساختگی در تأسیس هویت ایرانی، عناصر متشکلۀ هویت ایرانی و  تأثیر آنها بر سیاست خارجی، هو بنیادگرایی اسلامی، جامعه؛ بحران هویت ایران مدرن و بررسی مقایسه‌ای وضعیت و تحولات سبک زندگی هویتی دانشجویان به‌عنوان نخبگان کشور با الگوی اسلامی و ایرانی سبک زندگی. 
در ادامه دکتر کلاهی گفت: نقد من به این کتاب از منظر نسبت آن با موقعیت کنونی ماست. اگر بخواهم حرف اصلی‌ام را در یک جمله بیان کنم، باید بگویم این کتاب نتوانسته ارتباطی میان مباحث مطرح‌شده و شرایط اکنون ایران برقرار کند. البته این به معنای نادیده گرفتن سایر زوایای تحلیل نیست، اما تمرکز اصلی من در این نقد بر همین نقطه خواهد بود.
مسئله هویت ملی در ایران معاصر
ایشان افزود: ما امروز در موقعیتی بی‌سابقه قرار داریم که مسئله هویت ملی، انسجام ملی و همبستگی ملی به شکلی نوین و کاملاً متفاوت از گذشته اهمیت یافته است. این اهمیت مضاعف ناشی از دوگانه‌ای است که جامعه ما را به شدت درگیر کرده: فردگرایی افراطی و قومیت‌گرایی و هویت‌خواهی محلی. فردگرایی افراطی را می‌توان در گسترش گفتمان‌های روانکاوی شخصی، رواج فرهنگ موفقیت فردی، ظهور معنویت‌گرایی‌های جدید، تمایل شدید به مهاجرت (چه واقعی و چه ذهنی) مشاهده کرد و قومیت‌گرایی و هویت‌خواهی محلی به ظهور پدیده‌هایی مانند پان‌ترکیسم و پان‌عربی و خواست جدایی از ایران در برخی جریان‌ها قابل تامل است. در این میان،آنچه غایب است، مفهوم "امر ملی شمول‌گرا" است؛ هویتی که بتواند همه اقوام و گروه‌ها را دربر گیرد، پیوندی با ارزش‌های جهانی برقرار کند و همبستگی ملی را تقویت نماید.
دکتر کلاهی برای درک مسئله امروز به این نکته اشاره کردکه: باید تاریخچه هویت ملی را در سه دوره بررسی نمود: دوره شکل‌گیری دولت‌ملت‌ها: ظهور ملی‌گرایی مدرن؛ در ایران: از قاجار تا پهلوی، دوره دولت رفاه (۱۹۴۰-۱۹۸۰):تثبیت ملی‌گرایی معتدل؛ در ایران: تا پایان جنگ تحمیلی  و  دوره نئولیبرالیسم (۱۹۸۰-امروز) که شاهدبحران هویت ناشی از جهانی‌سازی و ظهور پوپولیسم (ترامپ، لوپن) هستیم.
دکتر کلاهی افزود: این کتاب با وجود نقاط قوت، دو ضعف اساسی دارد: فقدان ارتباط با شرایط کنونی و عدم توجه به تحولات دهه اخیر،  گویی مقالات در خلأ نوشته شده‌اند. به مشکلات ساختاری ازجمله:فقدان مقدمه تحلیلی جامع، تکرار مفاهیم بدون دیدگاه جدید وعدم پیوند منطقی بین مقالات می‌توان اشاره کرد.
ایشان در انتها ضمن جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: مسئله هویت ملی امروز به بحرانی‌ترین نقطه خود رسیده است. کتابی که می‌خواهد به این موضوع بپردازد بایدبه شرایط خاص ایران توجه کند، از تقلیل‌گرایی بپرهیزد و راه‌حلی برای جمع ملی‌گرایی و جهان‌گرایی ارائه دهد.
نقد ساختار علمی و مسئولیت روشنفکری در علوم اجتماعی
در ادامه جلسه دکتر حیدری، دیگر ناقد این نشست گفت: بحث‌هایی که مردم در زندگی روزمره انجام می‌دهند - در تاکسی، مترو یا اتوبوس - ذاتاً ارزشمند است. این گفتگوهای عامیانه دقیقاً همان نقطه آغازین مطالعات اتنوگرافیک، روش‌شناسی مردمی و پدیدارشناسی است. مشکل از آنجا آغاز می‌شود که ما این مباحث را جمع‌آوری کرده، صرفاً با چسباندن چند اصطلاح نظری مانند "ساختار" یا "طبقه" به آن‌ها، به عنوان تولید علمی عرضه ‌کنیم. یک محقق واقعی باید مانند عالمی منتقد سخن بگوید، نه اینکه صرفاً گفتگوهای خیابانی را جمع‌آوری و بازتولید کند.
ایشان در ادامه افزود: بسیاری از مقالات صرفاً به بازگویی نظرات بزرگان مانند هگل و مارکس می‌پردازند، بی‌آنکه تحلیل جدیدی ارائه دهند. این در حالی است که امروز با توسعه هوش مصنوعی، چنین گردآوری‌هایی به سرعت از رده خارج خواهند شد. مسئله اصلی این است که چرا باید به جای مطالعه مستقیم آثار هگل یا مارکس، تفسیرهای ثانویه را بخوانیم؟ آیا این همان "اخباری‌گری" در علوم اجتماعی نیست؟ در بسیاری از پژوهش‌ها شاهدیم که مفاهیمی مانند "خلقیات" به عنوان هویت سنجیده می‌شوند، بی‌آنکه اعتبارسنجی مناسبی روی سازه‌های تحقیق انجام شود.
دکتر حیدری در ادامه راهکارهایی را برای اصلاح و افزایش کیفی این مجموعه مقالات پیشنهاد داد و گفت: نقش محقق باید بازتعریف شود. محقق باید به جای گردآوری صرف، به تحلیل و نقد بپردازد، مسئولیت اجتماعی خود را در قبال تولید علم جدی بگیرد و از تبدیل شدن به "واعظ دانشگاهی" بپرهیزد. هر پژوهش نیز باید نسبت خود را با شرایط اکنون مشخص کند، از تقلید کورکورانه از متون قدیمی پرهیز نماید وپاسخگوی مسائل روز جامعه باشد. 
تمایز قائل شدن بین "گفتگوی عامیانه" و "تحلیل علمی"، پرهیز از ساده‌انگاری مسائل پیچیده و مقاومت در برابر فشارهای عوام‌پسندکه در واقع همان حفظ مرزهای علمی است از دیگر مواردی بود که دکتر حیدری بدان اشاره نمود.
ایشان به به عنوان نتیجه‌گیری صحبت‌های خود گفـت: علوم اجتماعی امروز در خطر تبدیل شدن به "صنعت تکرار" است. ما نیازمند بازگشت به مسئولیت اصلی روشنفکری هستیم؛ نه بازتولید گفتگوهای روزمره با اصطلاحات پیچیده، بلکه تولید دانشی که هم اصیل باشد و هم پاسخگوی مسائل جامعه.
در ادامه نشست دکتر حسین‌زاده ضمن تأکید بر اینکه  هدف از جمع‌آوری و ارائه این مقالات، ایجاد فضایی برای بحث و تبادل نظر است و نه لزوماً ارائه یک نظریه کامل و بدون ایراد گفت:  به اهمیت "نقد" به عنوان ابزاری برای پیشرفت علمی واقفم و معتقدم که نقد سازنده می‌تواند به زنده نگه داشتن اندیشه‌ها کمک کند. او همچنین به نقش "زمان" و "فضای اجتماعی" در تفسیر مطالب اشاره  و تأکید کرد: این مجموعه لزوماً منعکس‌کننده شرایط خاص ایران نیست، بلکه باید به عنوان یک پروژه آزمایشی و در حال توسعه دیده شود.
گردآورنده این مجموعه مقالات به استقلال نسبی خود در انتخاب مقالات اشاره  و توضیح داد که برخی مقالات به دلیل بی‌ربط بودن یا تکراری بودن، از مجموعه حذف شده‌اند. این تصمیم‌گیری نشان‌دهنده توجه به کیفیت و هماهنگی محتواست. ایشان همچنین به اهمیت این موضوع که مقالات نباید تنها به اسامی معروف محدود شوند، بلکه باید به محتوای علمی و نوآوری توجه شود افزود: بر اهمیت موضوع هویت در جامعه ایران تأکید دارم و معتقدمکه این موضوع نیازمند بررسی عمیق‌تر و جامع‌تر است. بحث هویت نباید تنها در قالب‌های سنتی یا ملی‌گرایانه مطرح شود، بلکه باید به سمتی پیش رود که به انعطاف‌پذیری و تنوع اجتماعی احترام بگذارد. همچنین به نقش مراکز علمی و پژوهشی در این حوزه توجه داشت و این مراکز باید به دنبال جذب اندیشمندان داخلی و خارجی باشند تا بتوانند به طور مؤثرتری به این موضوع پرداخته شود.
در نهایت، دکتر حسین‌زاده با وجود انتقادات مطرح شده افزود: به آینده این پروژه به‌صورت امیدوارانه نگاه می‌کنم و معتقدم که این مجموعه می‌تواند شروعی برای ایجاد مرکزی باشد که به بررسی موضوعات هویت و فرهنگ در ایران بپردازد. امیدوارم که در نسخه‌های بعدی، با توجه به بازخوردها و انتقادات، بتوانم مسیر را بهبود بخشم و به سمتی حرکت کنیم که هم‌خوانی بیشتری با نیازهای اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 173 بار   |   دفعات چاپ: 18 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر