EN fa

وزیر علوم در پیامی به اولین همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» تأکید کرد: پویش، پالایش و پیرایش فرهنگی از وظایف مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی

 | تاریخ ارسال: 1400/12/2 | 

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در پیامی به نخستین همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» با اعلام این که بخش مهمی از شاخص‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌ها به شاخص‌های فرهنگی اختصاص خواهد یافت، تأکید کرد: پویش، پالایش و پیرایش فرهنگی از جمله وظایف مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی است که با نقش هدایتگری می‌تواند از ظرف و ظرفیت تمامی پژوهشگران، اندیشمندان و متفکران عرصه فرهنگی و اجتماعی کشور بهره‌مند شود.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، دکتر زلفی گل در پیام خود به این همایش ضمن قدردانی از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای برگزاری این همایش و تشکر از اساتید، محققان و دانش‌پژوهان شرکت کننده، نکاتی را در خصوص ارتباط دانشگاه و فرهنگ مورد تأکید قرار داد.

در این پیام آمده است: «بدون تردید میان آموزش و فرهنگ، در‌هم تنیدگی معناداری وجود دارد، به طوری که دانشگاه نه فقط مولود فرهنگ به شمار می‌رود، بلکه مهم‌ترین نقش را در صیانت از فرهنگ ملی و دینی و پرورش انسان در تراز جامعه متعالی خداباور بر عهده دارد. با این وصف، نه تنها فرض دانشگاه منهای تربیت و منهای انسان‌سازی، فرض ناصحیحی است، بلکه دانشگاه را باید نهادی برای آموزش و تربیت انسان‌های عالم، ماهر، دانا، بصیر، متدین، انقلابی، بافضیلت و متعالی برای جامعه در نظر گرفت.

دو. بر خلاف تصور رایج از ساحت فرهنگی در دانشگاه‌ها و منحصر کردن این ساحت در یک سری از فعالیت‌های فوق برنامه، فرهنگ همچون خون در رگ‌های دانشگاه کاملاً جاری و ساری است و هر یک از عناصر کلیدی در دانشگاه در پرورش فرهنگی دانشجویان صاحب نقش می‌باشند؛ از سرفصل‌ها و برنامه آموزشی تا متون آموزشی و کمک آموزشی، از استادان و مربیان تا مدیران و کارکنان، از روش‌ها و ابزارهای آموزشی تا فناوری‌ها و سامانه‌های آموزشی، از ساختار و ضوابط دانشگاهی تا فضای آموزشی کارگاهی و آزمایشگاهی و غیره، همه و همه در یک هم‌آهنگی و هم‌افزایی در پرورش انسان در تراز جامعه متعالی سهیم هستند و نباید نقش آن‌ها نادیده گرفته شود.

سه. هر چند فرهنگ و کار فرهنگی در تمامی اجزاء یک دانشگاه مانند اکسیژن حضور دارد، اما فعالیت‌های فوق برنامه از قبیل اهتمام به اقامه شعائر اسلامی، گرامیداشت مناسبت‌های دینی، ملی و انقلابی، تبلیغات محیطی، جلسات اخلاق، محافل قرآنی، سلسله جلسات نهج‌البلاغه خوانی، سلسله نشست‌های فکری- دینی، کانون‌های ارائه مشاوره، اردوهای زیارتی، بازدید از موزه‌های فرهنگی، مسابقات فرهنگی، تولید آثار فرهنگی و هنری و سایر برنامه‌هایی از این قبیل به ویژه با مشارکت حداکثری اساتید و دانشجویان در جای خود مهم و تاثیرگذار است.

چهار. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این دوره مدیریتی مصمم است بر اساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی «مدظله العالی» و البته با کمک اساتید و مدیران دانشگاه‌ها، ضمن توجه عمیق‌تر به نقش فرهنگی- تربیتی دانشگاه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی و تربیتی خود در دانشگاه‌ها را به طور ملموسی افزایش دهد و معاونت‌های فرهنگی در دانشگاه‌ها در تحقق این تصمیم نقش به‌سزایی خواهند داشت.

پنج. از این پس با تفسیر دقیق حضور پررنگ فرهنگ در دانشگاه‌ها و آثار عینی این حضور، بخش مهمی از شاخص‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌ها به شاخص‌های فرهنگی اختصاص خواهد یافت و رؤسای محترم دانشگاه می‌بایست ضمن برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در عرصه فرهنگ، فرصت‌های لازم را برای کسب مقام درخور شأن و پیشتازی دانشگاه خود در فصل فرهنگی رتبه‌بندی دانشگاه‌ها فراهم‌ نموده و از یکدیگر در این ‌میدان بسیار مهم سبقت بگیرند.

شش. با عنایت به عمق و پیچیدگی‌های حاکم بر فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی در محیط دانشگاه و اراده قطعی وزارت علوم در پرهیز از اقدامات تشریفاتی و کم اثر در ساحت فرهنگ، گسترش هدفمند برنامه‌های پژوهشی اعم از پژوهش‌های نظری و کاربردی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و انتظار می‌رود مراکز تحقیقاتی متصل به نظام آموزش عالی با راهبری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و نیز تعامل با مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی این وزارتخانه، بخشی از ظرفیت خود را به پژوهش و الگوسازی علمی در این‌ حوزه مهم اختصاص دهند.

هفت. بزرگترین سرمایه هر جامعه‌ای، آرمان‌های آن جامعه است. یکی از سرمایه‌های ارزشمند هر جامعه‌ای، فرهنگ است. برای سرمایه‌گذاری جاودان بایستی فرهنگ سالم ایجاد کرد؛ در نتیجه، پویش، پالایش و پیرایش فرهنگی از جمله وظایف مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. این مؤسسه با نقش هدایتگری می‌تواند از ظرف و ظرفیت تمامی پژوهشگران، اندیشمندان و متفکران عرصه فرهنگی و اجتماعی کشور بهره‌مند شود.

هشت. علم، فناوری و نوآوری‌های جدید به همراه خویش فرهنگ و زبان تخصصی جدیدی را به همراه دارد. به همین دلیل دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری و مراکز رشد خالق فرهنگ جدید می‌باشند.

تلاش در جهت بومی‌کردن فرهنگ جدید حاصل از علم، فناوری و نوآوری، وظیفه مهم مؤسسات فرهنگی و اجتماعی است در نتیجه رصد افق‌های جدید علم، فناوری و نوآوری و فرهنگ‌سازی شایسته برای عموم جامعه، وظیفه‌ای خطیر برای فرهنگستان‌ها و نهادهای فرهنگی جامعه است».

 

دکتر سعیدرضا عاملی: انقلاب اسلامی، بنیادی‌ترین امر متمایزکننده فرهنگ ایران در دوره جدید است

پس از قرائت پیام وزیر علوم، دکتر سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در سخنرانی خود به مقوله دانشگاه، فرهنگ و ارتباط آن با دین پرداخت و گفت: مهمترین امری که منجر به تحول در جامعه بشری شده و نظام های دوره جاهلیت را به نظام های انسانی منتقل کرده است، دین و دانش بوده است که به دلایل تاریخی این دو امر به هم پیوسته را تبدیل به دو مقوله مستقل و حتی متعارض کرده‌اند. دانشگاه و فرهنگ هم دو مقوله پیوند خورده به دین و دانش است که در پیوند با یکدیگر قابل درک هستند. سؤال اساسی این است که آیا فرهنگ و تمدن امور شدنی هستند یا امور ساختنی و اگر ساختنی هستند، الگوی اساسی و مطلوب فرهنگی و تمدنی چیست؟

وی با انتقاد از رویکردهای اروپامحورانه به دانشگاه گفت: از دانشگاه و فرهنگ در جامعه‌ای صحبت می‌کنیم که قدمت دانشگاه در آن به ۱۷ قرن قبل (دوره ساسانیان) بر می‌گردد و قدیمی‌ترین دانشگاه جهان (دانشگاه گندی شاپور) را به نام خود ثبت کرده است.

دکتر عاملی با بیان این که مراد از فرهنگ، روش خاص و متمایزکننده زندگی است و جنبه‌های مشترک و عمومی سبک زندگی به نوعی فرهنگ مشترک جهانی تلقی می‌شوند، فرهنگ را مفهومی در حال تغییر در ادوار مختلف تاریخی عنوان کرد و در خصوص مفهوم فرهنگ در ایران دوره انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی، بنیادی‌ترین امر متمایزکننده فرهنگ ایران در دوره جدید است. در واقع انقلاب اسلامی ما یک انقلاب فرهنگی دانش مبنا و دین بنیان بود. تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی و به دنبال آن شورای عالی انقلاب فرهنگی هم دلالت معناداری بر رابطه دانشگاه، حوزه و فرهنگ داشت.

دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: دانشگاه و حوزه همواره جایگاه و منبع فرهنگ به‌عنوان روش زندگی کردن بوده و هستند. در واقع حوزه دانشگاه نه فقط بر فرهنگ نخبگی که بر فرهنگ عمومی هم تأثیرگذارند.

وی با اشاره به جهانی– محلی شدن دانشگاه‌های ایران و تعامل آن با فرهنگ ایرانی و غیرایرانی در خصوص الگوی رابطه فرهنگ و دانشگاه گفت: در این زمینه دو دیدگاه مطرح است؛ یکی الگوی سنتی و قدیمی نخبه‌گرا که در عصر صنعتی مطرح شد و دیگری الگوی جدید توده‌ای یا انبوه که در عصر اطلاعات مطرح شده است. البته وقتی از دانشگاه صحبت می‌کنیم باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که دانش صرفاً منشاء خیر نیست و دانشگاهی که نگاه متعالی به جامعه نداشته باشد می‌تواند مبداء شر باشد.

دکتر عاملی خاطرنشان کرد: دیدگاه خوش بینانه‌ای نسبت به رابطه دانشگاه و فرهنگ وجود دارد که براساس آن دانشگاه‌های امروزی باید از آن فضای «خصوصی سازی» که در دوران مدرنیته وارد دانشگاه شده، خارج و عمومی‌تر شوند زیرا با خصوصی سازی دانشگاه‌ها، آنها صرفاً بر امور داخلی خودشان متمرکز می‌شوند و به جای پرداختن به مسائل و نیازهای جامعه گرفتار یک رقابت دائمی در سطح جهانی می‌شوند که مثلاً جایگاه خود را در رتبه بندی‌های علمی جهانی بالا ببرند.

وی در خصوص دیدگاه‌های بدبینانه‌ای که نسبت به رابطه دانشگاه و فرهنگ وجود دارد هم اظهار داشت: یک رویکرد این است که دانشگاه همچنان بر ارزش‌ها و مکانیسم‌های شناختی دوره مدرنیته اولیه تا اواسط قرن نوزدهم تمرکز دارد و واقعیت‌های جامعه معاصر را نادیده می‌گیرد؛ بنابراین دانشگاه‌ها بازماندگان یک دوره تاریخی هستند که آن دوران به پایان رسیده و آنها همچنان ارزش‌ها و باورهای گذشته را حفظ می‌کنند.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: از منظر انتقادی دانشگاه در خدمت نظام سرمایه‌داری قرار گرفته و به مسائل اجتماعی و انسانی و به طور خاص فرهنگی توجهی ندارد و به ابزاری در خدمت تولید سرمایه تقلیل پیدا کرده است. رقابت‌های بین المللی، چالش‌ها و مشکلات مالی دانشگاه‌ها، اندیشه نئولیبرالیسم و اقتصاد دانش بنیان از ریشه‌های حرکت دانشگاه به سمت تقویت نظام سرمایه‌داری و دور ماندن از فرهنگ و جامعه است.

دکتر عاملی در بیان کارکردهای فرهنگی دانشگاه به جداسازی یا پیوند علم و دین، یکپارچگی فرهنگی و اجتماعی، تقویت امتداد بین المللی دانشگاه، جامعه و فرهنگ، صیانت از میراث فرهنگی و تمدنی جامعه و پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه اشاره کرد و گفت: دانشگاه‌ها باید به چالش‌های بزرگ فرهنگی و اجتماعی و الزامات فرهنگی فضای جهانی شده زندگی– پس از ظهور فضای مجازی– پاسخ داده و ضمن اینه که توان نقد و فهم تحلیلی جامعه را تقویت می‌کنند باید دارای کارکرد نوآوری و خلاقیت در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی باشند.

وی در ادامه با بیان این که دانشگاه، جهت دهنده به علم و فناوری است، اظهار داشت: هوش مصنوعی و هوش اجتماعی، عرصه ساخته شده فکر انسان هستند که نمی توانند بدون هدف مشخص، الگوریتم‌های خدمت طراحی کنند. هوش مصنوعی و فناوری‌های نو برای ساخت و استقرار تمدن نوین اسلامی نیازمند تامین مؤلفه‌ها و شاخص‌های تمدن نوین اسلامی هستند.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اهمیت عدالت و مساوات که مشخصه اصلی حکومت حضرت صاحب الزمان (عج) نیز هست، اظهار داشت: عقلانیت کمال بخش از ویژگی‌های دوران پس از قیام قائم است که به جامعه‌ای پویا، اخلاقی و برخوردار از امنیت کامل می‌رسیم. علم هم باید در جهتی باشد که زمینه تحقق چنین جامعه‌ای را فراهم کند.

 

رییس دانشگاه آزاد اسلامی: احیای کارکرد تربیتی محیط چندوجهی دانشگاه، مستلزم همگرایی در سازمان فرهنگی دانشگاه است

دکتر محمد مهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی هم در سخنرانی خود در همایش فرهنگ و دانشگاه در ایران به «چیستی، چرایی و چگونگی دانشگاه از منظر فرهنگی» پرداخت.
وی، ابتدا به مروری بر تاریخچه تاسیس دانشگاه در ایران پرداخت و با اشاره به خاطرات دکتر علی شیخ الاسلام، موسس دانشگاه ملی در خصوص چگونگی تاسیس دانشگاه ملی که ناچار بوده با مستشاران آمریکایی که هیچکدام سوابق علمی و مدارک تحصیلی که او از آمریکا داشته را نداشته اند، جلساتی را داشته باشد، گفت: خاطرات موسس دانشگاه ملی، موید تحلیل مقام معظم رهبری در خصوص روند تأسیس دانشگاه در ایران است که معتقدند «دانشگاه در زمان رضاشاه که به وسیله انگلیس ها سر کار آمده بود، پایه گذاری شد؛ به دست عوامل غربی ها هم پایه گذاری شد، یعنی آن کسانی که اوّل بار دانشگاه کشور را ایجاد کردند، کسانی بودند که دلباخته غرب بودند. من نمیگویم عامل نفوذی غرب بودند، یعنی این را آدم نمیتواند قاطعاً ادّعا کند امّا بلاشک دلباخته و فریفته ی فرهنگ غربی بودند و مطیع غرب بودند و در واقع هیچ رأیی در مقابل آراء غربی ها نداشتند و ارائه نمی کردند. بنابراین دانشگاه را برابرِ برنامه های غربِ استعمارگر به وجود آوردند؛ اصلا برنامه ی دانشگاه در کشور ما، برنامه های غربی بود که آن روز در اوج استعمارگری بود» یا در جایی دیگر می فرمایند: «دانشگاه ما بی رودربایستی غلط بنیان گذاری شده، از اوّل غلط بنیان گذاری شده؛ این معنایش این نیست که محیط دانشگاه محیط غلطی است یا محیط بدی است؛ نخیر، خوشبختانه دانشگاه ما فراورده های بسیار خوب داشته لکن بنای دانشگاه به وسیله ی آدمهای نامطمئن و با سیاستهای نامطمئن در زمان حکومت طاغوت گذاشته شده و این بنا همچنان وجود دارد: دانشگاه را مبنی بر دین زدایی بنیان گذاری کردند؛ دانشگاه را مبنی بر تقلید علمی و نه ابتکار علمی و تولید علم، بنیان گذاری کردند؛ دانشگاه این جوری بنیان گذاری شده و خب بعضی از آثارش هم تا امروز هنوز امتداد دارد.»
طهرانچی با اشاره به این که سه دسته دیدگاه های آرمان گرایانه، واقع گرایانه و اقتصادی در مورد نقش و هدف دانشگاه ها مطرح است، گفت: براساس دیدگاه واقع گرایانه، دانشجویان باید به دانشگاه بروند تا آن دسته از مهارت هایی که ممکن است در سال های آینده مورد نیاز جامعه باشد را یاد بگیرند. این ترتیبات به طور متناسب و متقابل سودمند است. اول بین تک تک دانشجویان و دوم جامعه، به عنوان نمونه امروزه امر متداولی است که طراحان برنامه آموزشی برای دانشگاهها یک ستاد مشخص یادگیری را پیش بینی کنند؛ نه تنها در مورد دانش و فهم، بلکه در مورد صلاحیت های فکری، حرفه ای و عملی و همچنین در مورد شرایط مهارتهای کلیدی و قابل انتقال برای ساده کردن موضوع، ما این گونه برداشت ها را دیدگاه جهان واقعی از هدف آموزش عالی می نامیم.
وی خاطرنشان کرد: در دیدگاه آرمانی یا برج عاجی، ذات آموزش عالی، فردی است نه اجتماعی و ارزش آن ابزاری نیست، بلکه ذاتی است. چنین دیدگاهی می تواند عموما در تطابق با اندیشه های متفکران لیبرال مانند هایک باشد که می نویسد «ما باید تشخیص بدهیم که پیشرفت و حتی حفظ تمدن، وابسته به حداکثر فرصت برای وقوع حوادث است. پیشرفت ماهیتا نمی تواند طراحی شود.
تلاش برای بهترین استفاده از توانایی هایمان بسیار مهم است، زیرا همه ما به نوعی اقتصادی هستیم».
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در خصوص دیدگاه دانشگاه به مثابه یک سرمایه گذاری هم گفت: نتایج استفاده از استعاره سرمایه‌گذاری در مورد آموزش عالی ممکن است چیزی شبیه این باشد که گروه های آموزشی دانشگاهی برای جذب منافع بیشتر در دانشگاه خود به رقابت می پردازند. خود دانشگاه هم با سایر دانشگاه ها در نظام آموزش عالی نیز با سایر بخش های آموزشی و غیر آموزشی در این زمینه به رقابت می پردازد. وقتی که دانشجوی خاصی، درسی واحد را اخذ می کند، آنها به دنبال تحصیل بهترین استفاده از وقت، انرژی و در برخی از موارد، پول خود هستند.
وی خاطرنشان کرد: در این ماجرا فرصت های هزینه در همه سطوح فردی، سازمانی و اجتماعی وجود دارد. فرد، دانشگاه و جامعه به طور کلی و به شکل عادی، همه به دنبال این اند که این هزینه ها را توجیه کنند و بگویند در آینده نزدیک این هزینه ها برگشت خواهند داشت؛ با این وجود، باید گفت که مردم غالباً بر اساس منفعت خود عمل می کنند؛ امری که لزوماً غیر منطقی نیست.
دکتر طهرانچی در بیان مفهوم علم جدید گفت: به تعبیر دکتر داوری، علم جدید از زمین فلسفه و فرهنگی که در رنسانس قوام یافته بود، رویید. اروپا در آغاز تاریخ فلسفه جدید دریافته بود که می تواند و باید بنای علمی را بگذارد که با آن بتوان طبیعت را مهار کرد و به استخدام درآورد و معاش را بهتر و آسانتر بسازد. علم جدید با بهره گیری از تمدن علمی یونان و اسلام و انتقال علم از دروازه اندولس به سرزمین های اروپایی و ترجمه و فهم دستاوردهای دوره اسلامی و سپس اقتباس از پایه گذاران روش علمی همچون ابن هیثم، خوارزمی و دیگر دانشمندان آن دوره آغاز و با تحقیقات و کشف های گالیله و کپرنیک و دکارت اما با فلسفه ای جدید آغاز شد و قوام یافت. پیشرفت این علم در ارتباط و تعلق دانشمندان و جامعه شان و با ملاحظه شرایط تاریخی آن جامعه بود.
وی خاطرنشان کرد: موضوع هویت دانشگاه در غرب با صیرورت و تحول در متن تمدن غرب از عصر روشنگری تا عصر جهانی شدن همواره مورد بازنگری قرار گرفته است. تاریخ دانشگاه غربی طی چهار سده همراه با تحولات این سرزمین رشد و نمو و شکل گیری داشته و اساساً آنچه امروز با آن مواجه هستیم، بر خلاف رویه های اولیه در شکل گیری آن به واسطه تحولی که مربوط به مدرنیته سنتی و به ویژه عصر روشنگری بوده است، از آزادسازی الگوی تولید و توسعه دانش از حاکمیت سیاسی و دین کلیسایی تبعیت کرده و این رویه بر نظام تربیتی آن حاکم است.
دکتر طهرانچی با مروری بر تحولات تمدن غرب از دوره انقلاب فرهنگی تا عصر اطلاعات (۱۹۸۹ به این سو) گفت: دانشگاه کلاسیک یعنی دانشگاهی که از دوره روشنگری تا بعد از جنگ جهانی دوم وجود دارد، نهاد ملی دانش، نه جامعه است. انتقال دانش از معلم به دانشجو، جدایی از سیاست و دموکراسی، خدمت به دولت ملی و خودمختاری در عین تامین نیازهای فکری دولت از دیگر ویزگی های این دانشگاه است. دانشگاه اجتماعی (مدرن) هم که در نیمه دوم قرن بیستم (دوران جنگ سرد) ظهور کرد، دانشگاهی گسترده و توده ای و دارای اثرات بازتابی با جامعه است که به انتشار دانش در سطح جامعه برای ظهور جامعه شهروندی تحصیل کرده می پردازد. تبیین ارزش های فرهنگی و شکل دهی نهادهای اجتماعی از کارکردهای این دانشگاه بود.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی، دیگر ویژگی های این دانشگاه را کارکردگرایی و برنامه محور بودن و قدرت آفرینی در مسابقه تسلیحاتی، تخصص گرایی و نقش دولت به عنوان تامین کننده و مشتری آن عنوان کرد. به گفته وی دانشگاه عصر جدید (جامعه دانایی)، مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان، مجازی شدن امور و شبکه های اجتماعی، ظهور کنشگران جدید در رهبری علم و ظهور فناوری های همگراست.
طهرانچی در ادامه در بیان آسیب های متاثر از تحولات دانشگاه در غرب به مقاله محوری و حاکمیت فرهنگ آی. اس. آی، متاثر بودن از فناوری، تلاش برای گذار به شهروند فناورانه جهانی با عبور از فرهنگ و هویت های ملی و رسیدن به هویت یکپارچه جهانی و گذر از یکپارچگی اجتماعی مبتنی بر دین و خانواده به سمت یکپارچگی اجتماعی مبتنی بر گروه های شغلی اشاره کرد و گفت: در مدرنیته سازمان یافته، در نتیجه اجتناب ناپذیر افزایش اهمیت تخصص در بخش های مختلف، جامعه به نهادی برای اعتبار بخشیدن و صدور مدارک تخصصی نیاز داشت لذا دانشگاه به آهستگی وارد جامعه مدرک محور شد.
وی در بیان پیامدهای این تخصصی شدن گفت: عدم تولید الگوهای فرهنگی چند وجهی برای جامعه، قطع ارتباط تحقیق و تدریس، افزایش روزافزون تقاضای پژوهش تخصصی، انتخاب مناصب آکادمیک مبتنی بر توانایی و دستاوردهای پژوهشی، افزایش گسترده در کمیت دانشجو، گسستگی میان تحقیق و تدریس، آموزش و شخصیت و دانش و فرهنگ در دانشگاه، پدیده علم دیسیپلین محور تخصصی محبوس در ساختارهای جداگانه به نام دانشکده، تبدیل استاد شاگرد پرور به استاد پژوهشگر و سپس به استاد فناور از پیامدهای این مساله بود. در کنار این پیامدها با تخصصی شدن چند پاره شدن تدریس، تغییر روابط میان معلم و دانشجو، تغییر کارکرد دانش از روشنگری معنوی به رفاه فناوری پایه، بوروکراتیزه شدن دانشگاه، تغییر تعریف مقام استادی در دانشگاه از کیفی به کمی و تغییر رویکرد به علم از خیر عمومی به کالای تملک پذیر هم مواجه هستیم.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی در بیان دانشگاه مورد نظر ایران اسلامی به بیانات امام خمینی اشاره کرد که فرمودند: «اگر دانشگاهمان اداره نشود، کارمان زار است. تمام مسائل به دست دانشگاه است، یعنی این دو تا قطب دانشگاه و روحانی همه مقدرات تو مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، همه مسائل توی دست اینها باید حل بشود، اینها قوه متفکره ملت هستند. اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست ما برود، همه چیزمان از دست رفته است اشخاصی که می توانند حرف بزنند بروید پیدایشان کنید، دعوتشان کنید به دانشگاه، من آسید علی آقا را برای این کار صالح می دانم. دانشگاه ما که مرکز آدم سازی باید باشد، قشر دانشجو که متعهد برای اسلام است و خونش را برای اسلام داد و فعالیت برای اسلام کرد، حالا بیدار باشد که یک عده معدودی توی این دانشگاه ها دارند می روند و نمی خواهند اسلام پیدا بشود، نه اینکه می خواهند دانشگاه درست بشود، خیر، آنها از درست شدن دانشگاه می ترسند»
طهرانچی در ادامه به فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص دانشگاه اشاره کرد که دانشگاه را یکی از مراکز مهمّ تربیت قوّه عاقله ی کشور عنوان و تاکید کرده اند که «در این فرایند ساختن و پرورش دادن قوّه عاقله برای اداره کشور، استاد یک نقش ویژه ای دارد. اگر دانشگاه بخواهد این نقش را – نقش ایجاد و پرورش قوّه عاقله کشور را- درست ایفا کند، یک الزاماتی دارد یکی عبارت است از درگیر شدن با مسائل کشور؛ یعنی دانشگاه خودش را از مسائل کشور جدا نداند و مسائل کشور، چالش های کشور برای دانشگاه، مسائل واقعی و حقیقی و اصلی باشد.دوّم، تربیت فرهنگی و اخلاقی و هویّتی دانشجویان است؛ یعنی فراتر از تعلیم، مسئله تربیت؛ آن هم با جهت گیری اخلاقی و معنوی و تلطیف روحی و دمیدن روح احساس هویّت در مجموعه ی جوان دانشجو. سوّم، یک صیرورت دائمی در محیط دانشگاه، یک تحوّل مستمر و دائمی در محیط دانشگاه است.»
وی در پایان با اشاره به نقش ویژه در دانشگاه به عنوان محیط آموزشی، محیط رفاقتی دانشجویی، محیط زندگی (خوابگاه) و محیط کار در امر تعلیم و تربیت گفت: امروز نیازمند نوعی همگرایی در سازمان فرهنگی دانشگاه هستیم که با غلبه بر بحران های پیش رو، کارکرد تربیتی محیط چندوجهی دانشگاه را احیا کنیم.

 

دکتر عبدالحسین کلانتری: ایده دانشگاه اسلامی و بومی شدن علم با پررنگ کردن نیازهای جامعه در مناسبات فرهنگ و دانشگاه محقق می‌شود

دکتر عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم در سخنرانی خود در همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» به احصای دو معضله در تحلیل مناسبات فرهنگ و دانشگاه پرداخت.

کلانتری، معضل نخست را که به زعم او به تبار وارداتی دانشگاه در ایران برمی‌گردد، تناسب ناقص دانشگاه با نیازهای کشور عنوان و خاطرنشان کرد: این معضله که تقریبا همه در مورد آن اجماع دارند. در بخش‌های مختلف خود را نشان می‌دهد. حتی یکی از رسالت های انقلاب فرهنگی و همچنین بحث بومی سازی علوم انسانی و تحول علوم انسانی که بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی مطالبه کرده‌اند هم به نوعی رفع این نقیصه است.

وی افزود: معضل دوم، تلقی صرفاً انتزاعی و استعلایی از فرهنگ به مثابه نهادی خودبسنده و فعال مایشاء در نسبت با سایر نهادها است. البته نه اینکه فرهنگ، هسته انتزاعی ندارد اما کلیت فرهنگ را به همین سطح، محدود کردن، دارای تبعاتی است و معضلاتی به وجود آورده است. این تلقی، فرهنگ را بریده از متن جامعه و در فضایی انتزاعی در نظر می‌گیرد که گردی بر رخ آن نمی‌نشیند و در این جایگاه استعلایی، فراتاریخی، فرازمانی و فرامکانی است و بر همیشه تاریخ حکم می‌راند. چنین تصویر و ادراکی از فرهنگ اگرچه در ظاهر آن را ارتقا می‌بخشد اما در واقع آن را نابود می‌کند و به قهقرا می‌‌برد و فرهنگی بی‌ارتباط با زندگی و تاریخ و زمان و مکان و به ظاهر مقدس اما در واقع بی‌فایده و بی‌اثر و حتی ناکارآمد و بی‌ارتباط با دانشگاه و پویایی‌ها و تحولات آن شکل می‌‌گیرد.

کلانتری اضافه کرد: وقتی این دو معضله را کنار هم قرار می‌دهیم و هم‌افزا می‌شوند، اوضاع بسیار پیچیده و بغرنج‌تر می‌‌شود و یکدیگر را تشدید می‌‌کنند. تنها راهکار برای حل این معضلات در ارتباط فرهنگ و دانشگاه، توجه به امر اجتماعی و مرکزیت دادن به جامعه در تحلیل مناسبات فرهنگ و دانشگاه است. چنین روشی، ادراک ما را از دانشگاه سامان می‌دهد. برای مثال نسل‌بندی دانشگاه‌ها مبتنی بر تجارب تاریخی خاص کشورهاست که ریشه در باورها، انتظارات و توقعاتی دارد که جامعه هدف از آن دانشگاه دارد اما به نوعی با از جا کندگی و بدون توجه به اقتضائات جامعه مبدأ و مقصد، این نسل‌بندی را وارد دانشگاه‌های کشور کردیم اما اگر به جامعه و تاریخ خودمان توجه می‌‌کردیم بعید نبود که رتبه‌بندی دیگری را از دانشگاه‌ها ارائه می‌دادیم.

وی با بیان این که دانشگاه تبدیل به نهادی بی‌ربط با جامعه شده است، اظهار داشت: اگر رتبه‌بندی دیگری از دانشگاه‌های کشورمان ارائه کنیم رجوع به جامعه، رسالت و اهداف دانشگاه‌ها را واقعی‌تر و معطوف به نیاز بومی کشور می‌کند. بر این اساس نه تنها دانشگاه‌های کشور معطوف به نیازهای واقعی سامان پیدا می‌کنند بلکه حتی دانشگاه‌های شهرها و استان‌های مختلف، معطوف به نیازهای همان شهر و استان شکل می‌‌گیرند و توسعه پیدا می‌کنند اما در شرایط کنونی چنین تناسباتی وجود ندارد؛ لذا همه دانشگاه‌های کشور به هم بسیار شبیه و بعضاً کپی همدیگر هستند. ما حتی افتخار می‌کنیم که نظامِ مسائل ما با دانشگاه‌های خارجی یکی هستند و این جای تعجب دارد.

دکتر کلانتری اضافه کرد: سال‌ها در وزارت علوم فعالیت داشته‌ام و در جریانم که در بررسی تقاضای راه اندازی رشته‌های جدید در ایران به طور کلی و در جوامع محلی به شکل خاص، آن چیزی که نیاز جامعه است یعنی در بررسی دانشگاه‌ها، عناصری همانند تعداد هیئت علمی، فضاهای فیزیکی و انواع و اقسام شاخص‌های صوری لحاظ می‌شود اما موضوع اصلی که جامعه است در این دانشگاه‌ها غایب است لذا سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه دانشگاه قرار است مشکلات جامعه را حل کند؟ بنابراین بدیهی است در چنین شرایطی دانشگاه تبدیل به نهادی بی‌ربط با جامعه می‌شود.

وی در ادامه در خصوص تاثیرات پررنگ شدن جامعه در نزد دانشگاه‌ ها گفت: طبیعتاً وقتی جامعه در متن ارزیابی‌ها و رده‌بندی‌ها قرار می گیرد نه تنها دانشگاه بلکه فرهنگ نیز از حالت صرفاً انتزاعی خارج شده و با نیازها و شرایط زمان و مکان پیوند می‌خورد هرچند که هسته سخت استعلایی و ویژگی‌های فرازمانی و فرامکانی خود را دارد اما با ویژگی‌های ملی و قومی و محلی پیوند می‌خورد و اینگونه رابطه فرهنگ و دانشگاه ملموس و عینی و قابل ردیابی می‌شود. بنابراین پررنگ کردن نیازهای جامعه در مناسبات فرهنگ و دانشگاه منجر به بومی شدن علم هم می‌شود. هدفی که ما از علم بومی لحاظ می‌کنیم با وارد کردن جامعه با تمامی نیازها و ابعاد آن در این مناسبات محقق می‌شود. اساساً در این شرایط است که بسیاری از اهداف دانشگاه اسلامی هم با توجه به ویژگی‌های جامعه اسلامی محقق خواهد شد. در این شرایط است که بود و نبود دانشگاه معنادار و هم دانشگاه از فرهنگ برآمده از جامعه متأثر و هم جامعه از هدایتگری دانشگاه بهره‌مند می‌شود.

به گفته کلانتری در برنامه‌های آمایش علمی و توسعه دانشگاه‌ها باید با توجه به محوریت دانشگاه‌ها، آمایش‌ صورت گیرد و توسعه دانشگاه نیز بر این اساس باشد. در این‌صورت مشکل‌ِ تبار وارداتی دانشگاه نیز حل خواهد شد و نسبتی میان دانشگاه و جامعه برقرار خواهد شد و هر پویایی در جامعه شکل بگیرد به تناسب آن در جامعه نیز ایجاد خواهد شد و در این صورت مناسبات وثیق میان فرهنگ و دانشگاه نیز شکل خواهد گرفت.

 

دکتر رضا غلامی: دانشگاه، مظهر عقلانیت اجتماعی و حافظ فرهنگ ملی و دینی است / رفع آفت‌های فرهنگ دانشگاهی منوط به تحول در نگرش نظام آموزش عالی نسبت به فرهنگ است

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی هم در سخنرانی خود در افتتاحیه همایش فرهنگ و دانشگاه در ایران کوشید نگرش نوین خود به رابطه فرهنگ با دانش و دانشگاه را در قالب نکاتی کلیدی ارائه کند. وی  با اشاره به این که در بحث «فرهنگ و دانشگاه»، نوع تلقی ما از فرهنگ  اهمیت ویژه ای دارد، اظهار داشت: انسان موجودی اجتماعی و به تبع آن موجودی فرهنگی است که چنین تعبیری از انسان تاکنون مطرح نشده در حالی که این جامعه مدنی و انسان هستند که مولد فرهنگ اند و این وجه ممیزه ما با سایر موجودات است.

دکتر غلامی که از این دیدگاه، فرهنگ را بر اقتصاد و سیاست و دیگر شئون مقدم می‌داند، خاطرنشان کرد: تمامی‌کنش‌های انسانی دانسته و ندانسته در اتمسفر و تحت پوشش فرهنگ است. در واقع فرهنگ در عرض سیاست و اقتصاد نیست بلکه مشرف و روح حاکم بر آنهاست. مقدم کردن سیاست و اقتصاد و حتی بلعیدن فرهنگ توسط آنها خطای بزرگی بوده که در زمان طولانی توسط تکنوکرات‌ها در جهان و ایران صورت گرفته است.

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با ارائه تعریفی متفاوت از فرهنگ به‌عنوان «مجموعه‌ای در هم تنیده، اکتسابی، حاوی اندیشه، عاطفه و عمل که در دو بعد مادی و معنوی در بستر زمانی و مکانی مشخص به نحوی فرآیندی شکل گرفته و در ضمیر ناخودآگاه نهادینه شده و به انسان و جامعه، معنا، یکرنگی و هویت می‌بخشد» گفت: فرهنگ، روح حاکم بر جامعه و به مثابه اکسیژن در حیات اجتماعی است و همان طور که اگر اکسیژن نباشد در عرض چند دقیقه همه موجودات از بین می روند  فرهنگ هم در جامعه انسانی چنین نقشی حیاتی ای دارد.

وی با بیان اینکه علم- که آن را در بطن اندیشه قرار داده- یکی از مهمترین مؤلفه‌های فرهنگ است گفت: بر این اساس، دانشگاه هم به مثابه نهاد دانش و سازمان تعلیم و تعلم در طول علم، یک مجموعه صد درصد فرهنگی است. این یک شعار نیست و بیان کننده یک اصل است که پذیرفتن یا نپذیرفتن آن الزاماتی را برای شاکله دانشگاه به وجود می‌آورد. زمانی می‌ توان از رابطه فرهنگ و دانشگاه سخن گفت که جوهره و ساختمان فرهنگ برای ما روشن باشد و بدانیم که اساسا از چه فرهنگی حرف می‌زنیم. اگر این‌ مسأله روشن نباشد منشأ اختلافات زیادی می‌شود و حرکت فرهنگی را به ضد فرهنگ تبدیل می‌کند و کسانی که در این حوزه صحبت می‌کنند باید صاحب نظریه باشند یا حرف‌های خودشان را بر اساس یک نظریه بیان کنند.

دکتر غلامی تصریح کرد: بر این اساس نباید حضور فرهنگ در دانشگاه را الصاقی در نظر گرفت و به فرهنگ، نگاه فوق برنامه داشت. فرهنگ باید مانند خون در رگ‌های دانشگاه جاری و ساری بوده و تمام ابعاد سخت افزای و نرم افزاری دانشگاه را در خود غرق کند. این نگاه باید در خط سیر دانشگاه از منابع رسمی تا متون کمک آموزشی و از سرفصل ها تا روش ها وجود داشته باشد. البته سخن من به‌منزله بی‌اهمیت بودن برنامه‌های ویژه و فوق برنامه نیست و آن‌ها هم در پازلی که ترسیم می‌کنیم، جایگاهی دارند ولی نباید دچار سطحی‌نگری شده و نسبت دانشگاه و فرهنگ را به امور فوق برنامه محدود کنیم.

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این که دانشگاه به‌عنوان مظهر عقلانیت اجتماعی باید از فرهنگ ملی و دینی صیانت کند خاطرنشان کرد: دانشگاه- و در کنار آن، نهادهایی دیگر- وظیفه دارند که با بالاترین حساسیت از فرهنگ عمومی محافظت کنند و طبعا اگر دانشگاه با فرهنگ بیگانه باشد، نمی‌تواند دیده‌بان و صیانت کننده فرهنگ باشد. ما به دنبال ظهور حداکثری فرهنگ در علم و دانشگاه هستیم که لازمه آن مشخص بودن جوهره فرهنگ است.

وی با اذعان به این که نظریه‌های متفاوتی در ارتباط با فرهنگ وجود دارد، اظهار داشت: طبیعتا دانشگاه به‌مثابه یک نهاد بزرگ اجتماعی، نظریه ای را که استحکام علمی و اجتماعی بالاتری دارد مبنا قرار می‌دهد. فرهنگ از یک هسته سخت و بلاتغییر و لایه‌های نرم پیرامونی که متناسب با شرایط مکانی و زمانی و تغییر می‌کنند، تشکیل شده است؛ لذا فرهنگ را هیچ وقت یک پدیده ثابت در نظر نمی‌گیریم و انتخاب تئوری مبنا برای دانشگاه به این معنا نیست که در ساخت دانش ورزی هم باید به همان یک نظریه اکتفا کنیم.

دکتر غلامی با بیان این که استادان دانشگاه- نه فقط در علوم انسانی که در تمام رشته‌ها- باید در فعالیت‌های خودشان، خود را در سیر تکاملی تاریخ تمدن ببینند و نسبت خود را با فرهنگ مشخص کنند اظهار داشت: هیچ یک از علوم و فناوری ها نه تنها از فرهنگ جدا نیستند بلکه در مدار فرهنگ رشد می‌کنند و جلوی تبعات تلخ احتمالی آن‌ها گرفته می‌شود؛ بنابراین همه استادان هم برای تضمین حیات و رونق فعالیت‌شان باید خود را فرهنگی بدانند.

رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ادامه، علم بومی ‌و علم دینی را مصداق بارز پیوند علم و فرهنگ عنوان کرد و گفت: برخی فکر می کنند وقتی از علم بومی حرف می‌زنیم می‌خواهیم خود را از خط حرکت علمی بشر منفک کنیم در حالی که برعکس این تصور، قصد داریم از خط سیر علمی بشر در خدمت پیشرفت کشور استفاده کنیم. البته علم نمی‌تواند به اقتضائات فرهنگی بی‌توجه باشد و وقتی در یک جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم، طبعا علم خصوصا در حوزه اجتماعی نمی‌تواند نسبت به باورهای دینی مردم، احکام  و … بی تفاوت باشد و این سوای این است که دین هم در حوزه‌های اجتماعی، معلوماتی را در اختیار ما قرار می‌دهد که می‌توانیم از آن‌ها برای حل مسائل خود استفاده کنیم.

وی با بیان اینکه دانشگاه‌ها علاوه‌بر وظیفه درون دانشگاهی مسئولیت‌های برون دانشگاهی هم دارند و  نمی‌تواند نسبت به فرهنگ عمومی‌ کشور و آفت‌های آن بی‌تفاوت باشند گفت: در حوزه فرهنگ دانشگاهی هم آفت های خاصی مثل تشریفاتی شدن فرهنگ، کنار گذاشتن استاد و دانشجو از فعالیت‌ها و اداری شدن دانشگاه و سیاست‌زدگی فعالیت‌های فرهنگی وجود دارند که ضرورت بازنگری در رویکرد نظام آموزش عالی به فرهنگ را نشان می‌دهد.

دکتر غلامی در پایان با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبری در این خصوص اظهار داشت: برخی تصور می‌کنند که تحول موردنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی ناظر به همان موضوعات مطرح در نقشه جامع علمی ‌کشور است در حالی که این گونه نیست و تحول مورد نظر ایشان در نظر گرفتن نسبت فرهنگ و دانشگاه است و بر این اساس باید مناسبات و معادلات جدیدی بر نظام آموزش عالی حاکم شود.

 

دکتر رضا ماحوزی: برگزاری همایش فرهنگ و دانشگاه در ایران، گامی در مسیر راه‌اندازی قطب فرهنگ‌پژوهی در مؤسسه

دکتر رضا ماحوزی، معاون آموزشی و پژوهشی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیر علمی نخستین همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» هم در گزارشی در خصوص روند برگزاری همایش گفت: مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی به‌عنوان مرکز تخصصی مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی، علم و فناوری در کشور در راستای برنامه‌های مدون و در حال اجرای مؤسسه، این همایش را با هدف توانمندسازی دانشگاه‌های کشور در حوزه فرهنگ دانشگاهی، توسعه بینش عمومی و تخصصی درباره حضور معنادار و اثربخش فرهنگ در متن دانشگاه‌های کشور، شناسایی و تحلیل مسائل جاری و مستحدثه فرهنگی در دانشگاه‌های کشور، برکشیدن دانشگاه‌ها به‌عنوان یکی از مراکز اصلی تولید و پالایش فرهنگ در فضای سایبر، تقویت فضای علمی و اجتماعات علمی درون دانشگاهی- پژوهشگاهی و ترسیم و تنظیم مناسبات دانشگاه‌ و جامعه از زاویه دید تحولات فرهنگی و اجتماعی در دو سطح بین‌المللی و ملی برگزار می‌کند.

وی با اشاره به همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در برگزاری این همایش خاطرنشان کرد: در نخستین دوره همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» که از صبح امروز دوشنبه– دوم اسفندماه– آغاز شده و تا پس فردا ادامه دارد ابعاد و مسائل مختلف این حوزه در ۱۱ محور بررسی می‌شود. در این راستا، علاوه بر متخصصان و محققان حوزه آموزش عالی از جمعی از شخصیت‌های برجسته علمی و سیاستگذاران فرهنگی کشور نیز سخنرانی خواهند داشت.

ماحوزی با اشاره به برنامه مؤسسه برای تداوم همایش‌ «فرهنگ و دانشگاه در ایران» در سال آینده و تدوین محورهای متنوع‌تر برای بررسی در همایش‌های آتی تصریح کرد: در نخستین دوره همایش با توجه به محدودیت زمانی، مقوله فرهنگ و دانشگاه در یازده محور «مناسبات فرهنگ و دانشگاه»، «فرهنگ در دانشگاه اسلامی و دانشگاه سکولار؛ رویکردها و تفاوت‌ها»، «شاخص‌های کلان در ترسیم مناسبات فرهنگ و دانشگاه»، «بازیگران فرهنگ دانشگاهی»، «گروه‌ها و عناصر مرجع در اتمسفر فرهنگی دانشگاه‌ها»، «توصیف و تحلیلی از تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه ها»، «جهانی شدن، فرهنگ و دانشگاه»، «مسائل اساسی و ابتکارات فرهنگی در دانشگاه‌های ایران»، «فرهنگ و دانشگاه در دوره پساکرونا»، «بازخوانی تجربه فرهنگ دانشگاهی در دهه‌های اخیر»، و «فضای سایبر، فرهنگ و دانشگاه» توسط حدود ۶۰ متخصص این حوزه بررسی می‌شود.

به گفته وی، آموزش عالی در تمام جهان و در ایران، ابعاد و زوایای متعددی دارد که متناسب با ابعاد و زوایای مذکور، کنشگران و بازیگران متعدد تولید و مصرف فرهنگی خاصی را دنبال می‌کنند. شناسایی این ابعاد و تحلیل دقیق و آکادمیک آن‌ها به خصوص در فضای سایبر با تمامی شئون رو به تغییر و تحول آن، واقعیت‌های جدیدی را ایجاد کرده که نمی‌توان بدون مطالعه دقیق و آکادمیک درباب آن‌ها سیاستگذاری کرد.

به گفته ماحوزی برگزاری این همایش یکی از گام‌های مؤسسه برای راه‌اندازی قطب فرهنگ‌پژوهی در این مرکز علمی است.

نخستین همایش«فرهنگ و دانشگاه در ایران»، صبح دوشنبه، دوم اسفندماه با قرائت پیام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به همایش و سخنرانی دکتر سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت عتف و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی آغاز شد.

این گزارش کامل می شود.





CAPTCHA
دفعات مشاهده: 113 بار   |   دفعات چاپ: 41 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر