به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به نقل از خبرگزاری مهر، نوزدهمین نشست از سلسله نشستهای «راه نشان» با موضوع «اولویتهای سیاستگذاری آموزش عالی، علم و فناوری دولت چهاردهم» در خانه اندیشهورزان برگزار شد.
در این نشست دکتر علی باقر طاهرینیا، معاون وزیر علوم و رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی؛ دکتر سعید غیاثی ندوشن رییس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی، دکتر صالح رشید حاجی خواجه لو، رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت؛ دکتر غلامرضا ذاکرصالحی از موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی آموزش عالی؛ و دکتر سید جلال موسوی، عضو ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی به ارائه بحث و سخنرانی پرداختند.
باید سازوکار کمک گرفتن از دانشگاه برای حل مسائل جامعه فراهم شود
علی باقر طاهرینیا با اشاره به اینکه میزان کمی از برنامههای پس از انقلاب اجرایی شده است گفت: از شش برنامه پس از انقلاب تنها ۳۰ درصد اجرایی شده است. از موانع تحقق این برنامههای گذشته، برنامه محور نبودن کارگزاران است. دولتها چندان در عملیات و اجرا قائل به برنامهها نبودند به تشخیصهای انتزاعی و یا کارشناسی پایبندی بیشتری داشتهاند.
وی ادامه داد: برخی ماموریتها به انجام برخی کارهای بین بخشی نیاز دارد. برای مثال ماموریت در زمینه علم و فناوریست، اما تحقق آن به تامین مالی نیاز دارد، به سیاستهای اداری استخدامی نیاز دارد و به سیاستهای اقتصادی نیاز دارد. عدم تحقق همکاریهای بین بخشی، حتی در سطح قوه مقننه، یکی دیگر از موانع اجرای برنامهها است.
رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه برخی از مسائل و مشکلات آموزش عالی ریشه تاریخی دارد و با کمک یک بخش یا یک دستگاه حل نمیشود، بلکه نیازمند یک عظم ملی و هماهنگی و کار دستگاههای متعدد است، گفت: مسائلی از جمله تامین مالی دانشگاهها یا استقلال دانشگاهها از گذشته بوده و الان هم هست و اینها مسائلی نیست که تنها به دست وزیر علوم قابل حل باشد.
طاهرینیا ادامه داد: دانشگاه به عنوان نهاد علم، نهادی هوشمند است که باید بین تواناییهای خود و مسائل و مشکلات موجود در جامعه توازن ایجاد کند. مرجعیت علمی به دانشمندان حاضر در دانشگاه و خود دانشگاه مرتبط است اما حل مسائل موجود در جامعه دیگر به توانایی علمی خود دانشگاه یا اساتید و دانشجویانش منحصر نمیشود. یک استاد میتواند در فضای آکادمیک برای خود در جهان اعتبار کسب کند و این بستگی به خود او دارد، اما برای حل مشکل جامعه، باید نیاز به درستی تبیین شود، از دانشگاه برای ارائه راه حل کمک خواسته شود و نظام تامین مالی نیز همراهی کند. باید زیست بوم مناسب برای چنین اتفاقی بوجود بیاید.
وی بیان کرد: هوشمندی دانشگاه اقتضا میکند که مسائل و مشکلات را دنبال کند و به دنبال تثبیت مرجعیت علمی خود نیز باشد. آمایش نمونه ایدهآل کار مبتنی بر عزم ملی است. آمایش با آحاد مردم نیز کار دارد و عدم تحققش هم از نخواستن شبکهای از عوامل و متغیرها نشأت میگیرد. شخصی که به عنوان وزیر علوم انتخاب میشود، باید درک جامعی از تمامی رشتهها داشته باشد. باید از علوم انسان سردر بیاورد، باید در حوزه سیاست علم مطالعات داشته باشد. شخص مدیر باید دانش تخصصی داشته باشد، تجربه داشته باشد و روحیه مدیریتی داشته باشد. علم وقتی به سیاست آغشته شد، اعتباری میشود. وقتی به تجارت آغشته شد، با توجه به سود و زیان شکل میگیرد. هر چیز که علم را از ذاتش دور کند، خطاست.
اگر برنامه هفتم در دولت چهاردهم اجرا شود، آموزش عالی متحول می شود
معاون وزیر با تاکید بر اینکه رئیس جمهور آینده اگر برنامه هفتم را اجرا کند، آموزش عالی را متحول خواهد کرد، گفت: بر اساس همین برنامه، دیگر بودجه دانشگاه بر اساس لابی گری نخواهد بود. دانشگاه باید اثر بخشی خودش را در حل مشکلات کشور نشان دهد، ارتقا رتبه علمی خود را نشان دهد و بر همین اساس بودجه بگیرد. در چنین شرایطی، دانشگاه میداند هرچقدر عملکرد بهتری داشته باشد، در سال آینده بودجه بیشتری دریافت خواهد کرد».
باید دانشگاهها با توجه به شهر و استان خود فعالیت داشته باشند
سعید غیاثی ندوشن بیان کرد که دانشگاه هنوز به عنوان نهاد محسوب نمیشود و توضیح داد: «بزرگترین چالش برای آموزش عالی کشور این است که ما آن را هنوز به عنوان یک نهاد به حساب نمیآوریم. وقتی آموزش عالی را از جامعه جدا فرض کنیم، چنین شرایطی بوجود میآید و نمیتوانیم مشکل آن را به درستی بفهمیم و برای آن راه حل ارائه کنیم. ما باید با آموزش عالی کشور به عنوان یک نهاد برخورد کنیم.
وی افزود: آموزش عالی یک سازمان انسان محور است که ورودی و خروجی آن تماما انسانی میباشد و ما نباید بر اساس رویکرد سنتیای که نسبت به بقیه سازمانها داریم، با آن برخورد کنیم. اگر چنین رویکردی داشته باشیم، نه علم نافعی تولید میشود، نه مسئلهای حل میشود، نه آموزش و پژوهشی به درستی شکل میگیرد. حکمرانی امروز ما باید به سمت حکمرانی علمی حرکت کند. به سمت رویکردهای شناختی در حکمرانی باید حرکت کند.
غیاثی خاطرنشان کرد: نظام آموزش عالی یک سری سیاهچاله سازمانی دارد که اثر گذارند، اما کسی به طور ملموس آنها را مشاهده نمیکند. یکی از این سیاهچالهها، سیاستزدگی در دانشگاه است. یا اینکه چقدر در دانشگاههای مختلف، ناظر به مشکلات آن شهر یا آن استان، پژوهشهایی صورت گرفته یا چه آمایشهای رقم خورده است.
رییس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی ضمن بیان این مطلب که وزارت علوم نباید منتظر تامین بودجه باشد، باید به عنوان یک کنشگر فعال شروع کند و چیزی که نیاز دارد را بخواهد، تصریح کرد: یکی از اولویتهای آموزش عالی، آمایش در آموزش عالیست. آموزش عالی ما باید به سمت ماموریتگرایی برود. دانشگاهها باید کارویژه مخصوص به خود را داشته باشند. در کشورما تفاوتی بین سیلابیس درسی دانشگاه ایران و بجنورد وجود ندارد. فارغ التحصیلان باید متناسب با بوم آموزش ببینند تا بتوانند متناسب با بوم فعالیت کنند.
وی بیان کرد: مسئله دیگری که همه دانشگاهها با آن درگیر هستند، وابستگی به منابع مالی دولتی است. این وابستگی و انتظار ماهیانه دانشگاه به بودجه دولتی، مانع خلاقیت و نوآوری در دانشگاه میشود. مسئله دیگر ارتقای اساتید است. مدت مدیدیست که این مسئله در پیچ و خمهای مختلف گیر افتاده به راه حل درستی نمیرسد. مهمترین چالش امروز آموزش عالی ما، مسئله کیفیت است. این مسئله تمام ابعاد و ارکان حکمرانی را نیز میتواند در بربگیرد و اثر مستقیم داشته باشد.
غیاثی با اشاره به اینکه آموزش عالی باید پیوند دقیق و مشخصی با بودجه داشته باشد، گفت: زمانی میتوان به دانشگاه بودجه داد که متوجه بشویم دانشگاه متناظر با حل مشکل بومی به دنبال بودجه است. جهان در حال تحول است و دولت آینده باید دانشگاهها را با این تحولات همراه کند. باید دانشگاه با تحولاتی نظیر متاورس و هوش مصنوعی همراه شود و باید سواد مرتبط با اینها در جامعه اشاعه پیدا کند».
باید ماموریتگرایی در دانشگاهها دنبال شود
صالح رشید حاجی خواجه لو با اشاره به ساحتهای متفاوت فعالیت دانشگاهی گفت: «دانشگاه هم باید بتواند در حوزه خود پاسخگوی خود باشد و توسعه و پیشرفت پیدا کند، هم باید بتواند نسبت به اقتصاد و صنعت و انرژی و فرهنگ ... نیز پاسخگو باشد. دانشگاه باید در تمامی حوزههای علم پیشرو باشد.
رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت ادامه داد: ما در آموزش عالی، تعدد سند بالایی داریم. سند دانشگاه اسلامی را داریم، سیاستهای کلی علم و فناوری را داریم، اسناد بخشی خود وزارت علوم را داریم و ... . مسئله مهم ما این است که سیاستی در نسبت با آموزش عالی نداریم. هدف محوری در سیاستگذاری نسبت به آموزش عالی شکل نگرفته است. وقتی چیزهای زیادی در اولویت قرار بگیرد، عملا هیچ اولویتی برای پرداختن به آن وجود نخواهد داشت.
خواجه لو اضافه کرد: ما باید بگوییم مثلا هدف کلان نظام آموزش عالی کشور، ماموریت گرایی و هدایت به سمت کارکردها و حل مسائل است. حالا اگر میخواهیم اولویتی هم پیشنهاد بدهیم، باید در مسیر تحقق همین هدف کلان باشد. نظام ارتقای اساتید مسئله آموزش عالی هست اما مسئله اصلی نیست. اینها ابزارهای حکمرانیست. ما باید مبنای حکمرانی و محورهای کلان را مشخص کنیم. باید ابتدا آمایش در نظام آموزش عالی کشور مستقر بشود و سپس نظام ارتقای اساتید و رتبهبندی دانشگاهها و تامین مالی آنها شکل بگیرد.
وی ضمن تاکید بر اینکه آمایش در آموزش عالی باید اولویت اصلی دولت چهادهم باشد، گفت: یکی برای تناسب در توزیع دانشجو در دانشگاهها در مراکز استانها و با توجه به مزیتهای نسبی موجود در کشور. این اتفاق باید بنا به وضعیت و مزیت و ظرفیتهایی که در کشور ما پخش شده است رقم بخورد. ۳۸ درصد دانشجویان ما در ۶ استان توزیع شدهاند. استان تهران ۲۰ درصد دانشجویان را پوشش میدهد. تهران در خیلی از رشتههایی که دانشجو گرفته اصلا مزیت نسبی ندارد و صرفا بر اساس یک خواسته اجتماعی کاذب چنین اتفاقی افتاده است.
رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت گفت: آمایش یعنی اینکه رشتهها متناسب سازی شوند با نیاز و مشکلات و ظرفیتهای کشور و نباید این نگرانی وجود داشته باشد که آمایش منجر به ادغامهای ساختاری خواهد شد. بسیاری از رشتهها و دانشگاهها نظیر پیام نور و علمی کاربردی کارکرد متفاوتی با یک دیگر ندارند و در تمامی روندهای دانشگاهی شبیه به هم هستند و به خروجیای که مدنظرشان بود نمیرسند. ما نظام دقیقی برای اجرای آمایش نداریم. اینکه چه تعداد دانشجو به سمت چه رشتهای هدایت بشوند که به اجرای آمایش در بالاترین سطح کمک کند.
خواجه لو با بیان اینکه دانشگاه باید مهارت لازم را بدهد و بداند در صورتی که به درستی اینکار را انجام بدهد، اشتغال خود به خود صورت خواهد گرفت، افزود: نباید اینکه دانشگاه با فضای کسب و کار ارتباط داشته باشد را ناقض مرجعیت علمی آن دانست. برای وارد کردن دانشگاه به ساختار حکمرانی کشور، میتوان از نهادهای واسطهای مثل اندیشکدهها استفاده کرد.همچنین باید یک سازوکاری شکل بگیرد که بجای اختصاص دادن بودجه به شخص و نهاد، بودجه را به مسئله خاص و حل آن اختصاص بدهیم.
شوق ایرانیها به علم آموزی باید در مسیر درستی هدایت شود
غلامرضا ذاکرصالحی با اشاره به اینکه دولتها بیشتر از چهارسال نمیتوانند کاری در خصوص دانشگاه بکنند بیان داشت: «دولتهای چهارساله نهایت کاری که میتوانند بکنند، نوشتن سندهای حمایتی از نهاد علم با توجه به اسناد بالادستی است. اگر ما در عرصه جهانی بازیگر فعالی نباشیم، در عرصه بومی هم نمیتوانیم بازیگر فعالی باشیم و اثرگذاری بالایی داشته باشیم. باید از دوگانههای کاذب جهانی و بومی گذر کنیم. ما اساسا علم غیر بومی نداریم. علم در هر جایی که تولید شود بومی همانجاست.
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ادامه داد: در سند تحول دولت مردمی، سیاست آموزش علمی بیشتر جنبه مردمی و دموکراتیک دارد. از طرف دیگر، بنیاد ملی نخبگان، سیاست علم را به سمت نخبه گرایی سوق میدهد. ایرانیان به دانش اهمیت بالایی میدهند. اینکه کسی حاضر است به قیمت فروش فرش زیر پایش، دخترش را بفرستد دانشگاه آزاد تا درس بخواند در هیچ کجای دنیا نیست. این مشی ایرانی هاست و دولت باید این را بفهمد و این را در جهت درستی سوق بدهد. کشف این مسئله باید روی سیاستگذاری ما اثرگذار باشد. ما باید بتوانیم منافع همه ذینفعان را تامین کنیم و نفع آنها را در جهتی که بازدهی درستی داشته باشد سوق بدهیم.
ما هنوز علم را باور نکردیم
سید جلال موسوی با بیان اینکه مشکلات ما در حوزه آموزش عالی بسیار پایهای تر است بیان داشت: «ما هنوز فهم درستی از اساسیترین و پایهای ترین مشکلات نظام عالی آموزش کشور نداریم. تا زمانی که این فهم شکل نگیرد، حل راه حل در سطوح بالا مشکل را برطرف نمیکند. در نظام آموزش عالی ما، باور به علم وجود ندارد. این یکی از پایهای ترین مشکلات است که اگر حل شود، به تبع آن مشکلات زیادی حل خواهد شد. نظام تصمیمگیری نظام آموزش عالی چقدر متکی به علم است؟! چقدر بر اساس پژوهشهای علمی تصمیم میگیرند؟! در بحث دیگر، چند وزیر علوم داشتیم که مدیریت یا علوم انسانی خوانده باشند؟! تخصص محوری و دانش باوری در نظام آموزش عالی ما بسیار کمرنگ است.
عضو ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه دانشگاه باید سیستمی باشد که علاوه بر بازار، با جامعه و عناصرش ارتباط فعال داشته باشد، خاطرنشان کرد: نظام آموزش عالی اگر با زیست بوم خود ارتباط نداشته باشد، تبدیل به برکهای جدا افتاده از جامعه خواهد شد. دانشگاه باید به سمت خلق ارزش در عرصههای مختلف پیش برود.
وی در پچایان گفت: نظام تصمیمگیری ما مبتنی بر داده و آمار و برنامه نیست. ما نمیدانیم چند دانشجو یا هیئت علمی که مهاجرت کرده باشند داریم. از روند خروجشان اطلاعی نداریم و برای همین هیچ و تصمیم دقیقی نمیتوانیم در این باره بگیریم.
تماشای این برنامه در آپارات