EN fa

امپریالیسم علمی

 | تاریخ ارسال: 1403/5/8 | 
امپریالیسم علمی
در باب فربهی معرفت‌های فردگرا علیه امر اجتماعی  


فرهاد بیانی

 
دریافت فهرست

در جهان معرفت، میان اصناف معرفت همواره تعامل و رابطه وجود داشته و این تعامل در دوران معاصر بیش‌ازپیش فزونی یافته است. یکی از علل این امر، آگاهی جامعۀ علمی درباب تودرتوبودن و چندلایه و چندوجهی‌بودن واقعیت‌ها و پدیده‌های پیرامون است. دراین‌بین، واقعیت‌ها و پدیده‌های اجتماعی، از پیچیدگی و وجوه متعدد و متکثرتری برخوردار بوده‌اند و همین مطلب، تعامل و بده‌بستان میان اصناف معرفت را ضرورتی بیشتر بخشیده است. اما گاهی گونه‌ای از تعامل رخ می‌دهد که درواقع رابطه‌ای امپریالیستی میان یک شاخه از معرفت نسبت به شاخه‌های دیگر است. این نوع از رابطۀ سلطه‌محور میان اصناف معرفت را «امپریالیسم علمی»  می‌نامند. امپریالیسم علمی، ناظر به وضعیتی است که در آن یک ایده، نظریه، مدل یا روش برآمده از یک شاخۀ دانش، مدعی است که می‌‌تواند برای سایر شاخه‌های دانش نیز کارآمد باشد و می‌کوشد خود را بر آنها تحمیل کند، درحالی‌که چنین چیزی در عمل رخ نمی‌دهد و این ایده ‌یا نظریه یا روش نمی‌تواند برای سایر اصناف معرفت مفید و کارآمد باشد. در تاریخ علم شاهد امپریالیسم علمی علوم مختلفی مانند فیزیک، پزشکی و فلسفه بوده ایم، اکنون شاهد امپریالیسم علمی اقتصاد و روانشناسی علیه جامعه شناسی هستیم. این امپریالیسم هم از حیث هستی شناختی رخ داده و هم از حیث معرفت شناسی. این سلطه خود را در هیبت روش شناسی نیز نمایان کرده است. شکافتن این وضعیت و تصریح و تشریح این امپریالیسم، موضوع کتابی است که اکنون به طبع رسیده و پیش روی خوانندگان محترم است.

 

 




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 265 بار   |   دفعات چاپ: 30 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر