EN fa

پنل دوم نشست وضعیت‌شناسی تحصیل‌کردگان ایرانی در چرخه مهاجرت

 | تاریخ ارسال: 1401/8/23 | 

 
به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی نشست تخصصی یک روزه وضعیت‌شناسی تحصیل‌کردگان ایرانی در چرخه مهاجرت توسط مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم چهارشنبه ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۱ در نوبت صبح و عصر از ساعت ۹ تا ۱۷ در محل تالار ابونصرمحمد فارابی مؤسسه با حضور صاحب‌نظران و پژوهشگران برگزار شد.

دکتر ﻃﺎﻫﺮه ﺧﺰایی اﺳﺘﺎدیار داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان در پنل دوم درباره ناهمگونی‌های ﻧﺎﻫﻤﮕﺮا ﻣﻬﺎﺟﺮت ایراﻧﯽ و ﻓﻘﺪان ﺑﺎزﻧﻤﺎیی دیاﺳﭙﻮرا؛ محدودیت‌ها و فرصت‌ها سخن گفت و افزود: مهاجرت به معنای امروزی آن مدرن است چون عوامل مهاجرت دچار تکثر شده است. جامعه ایرانی به دلیل جغرافیای خاص، سیاست‌های خاصی که به نابرابری دامن می‌زد، قرار گرفتن در خاورمیانه و ... مستعد مهاجرگیری و مهاجرفرستی است.
او ادامه داد: من روی مهاجران ایرانی در فرانسه تحقیقاتی کردم و ادعایم این است که دیاسپورای ایرانی نداریم.
او با بیان اینکه درباره مهاجرت سه نوع سیاست اتخاذ می‌شود توضیح داد: نخست اینکه می‌شود با قوه قهریه مانع مهاجرت شد. دومین رویکرد این است که برنامه‌ریزی معکوس برای استفاده از توانمندی‌ها وجود داشته باشد. سومین رویکرد استفاده از مهاجران ایرانی برای خدمت به کشور است. برای استفاده از این پتانسیل باید مهاجرت ایرانی را تعریف کنیم. از سوی دیگر باید توجه داشت دیاسپورای جمعیت مهاجر فرصت و محدودیت دارد.
به گفته اﺳﺘﺎدیار داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان، مهاجرت ایرانی در مقایسه با سایر مهاجرت طبقه متوسطی است و مهاجرت سرمایه اقتصادی و فرهنگی بالایی دارند و مهاجران ایرانی نیروهای متخصص کار هستند. از سوی دیگر مهاجرت ایرانیان برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند هستند و مانند مهاجران سوری از روی اجبار نیست.
دکتر خزایی گفت:‌مهاجرت ایرانی همچنین پسااستعماری نیست و می‌توان آن را با مهاجرت ترک‌ها مقایسه کرد چون آن‌ها هم سابقه استعمار ندارند. مهاجرت ایرانی البته کاملاً اختیاری نیست اما معمولاً برای ادامه تحصیل، افزایش آزادی‌ها، تجربه کار و فرهنگ دیگر و ... است. درباره مهاجرت ایرانی که فردگرایانه است نظراتی مطرح می‌شوند و اغلب پژوهش‌ها درباره مهاجرت ایرانی یکسان‌سازی درباره علل مهاجرت دارند.
او با تأکید بر اینکه مهاجرت ایرانی فاقد یک اجتماع همبسته نیست یادآور شد: چون ایرانی‌های مهاجر بین دو تا ۷ میلیون است از سوی دیگر اجتماع مهاجران ایرانی در قالب یک گروه واحد بازنمایی نمی‌شود. مهاجران ایرانی فردگرا هستند و به همین دلیل اجتماع همبسته در بین آنها شکل نمی‌گیرد. ایرانی‌ها به دلیل عدم اعتماد به هم بیشتر دوست دارند در خارج از کشور زندگی پنهانی داشته باشند. بر این اساس مهاجرت ایرانی یک ناهمگونی در خودش دارد و دیاسپورا نمی‌تواند برای مهاجرت ایرانی صدق کند و در واقع ما دیاسپورای ایرانی نداریم. تنها ایرانی بودن است که مهاجران ایرانی خارج از کشور را به هم پیوند می‌دهد و در واقع ایرانی‌ها مجمع‌الجزایر دور از هم هستند.
خزایی با اشاره به اینکه مهاجرت ایرانی از این منظر که دیاسپورا نیست دستاورد سیاسی برای ایران ندارد گفت:‌ مهاجرت ایرانی فرهنگی‌تر، مشخص‌تر اما اتمیزه است و دستاوردهایش هم فردی است و نه اجتماعی لذا مهاجران ایرانی نمی‌توانند آورده فرهنگی برای ایران داشته باشد.

مهندسﺻﺎﺑﺮ ﻣﯿﺮزایی ﻣﻌﺎون ﭘﮋوﻫﺶ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺮﮐﺰ همکاری‌های ﻓﻨﺎوری و ﻧﻮآوری ریاﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮری با اشاره به موضوع سخنرانی خود با عنوان تأثیر ﻧﺨﺒﻪ ﭘﺬیر ﮐﺮدن ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﻬﺎﺟﺮان ایرانی توضیح داد: اگر شرایط کار فراهم نباشد نمی‌توان انتظار مهاجرت معکوس داشت. مهیاسازی شرایط باید در ابتدا متمرکز روی شغل باشد به‌طور مثال ما در میکروالکترونیک و فیزیک امکانات مناسبی نداریم تا از این طریق دیگران را برای ورود به ایران تشویق کنیم.
او ادامه داد: ازآنجاکه مشاغل دولتی ظرفیتشان محدود است نگاه‌ها روی شرکت‌های دانش‌بنیان می‌رود. در این زمینه هم ما تنها زیرساخت‌های اولیه را داریم و هنوز شرایط مناسبی برای این حوزه نداریم. فرض کنید یک داروی ابداع ایرانی‌ها باشد اما می‌توان برای این دارو مجوز گرفت؟ چنین مسائلی می‌تواند مشکلات گسترده‌ای برای ما ایجاد کند.
ﻣﻌﺎون ﭘﮋوﻫﺶ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺮﮐﺰ همکاری‌های ﻓﻨﺎوری و ﻧﻮآوری ریاﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮری با بیان اینکه ما نظام‌های مالی پشتیبانی کننده صنعت و فناوری نداریم گفت: از سوی دیگر زیرساخت‌های پژوهشی هم فراهم نیست. همچنین ما برندهای معروف در حوزه صنعت و فناوری نداریم.
مهندس میرزایی با بیان اینکه بازار ایران برای محصولات دانش‌بنیان بسیار کوچک است و ما باید در این حوزه برندسازی کنیم وگرنه دستاوردهایمان را در این حوزه از دست می‌دهیم عنوان کرد ما ازلحاظ فناوری وضعیت بدی نداریم اما ازلحاظ زیرساخت‌های فنی ضعیف هستیم. پس ما به لحاظ نهادی توسعه‌نیافته هستیم. ما وزارتی که علم و فناوری را راهبری کند نداریم. ما در علم مقلد هستیم اما در بخش صنعت و بازار ضعیف‌تر هم هستیم.

دکتر ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯿﺮزایی اﺳﺘﺎدیار داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیی نیز در ادامه این نشست درباره ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻧﺴﻠﯽ دیاﺳﭙﻮرای ایراﻧﯽ در ﻓﺮاﻧﺴﻪ و ﭘﯿﻮﻧﺪ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﮐﺸﻮر مبدأ سخن گفت و افزود: گاهی ما می‌خواهیم مسائل را از بالا اصلاح کنیم در حالیکه که گاهی مهم است از پایین چه عملکردی داریم.
او با بیان اینکه پژوهش‌های ما در حوزه مهاجرت باید بازاندیشی شود گفت: چون مفاهیمی که ما درباره آن کار کردیم دچار تحول شده و جریان سیال در این حوزه نظریه‌پردازی درباره آن سخت کرده است. باید درباره مفهوم دیاسپورای جامعه ایرانی تأمل کنیم. دیاسپورای ایرانی تنها نقطه واضح درباره آنها این است که در ایران نیستند وگرنه تکثر و تنوع مهاجرت ایرانی تحلیل آن را سخت کرده است.
او ادامه داد: باید دقت کنیم همانطورکه در ایران ممکن است پرسش‌نامه جواب ندهد درباره دیاسپورای ایرانی هم اظهار نظر در مردم‌شناسی سخت است و شاید روش‌های کیفی بیشتر به ما کمک کند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مطالعات تطبیقی درباره دیاسپورا افزایش یابد گفت: مثلاً ویتنامی‌ها در فرانسه دیاسپورا قوی با هم دارند. در حالیکه ما در خارج از کشور این حلقه‌های اتحاد را نداریم.
او در پایان گفت: من معتقدم مهاجرت معکوس در آینده رخ خواهد داد. من تلاش می‌کنم در سال به کشورهای مختلف سر بزنم اما امروز این سؤال مطرح است که آیا از مهاجرت به زندگی بهتر می‌رسم یا خیر؟ بنابراین کسی که مهاجرت را با سود فردی نگاه کرده ممکن است نیازهایش در خارج از کشور تأمین نشود.

در ادامه این نشست دکتر ﺣﻤﯿﺪرﺿﺎ ﺳﻠﯿﻘﻪ راد اﺳﺘﺎدیار داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺗﻬﺮان با موضوع ﺗﻌﺮیﻒ ﻧﺨﺒﻪ و ﻧﻘﺶ ﺟﺮیﺎن دیﻨﺎﻣﯿﮏ ﻣﻬﺎﺟﺮت-ﺑﺎزﮔﺸﺖ در ﺟﺎیﮕﺎه ﺳﺎزی ﻧﺨﺒﻪ و آیﻨﺪه رو ﺑﻪ رﺷﺪ ﮐﺸﻮر سخنرانی کرد و گفت: بحث نخبه و مهاجرت به فرهنگ کشور برمی‌گردد. وقتی بخواهیم جایگاه نخبه را در فرهنگ در نظر بگیریم باید سه المان اصلی وفاداری، احترام و انصاف را مد نظر قرار دهیم. نخبه فردی است که با نوآوری آشناست و باید تلاش کنیم این نخبه را جذب کنیم.
او با اشاره به مفهوم مهاجرت و فرهنگ گفت: دولت و ملت در یک زایش فرهنگی کنار هم ایجاد می‌شوند و در کنار هم تکاپو دارند. پس ما با سه مفهوم، نخبه، مهاجرت و فرهنگ مواجه هستیم. فرهنگ با تمام حسن‌ها دارای برخی ایرادات از جنس تنگ‌نظری، عدم توجه به نوآوری، عدم پذیرش نخبه و ... است که باعث می‌شود نخبه از کشور مبدأش خارج شود.
سلیقه راد بیان کرد: ما باید تلاش کنیم سیکل فردی و اجتماعی افراد را ارتقا دهیم و از این منظر مهاجرت را کاهش بدهیم.

دکتر ﺳﻌﯿﺪه ﺳﻌﯿﺪی دﺑﯿﺮ ﻋﻠﻤﯽ ﻫﻤﺎیش و اﺳﺘﺎدیار ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ نیز در پایان این مراسم طی سخنانی با اشاره به ﭘﺮوﺑﻠﻤﺎﺗﯿﮏ ادﻏﺎم ﻣﺠﺪد ﻣﻬﺎﺟﺮان ﺑﺎزﮔﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﮐﺸﻮر، درباره پروژه خود توضیحاتی ارائه کرد و گفت: بازگشت افراد آگاهانه و عاملانه بوده است و از سر اجبار نبوده است. به طور مثال نیازهای عاطفی خانوادگی، دین به کشور و ... در این میان قرار داشتند.
او ادامه داد: آمادگی برای بازگشت در این حوزه مهم است و سیاست‌گذاری باید شرایط پیش از بازگشت را فراهم کند. سن مهاجرت، منابع مالی ملموس، تجربیات فرد، پویایی نهاد خانواده و ... تصمیم برای بازگشت را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
او افزود:‌ افراد پس از بازگشت با سه ادغام مواجه می‌شوند؛ باز ادغام هویتی، باز ادغام اجتماعی و باز ادغام اداری.
دکتر سعیدی درباره چالش‌های سیاستی درباره بازگشت مهاجران عنوان کرد: نگاه غالب به رشته‌های فنی و مهندسی است و کمتر به رشته‌هایی مانند علوم انسانی توجه می‌شود. گویی نخبه هم معنایی فنی دارد. از سوی دیگر چالش‌های امنیتی یکی دیگر از چالش‌های بازگشت مهاجران است. عدم ارتباط ارگانیک با سیاست‌گذاران و نهادهای مختلف، نبود ارتباط دو سویه بین جامعه مدنی و دیاسپوریا و نگاه داروینستی به مهاجرت از دیگر چالش‌های ماست.
او در پایان گفت: باید بسته‌های حمایتی برای بازگشت همه افراد به جامعه در نظر گرفته شود، نه تنها برای یک گروه خاص.

آلبوم تصاویر

 




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 161 بار   |   دفعات چاپ: 70 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر