EN fa

مورخی که تاریخ‌نگاری انقلاب مدیون اوست

 | تاریخ ارسال: 1401/7/27 | 
ششمین برنامه عصرانه‌های علوم انسانی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به بررسی اندیشه‌های دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، محقق و نویسنده حوزه تاریخ معاصر ایران، اختصاص یافت. این برنامه با سخنرانی دکتر موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر محمدحسن رجبی دوانی، تاریخ‌نگار، محمدرضا ورزی، فیلم‌ساز و کارگردان، رضا قریبی، پژوهشگر تاریخ، محمد صادق ابوالحسن منذر، پژوهشگر، جواد منصوری، پژوهشگر تاریخ با دبیری دکتر مالک شجاعی جوشقانی چهارشنبه ۲۷ مهرماه در تالار فارابی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار ‌شد.
دکتر موسی حقانی در ابتدای این نشست طی سخنانی گفت: بزرگان زیادی وجود دارند که می‌توان درباره آنها صحبت کرد. امیدوارم در این جلسه هم به تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی پرداخته شود. امام علی می‌فرماید خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجاست، در کجاست و به کجاست. این استعاره‌ای از تاریخ ما نیز هست. دکتر مجتهدی هم می‌گویند تاریخ علم آشنایی با ظرفیت‌هاست. من هم با این رویکرد سراغ تاریخ آمدم و خیلی به تاریخ معاصر نپرداختم و بیشتر به تاریخ اسلام پرداختم البته بعدها دوباره روی تاریخ معاصر متمرکز شدم. من از ۱۴ سالگی مطالعات تاریخی را آغاز کردم و این مطالعه به شناخت جامعه ایرانی به من کمک کرد.
او ادامه داد: ملتی که تاریخ بداند کودکان او مانند بزرگان می‌اندیشند و اگر تاریخ نداند بزرگانش مانند کودکان می‌اندیشند. غور در تاریخ اسلام این ظرفیت را به انسان می‌دهد که اشتباهات دیگران را تکرار نکند. این علاقه من با اشتغالم گره خورد و در دو رشته حقوق و تاریخ قبول شدم اما باز تاریخ را انتخاب کردم و در دانشگاه شهید بهشتی از محضر اساتید خوبی بهره بردم. فوق‌لیسانس را هم تاریخ و مقطع دکتری را هم اندیشه سیاسی خواندم.
او افزود: دغدغه من از همان ابتدا روایت‌هایی بود که از تاریخ معاصر می‌خواندم و با بسترهای فرهنگی و سیاسی کشورمان جور درمی‌آید. ما متأسفانه تا قبل از انقلاب جریان تاریخ‌نگاری انقلابی نداریم و اشخاص فداکاری هستند که با ظرفیت شخصی خود فعالیت کردند. شهید مطهری و مرحوم دوانی از این دسته افراد هستند. اما این‌ها بیشتر در قالب زحمات اشخاص بود. کمبود اسناد و حمایت ناچیز باعث شده بود دست افراد در این زمینه بسته باشد. 
حقانی با تأکید بر اینکه آن چیزی که دغدغه اصلی من بوده فقدان تاریخ‌نگاری انقلابی و اسلامی و اساساً تاریخ‌نگاری اصیل ایرانی بود که نگاه همه‌جانبه داشته باشد یادآور شد: در تاریخ مشروطه روایت غالبی منتقل‌شده که مشهورات آن با اسناد سازگاری ندارد. دوگانه‌سازی‌های آزادی و استبداد و ... باعث شد، اذهان از واقعیت‌ها دور شود. این‌ها دغدغه‌هایی بود که در حوزه مطالعاتی‌ام دنبال کردم.
این استاد تاریخ گفت: در این مسیر با افرادی چون منذر، رجبی دوانی آشنا شدم و با آنها کار کردم و در حلقه‌ای با کسانی که می‌خواستند گزارشی شفاف به دور از مشهورات ارائه کنم به فعالیت پرداختم چرا که این تاریخ‌نگاری با تکیه بر مشهوراتی که اغلب متکی بر تاریخ‌نگاری سکولار است می‌تواند روایت‌های واقعی ارائه دهد.
او تأکید کرد: ما مجبور به بازنگری شدیم چون روایت ناقص و نادرست از تاریخ تحولات اجتماعی ارائه شده بود و در دانشگاه‌های ما هم رسوخ کرده بود و بار تاریخ‌نگاری اسلامی و ایرانی را بیشتر افراد و سازمان‌ها به عهده گرفتند. 
حقانی در پایان گفت:  بازنگری باید بر اساس اسناد صورت می‌گرفت. انقلاب اسلامی در خزانه‌هایی را باز کرد که قبل از آن ممکن نبود و اسناد مربوط به قاجار، ساواک، و ... در دسترس محققان قرار گرفت و ما نیز سعی کردیم به این بازنگری کمک کنیم. برخی هنوز به بازنگری باور ندارند و تاریخ گذشته برایشان وحی منزل است اما تلاش‌های مرحوم منذر در زمینه بازنگری تاریخ معاصر مثال زدنی است.

دکتر موسی نجفی در ادامه سخنانش را به «از جریان‌شناسی تا جریان‌سازی موسی حقانی» اختصاص داد و گفت: من صحبت‌هایم را در سه بخش  شخصیت فردی، موسسه تاریخ معاصر و کتاب مشترکمان تقسیم‌بندی می‌کنم؛ درباره شخصیت فردی باید بگویم ما با هم ۱۵۰ سفر را رفتیم و در این سفرها درباره مسائل زیادی با هم بحث و تحقیق کردیم. یکی از مسائلی که قابل تحسین است امانت‌داری حقانی در موسسه مطالعات تاریخ معاصر است و حفاظت از اسناد خطی زیادی که در این مؤسسه نگهداری می‌شود بسیار مهم است. برای همین در این موسسه باید شخصی امین و امانت‌دار باشد تا از اسناد به درستی نگهداری کند و نگذارد اسناد از کشور خارج بشود. متأسفانه ما در این زمینه خیلی ضربه خوردیم در سال‌های گذشته که برخی افرادی که مسئولیت مردم و نظام نبودند و اسناد زیادی را از کشور خارج کردند.


او افزود: تجربه مدیریت موسسه‌ای مانند موسسه مطالعات تاریخ معاصر خودش یک مسئله است. در مؤسسات فرهنگی عمدتاً باید افرادی را به کار گرفت که شخصیت فرهنگی داشته باشند. آنچه که در کشور ما در مدیریت مؤسسات بزرگ (چه دانشگاهی چه پژوهشگاهی) اجرا نمی‌شود. معمولاً فردی که به وزارت می‌رسد مدیریت دانشگاه یا پژوهشگاه را به یکی از دوستانش می‌پرسد.


رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: در حالی که مؤسسات فرهنگی بیش از هر جایی دیگری در اداره‌اش نیاز به ابتکار و اجتهاد دارد وگرنه مانند آب راکد گندیده می‌شود و از بین می‌رود. حضور حقانی در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر خودش یک وزنه‌ای است و یک تجربه جدید در مدیریت ماست که ما قبول کنیم و به این نقطه برسیم که مؤسسات فرهنگی در کشور ما بسیار حساس است، چون انقلاب ما فرهنگی است. در اینجا هم شخصیت خود فرد رشد می‌کند. چنان‌که وقتی من مسئولیت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را پذیرفتم یک ساله گذشته برایم تجربه بزرگی بود که بر شخصیت فرد هم اثر دارد و مسائلی را می‌بیند که وقتی بیرون از این قضیه بود، نمی‌دید.


دکتر موسی نجفی با انتقاد از جریان تاریخ‌نگاری مشروطه گفت: درباره موسی حقانی هم مهم است که در مدیریت یک مؤسسه فرهنگی نقش دارد و این نقش به رشد شخصیت او کمک کرده است. از طرفی دسترسی به اسناد تاریخی شاید برای مدیری که فرهنگی نیست، مهم نباشد و تنها امانت‌داری و اسناد را حفظ می‌کند. اما فردی که اسناد را می‌شناسد و به قدر و قیمت آنها واقف است و متوجه فاصله میان اسناد و کتاب‌هایی که نوشته شده است، درمی‌یابد و از این موضوع زجر می‌کشد. از جمله کتاب «بیداری ایرانیان» ناظم‌الاسلام کرمانی و «تاریخ مشروطه ایران» احمد کسروی و حتی کتاب «تشیع و مشروطیت در ایران» مرحوم عبدالهادی حائری یزدی که ما با جناب حقانی چندین ملاقات با او داشتیم. در آن موقع ما جوان بودیم و او پیش‌کسوت بحث‌های تاریخ‌نگاری و جریانی از او شروع شده بود و می‌گفتند کتاب «تشیع و مشروطیت در ایران» هشت هزار سند دارد.


او ادامه داد: آن زمان هر کسی جرئت نمی‌کرد به او نزدیک بشود و او را مورد سؤال قرار دهد. اما ما در کنگره شیخ فضل الله که در قم برگزار شد. جلسه‌ای با مرحوم حائری با آن همه سند و کتاب گذاشتیم و به عنوان دو جوان گفتیم درباره تاریخ‌نگاری می‌خواهیم با شما بحث کنیم. در بحث‌هایی که مطرح شد پس از آن حائری پذیرفت که اشتباهاتی در تاریخ‌نگاری داشته است. آن موقع حس خوبی داشتیم که دو جوان آن قدر به خودشان اعتقاد داشته باشند که بتوانند در مقابل یک استاد برجسته تاریخ این‌طور ابراز وجود کنند.
او گفت: بنابراین دسترسی به اسناد در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر برای حقانی در مطالعاتش مؤثر بوده است. من هم چندین هزار سند دارم و وقتی اسناد را بررسی می‌کردم با خودم فکر می‌گفتم افرادی که مثلاً درباره مشروطه کتاب نوشتند، بر چه اساسی  کتاب تألیف کردند. وقتی مطالب کتاب‌شان آن‌قدر با اسناد فاصله دارد و این مرا زجر می‌داد. کتاب‌هایی که منبع‌شان یحیی دولت‌آبادی است یا روشنفکرانی که کتابشان منابع دسته چندم است در تاریخ. من روزنامه‌های دوره مشروطه را می‌دیدم بعد متوجه شدم با کتاب «تاریخ مشروطه ایران» کسروی خیلی فاصله دارد. پس چه طور این کتاب می‌تواند برای پژوهشگران تاریخ به عنوان منبع مورد استناد قرار بگیرد؟! برای همین باید این فاصله را ما پر می‌کردیم.

دکتر موسی نجفی با بیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی این انگیزه و همت را به ما می‌داد که بتوانیم این کار را انجام بدهیم عنوان کرد: لذا مدیریت در مؤسسه‌ای مانند مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر قدری از آن صرف مدیریت منابع انسانی و امثال آن بشود این رویکرد را در بر دارد که شبیه افراد همیشه در حال مطالعه در میان کتابخانه نشود که کتابش با واقعیت‌های جامعه فاصله داشته باشد. حقانی برای مدیریت مؤسسه مجبور است با چند نهاد در ارتباط باشد تا بودجه بگیرد و برخی موانع را رفع کند تا قدری هم از فضای کتابخانه‌ای دور شود. زیرا زیادی هم در کتابخانه نشستن و حرف گنده گنده زدن باعث دوری از فضای واقعی جامعه می‌شود. چون مورخان این‌طوری هستند که در تألیف تاریخ از دوره کوروش تا دوره صفوی می‌آیند و با این تاریخ‌نگاری می‌خواهند دنیا را هم عوض کنند! اما وقتی مثل حقانی با چند مسئله و موضوع حقوق و آمار و ارقام بودجه روبه‌رو شوند ناچارند سر جایشان بنشینند.

او درباره تعدد کتاب‌های تاریخی در ایران توضیح داد: آن چیزی که مؤسساتی مانند مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر را جلو می‌برد، اگر شخصیت فرهنگی اداره کننده آن تفکر برتر نداشته باشد این مؤسسات آرام‌آرام دست تفکرات دیگری می‌افتد. در موسسه مطالعات تاریخ معاصر حقانی توانسته با جریان‌های مختلف تاریخی ارتباط برقرار و برتری فرهنگی و علمی خودش را حفظ کند. ضمن این‌که باید دقت کنید درباره تاریخ معاصر در خلأ تحقیق نمی‌کنند آن‌قدر در این رابطه کتاب نوشته شده است که آمارش بسیار بالاست. به طوری که ما با جناب حقانی یکی دو دهه پیش مشهد بودیم به دوستان گفتیم به کتابخانه آستان قدس و کتابخانه‌های دیگر بروند و دریابند که ما چه تعداد کتاب درباره تاریخ، علوم اجتماعی و مسائل ایران به فارسی وجود دارد؟


این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: رقمی که درآوردیم واقعاً شگفت‌انگیز بود؛ صد هزار جلد کتاب وجود داشت که ما اصلاً باورمان نمی‌شد. چون خیلی رقم بالایی است. کتاب‌هایی که ذهنیت مردم ما را شکل داده است. حالا تصور کنید در کنار این کتاب‌ها ما به تألیف تاریخ معاصر بپردازیم. ما در کتاب «تاریخ معاصر ایران» من یکسری مقاله داشتم و جناب حقانی هم همین‌طور. هم را در کتاب جای دادیم و به‌مرور به بازنویسی و به‌روز کردن آن در چاپ‌های بعدی پرداختیم.


دکتر موسی نجفی گفت: البته نباید انتظار داشت که تاریخ ایران را از ابتدا شخم بزنیم تا به دوره معاصر برسیم. باید از یک جایی شروع می‌کردیم با هم به این توافق رسیدیم که از دوره صفویه باشد تا دوره معاصر. از آنجا که حقانی به اسناد دسترسی داشت، مدام این کتاب را تکمیل کرد و کتاب به مرور بهتر شد. امروز می‌توانیم این ادعا را بکنیم که کتاب ویژه است. چنانکه وقتی به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم، گفتم این کتاب ویژه است. ایشان گفتند ویژگی آن چیست؟ گفتم اولین بار است که کتابی در تاریخ معاصر نوشته شده با استناد به داده‌های تشیع. تا قبلاً از آن کتاب‌های تاریخ را کسانی می‌نوشتند که دین یکی از دغدغه‌هایشان بود، فرض کنید وقتی ما به صفویه می‌رسیدم ما نمی‌توانستیم آن را با افشاریه مساوی بگیریم، یعنی ملاک دینی (نه این‌که بخواهیم دین را در تاریخ دخالت بدهیم) اما درباره نادر نمی‌توانستیم بنویسیم چون جنبه‌‌های ضد تشیع او اذیت‌مان می‌کرد.

او ادامه داد: در حالی که برای خیلی‌ها ممکن است این مهم نباشد و از نادر یک قهرمان می‌ساختند. هر چند در مقطعی قهرمان هم بود. وقتی ایران را نجات داد، قهرمان بود. اما وقتی به مالیخولیای قدرت دچار شد و مانند چنگیز خان کشتارهای عظیم را در هندوستان به راه انداخت و سی هزار نفر را در یک روز در دهلی کشت. در اینجا قهرمان ملی ما یک جنایتکار بین‌المللی است. این نکات را نمی‌توانستیم بازگو نکنیم که او تغییر مذهب می‌دهد. برای ما چنین نکاتی مهم بود، پس کتاب تاریخ معاصر ایران را با رعایت چنین دیدگاهی نوشتیم. بعد از مدتی که رهبری را دیدیم، گفتند حق با شما بود و واقعاً سعی کردید دافعه و جاذبه تاریخ را برای خودتان ملاک بگیرید. ما در این کتاب سعی کردیم پرهیز کنیم از مواردی که در کتاب‌های تاریخ آمده که قابل قبول نبود، از جمله حرکت کور و استعماری بهاییت و وقتی شخصیتی مانند امیرکبیر مقابل آنها می‌ایستد دیگر بقیه جای خود دارد.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: ما وقتی کتاب را نوشتیم، یک دور رفت و برگشت در تاریخ کردیم که به نظرم کار مهمی بود. بعضی اوقات به دوستان می‌گویم این کتاب، کتاب پنجاه سال زحمت ماست. آنها می‌گویند مگر شما چهل سال بیشتر سن دارید؟! می‌گویم بیست و پنج سال من، بیست و پنج سال موسی حقانی. لذا این رفت و برگشت در کل تاریخ ایران که یک‌بار برویم و برگردیم بدون این‌که آسیب ببینیم کار دشواری است به‌ویژه در گردنه‌هایی مثل مشروطیت.
دکتر محمدحسن رجبی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه کارنامه علمی و فرهنگی موسی حقانی را باید در کنار کارنامه سیاسی و مدیریت فرهنگی او در سه دهه گذشته بررسی و ارزیابی کرد گفت: من از این سه منظر با شناختی که از آثار علمی منتشر شده، سخنرانی‌هایش در همایش‌ها، میزگردها و برنامه‌های تلویزیونی و ده‌ها جلسه گفت‌وگوی دوستانه که با او داشتم، کارنامه علمی و عملی حقانی را فقط در دو محور اساسی عرض می‌کنم.

او افزود: در نگاه نخست تخصص علمی استاد حقانی تاریخ سیاسی معاصر ایران است. پرداختن به این دوره از نظر او نه یک تعلق رشته‌ای و مشغله علمی بوده، بلکه آگاهی، شناخت و مطالعه آن را یک ضرورت مبرم برای عموم و به ویژه برای مسئولان و دست‌اندرکاران نظام می‌دانند. زیرا به درستی بر این باورند که تاریخ معاصر ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای خاورمیانه در دو سه سده اخیر را باید در چارچوب اهداف و راهبرد استعمار غربی و صهیونیسم بین‌الملل در همه ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی آن مورد مطالعه قرار داد. از نظر موسی حقانی تفاوت دوره معاصر با ادوار تاریخ ماقبل آن در همین امر نهفته است.


این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: چون تحولات تاریخی کشور تا پیش از آن در نزاع بوده، اما از بدو ورود استعمار غربی به کشور با مطامع استعماری گره خورده است. حقانی این ایده را نفوذ می‌نامد و برای آن دو وجه آشکار و پنهان قائل است. وجه آشکار آن، انعقاد پیمان‌های ننگین سیاسی، اقتصادی و نظامی با دولت‌های قاجار و پهلوی و روی کار آوردن پادشاهان و دولتمردان وابسته به منظور غارت، ثروت و منابع طبیعی و انسانی کشور و متقابلاً برکناری رجال مستقل و استعمارستیز از صحنه سیاست بوده که کم و بیش در تاریخ مضبوط است و اهل فن از آن اطلاع دارند.

دکتر محمدحسن رجبی دوانی افزود: اما وجه پنهان آن نه تنها بر بسیاری از مردم عادی بلکه برای بسیاری از آگاهان به تاریخ معاصر و فعالان سیاسی نیز پوشیده است. در وجه پنهان نفوذ نقشه‌های کوتاه مدت و درازمدت استعمار غربی و صهیونیسم از طریق محافل به ظاهر علمی و سیاسی غربی نظریه‌پردازی و طراحی می‌شود و با همکاری عوامل پنهان بومی در داخل کشور ساماندهی و شبکه‌سازی شده و توسط رجال وابسته اجرا می‌گردد. از نظر حقانی سازمان فراماسونری ایران (فراموش‌خانه) در دوره قاجار و پهلوی و بسیاری از سازمان‌ها و احزاب سیاسی به ظاهر ملی و چپ در بسترسازی‌ها و جریان‌های فکری به ظاهر روشنفکرانه و ترقی‌خواه و حتی گروه‌ها و جمعیت‌های به ظاهر اسلامی نواندیش یا سنت‌گرا  جلوه‌های گوناگون وجه پنهان نفوذ در کشور بودند.

او ادامه داد: متأسفانه پس از انقلاب اسلامی با تغییر ادبیات خود بعد از یک دوره فروپاشی و عقب‌نشینی در سال‌های نخست انقلاب، بار دیگر نیرومندتر و سازمان یافته‌تر از گذشته با حمایت فراوان مالی، سیاسی و تبلیغاتی رسانه‌های غربی و رسانه‌های فارسی‌زبان معاند در کشورهای مرتجع منطقه به ویژه عرصه لجام‌گسیخته فضای مجازی به نحو وسیعی اهداف استعمار غربی و صهیونیزم بین‌الملل را با دروغ‌پردازی، تحریف و بزرگنمایی و حتی تشویق جوانان، نوجوانان و اراذل‌واوباش به آشوب و خرابکاری اهداف خود را در ایجاد ناامنی و ناامیدی در کشور و به حاشیه راندن مردم از صحنه و سرانجام فروپاشی نظام و تجزیه کشور اقدام می‌کنند که متأسفانه این روزها شاهد آن هستیم که گذشته از مخالفان و معاندان نظام و حتی گروهی از شخصیت‌های سیاسی و مستقل که اطلاعی از وجه پنهان نفوذ ندارند، خود آتش بیار معرکه شدند.


این پژوهشگر تاریخ گفت: از نظر حقانی در دو سده گذشته تا کنون تنها مسیر مطمئن و قابل اتکاء در تاریخ معاصر ایران برای برون‌رفت از تاروپود نفوذ آشکار و پنهان استعمار غربی شناخت و بازگشت آگاهانه به مبانی استوار دینی تحت رهبری مراجع و علمای دینی آگاه و استعمارستیز بوده است که در برابر همه وجوه آشکار و پنهان استعمار غربی ایستادگی کرده و اهداف آن را برای عموم مردم برملا کرده است و با صدور فتاوا، بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خود و علیرغم همه مرارت‌ها، حبس، تبعید و شکنجه‌ها و حتی ایثار جان از عزت اسلام و مسلمانان کشور و سایر جوامع اسلامی دفاع کردند.



محمد ورزی نیز در ادامه این نشست درباره موسی حقانی گفت: ۱۲ سال است پیش دکتر حقانی تلمذ می‌کنم و ارتباطمان خیلی کاری نیست و هرگاه کم می‌آورم پیش ایشان می‌روم. من با مؤسسه مطالعات از طریق فصلنامه‌ها آشنا شدم و از آنجا با دکتر موسی حقانی و دکتر موسی نجفی برخورد داشتم و بعد برای سریال تبریز در مه با ایشان آشنا شدم. بعدها متوجه شدم ایشان به شدت جراح خوبی است و یک مطلب را تحلیل و تفهیم می‌کردند و در پروژه تبریز در مه یک نمایش تحلیلی داشتم و جامعه هم استقبال کردند.
او ادامه داد: پس از آن برای سریال معمای شاه نیز نزدیک دو سال برای نگارش آن نزد ایشان می‌رفتم و تمام مدت با من سخن  می‌گفتند که عقب نشینی نکنم. دکتر حقانی در کار بسیار با تقواست چون ایشان علاوه بر مطالعه سناریو برای پخش کار هم اصلاحاتی داشتند و روی نتیجه کار نظر می‌دادند.
او در ادامه با اشاره به جریان نفوذ گفت: جمعی از مورخان انقلاب اسلامی را با روش مخصوصی مدیریت کردند که از نظر احساسی حرف‌های نامربوط بزنند. از سوی دیگر برخی از جریاناتی وجود دارند که به انقلاب به ظاهر علاقه دارند اما برای ما مشکل درست کردند و به عبارتی جریان نفوذ بودند. امروز بخش فرهنگی یکی از بخش‌های آسیب‌پذیر کشور ماست و جریان نفوذ روی آن تأثیر دارد. 
این کارگردان سینما گفت: من از ایشان تولید نگاه و محتوا آموختم. ایشان را صاحب نگاه می‌دانم. مورخ صاحب نگاه و قرائت است و همان‌گونه که فیلسماز مؤلف نباشد سینماگر نیست من درباره معمای شاه می‌گفتم این قرائت من است و من کار سینما را با علم تاریخ آمیخته کردم. روزهای اول مورخان نسبت به کار گارد داشتند اما یکی از ویژگی‌های ایشان این بود که با درام آشناست. ایشان برای سریال ایراندخت نکات درام گونه را به من ارائه می‌کند.
او با بیان اینکه دکتر  حقانی را به لحاظ هنری صاحب نگاه می‌داند یادآور شد: ایشان کار هنری خوب و بد را از هم جدا می‌کند. من در حوزه تاریخ معاصر هر کاری مد نظرم بوده با ایشان مشورت کردم. رهبری عزیز ما چندی پیش گفتند باید تاریخ ۲۰۰ ساله گذشته را تبیین کنیم و  از این تاریخ ۲۰۰ ساله اطلاع تحلیلی داشته باشیم. کتابخوانی در جامعه ما نحیف شده و با توجه به عدم آموزش درست دانش آموزان باید با کمک مراکز پژوهشی آثار هنری تولید کنیم.

در ادامه این نشست مهدی طالقانی گفت: در مدتی که در مؤسسه مطالعات معاصر به دیدار حقانی رفتم، نکات بسیاری از او آموختم. من آدمی هستم که خیلی رک حرفم را می‌زنم و اگر با فردی مشکلی داشته باشم با آن فرد مشکل را مطرح می‌کنم. در میان حقانی از افرادی است که در مدت آشنایی با او مطالب و نکات زیادی از او یاد گرفتم.

او افزود: در مدت ۱۰ سالی که موسی حقانی را می‌شناسم و مشاهده می‌کنم افرادی را که به موسسه مطالعات معاصر مراجعه می‌کنند با صبر و مهربانی خاصی راه می‌دادند. به نظرم حقانی محاسن زیادی دارد اما یک عیب او مشهود است و آن، این‌که نمی‌تواند به درخواست کسی نه بگوید یا با فردی که برخورد تندی داشته‌اند، با لطافت و مهربانی برخورد می‌کند و قصد دارد همه مسائل را با مهر حل کنند. امیدوارم این لطافت را همیشه داشته باشد.

فرزند آیت‌الله طالقانی بیان کرد: درباره کتاب‌هایی که در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر به چاپ می‌رسند، حساسیت و دقت خاصی به خرج می‌دهد. کتاب را با دقت می‌خواند و بعد اجازه چاپ آن را می‌دهد. لذا تا خودش به این نتیجه نرسد که کتاب مفید و مؤثر است اجازه چاپ به آن کتاب نمی‌دهد.
دکتر منصوری نیز در ادامه این نشست طی سخنانی گفت: امثال ایشان پس از انقلاب می‌توانستند مناصب بهتری کسب کنند اما او مسیر خدمت به مردم را از راه تاریخ دیده است. حال سؤال این است که چرا ما در زمینه تاریخ در کشورمان کار نکردیم و البته این موضوع دلایل مختلفی دارد.
او با بیان اینکه خدمات دکتر حقانی باید ماندگار شود و کتاب‌های ایشان می‌تواند به صورت فیلم‌نامه و کتاب به جامعه ارائه شود عنوان کرد: باید فکر کنیم چرا در تاریخ کمتر کار شده است در حالیکه غربی‌ها در زمینه تاریخ زیاد کار می‌کنند ما هم باید دراین‌باره سرمایه‌گذاری بیشتری کنیم و به تاریخ اهمیت بدهیم نسل جوان ما می‌داند در گذشته چه اتفاقاتی رخ داده است. حضرت امام بیان می‌کردند نکات تاریخی کتاب سعدی را به کودکان یاد بدهید و این نشان دهنده اهمیت تاریخ است.
دکتر قریبی نیز در ادامه این نشست با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی و علمی استاد موسی حقانی بیان کرد: آشنایی من با دکتر حقانی از سال ۷۶ آغاز شد و ایشان من را به آقای منذر رساند. یکی از ویژگی‌های ایشان این است که افق‌شان انقلاب اسلامی است و می‌تواند از همه ظرفیت‌ها در تاریخ‌نگاری استفاده کند و از سوی دیگر امر اخلاقی را در تاریخ‌نگاری رعایت کند.
او افزود: نگاه ایشان به مورخان مختلف بسیار قابل تقدیر است و همواره تلاش کرده از ظرفیت‌های همه مورخان در حوزه‌های مختلف استفاده کند و حتی مورخانی که منزوی شدند را به صحنه بکشاند. حقانی سلوک جمعی دارد و می‌تواند با قدرت در حوزه کار گروهی فعالیت کند.
دکتر قریبی گفت: او سواد روایت بالایی دارد و از این سواد با ۲۰ گروه معارض در تاریخ‌نگاری انقلاب مواجه شده است. مؤسسه زیر نظر ایشان با اهتمام بالایی تلاش کرده در حوزه تاریخ کار کند. او یک سندشناس است و خوانش بسیار دقیقی از تاریخ دارد. امروز اگر موسسه موفق است به دلیل تجربه زیسته‌شان در حوزه تاریخ است. مجله یادآور مرهون تلاش اوست. او نگاه جزئی به روایات دارد و با این نگاه مانع از آسیب دیدن جریان تاریخ‌نگاری انقلابی می‌شود. 
او با اشاره به اینکه حقانی در تاریخ کاربردی نیز فعالیت‌های شایانی داشته و صبر و حوصله او هم در حوزه تاریخ مثال‌زدنی است یادآور شد: ایشان در پژوهشکده تاریخ معاصر خون‌دل‌های زیادی خورده است و نسبت به نیروهای مختلف روی گشاده داشتند. او در پرورش نیرو خست نداشته و تلاش کرده در حوزه تاریخ نیروهای زیادی را پرورش دهد.
او درباره کتاب تاریخ تحولات دکتر حقانی بیان کرد: این کتاب یک دار قالی برای جریان تاریخ‌نگاری انقلاب است و مخاطب را از سرگیجه گرفتن در این حوزه نجات می‌دهد. حضور ایشان باعث قدرت تاریخ‌نگاری انقلاب شده است و در کنار کارهای پژوهشی حفظ و حراست از اسناد توسط ایشان مثال‌زدنی است. اگر او نبود امروز این برند موسسه مطالعات تاریخ معاصر و پژوهشکده تاریخ معاصر وجود نداشت.
حجت الاسلام و المسلمین محمد صادق ابوالحسن منذر نیز در ادامه این نشست گفت: تجلیل از حقانی تجلیل از فهم عمیق تاریخ‌نگاری انقلاب است. برای اولین بار دکتر حقانی به دیدار پدرم آمد و پدرم گفتند به‌واسطه اخلاص دکتر حقانی به تهران آمدند.
او افزود: دکتر حقانی و سایر دوستان ایشان یک مواجهه تاریخی با تقی زاده‌ها دارند و امروز هم با تقی‌زاده‌های امروزی مواجهه علمی و معرفتی دارند و از این نظر ایشان نماد تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی و تک‌صدایی و سیاه نمایی را در این حوزه از بین برد. ایشان بین ابعاد پنهان و آشکار تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کردند.او علاوه بر بیان امدادهای مادی به امدادهای معنوی مانند کمک اهل بیت نیز به صورت علمی در تاریخ‌نگاری انقلاب نشان دادند. او نسبت به تمامیت ارضی ایران حساسیت دارد.
استاد حقانی نیز در بخش پایانی این نشست گفت: این جلسه برای تاریخ بود و نه من. هر چه برای تاریخ کار کنیم کم است. عدم توجه به تاریخ می‌تواند ما را در اشتباهات گذشته متوقف کند و این توقف در اشتباهات در جامعه آکادمی ما وجود دارد.
او گفت: کسانی که در تاریخ‌نگاری دوره مشروطه توقف کردند هنوز هم  بر اشتباهات خود اصرار دارند. به طور مثال کتاب دو قرن سکوت اشتباهات زیادی دارد و در نشسته‌ای خصوصی به این موضوع اشاره می‌کند اما هنوز که هنوز است به این کتاب ارجاع  داده می‌شود.
دکتر حقانی با اشاره به ثبت روز تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی در تقویم بیان کرد: امیدوارم بتوانیم برای نخستین بار در این حوزه اقداماتی انجام دهیم. باید از دانش تاریخ به‌عنوان دانش راهبردی استفاده کنیم. تاریخ به ما نشان می‌دهد در چه وضعیتی هستیم و باید چه واکنش‌هایی را اتخاذ کنیم که بتوانیم از موانع عبور کنیم. امروز شاهد نقش‌آفرینی سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه است  چون آنها به اهمیت تاریخ پی بردند و از تاریخ برای از بین بردن هویت ایرانی و اسلامی استفاده می‌کنند. 
او بیان کرد: من آرزوهای شخصی ندارم اما در تاریخ‌نگاری انقلاب آروزهای زیادی دارم و معتقدم کارهای زیادی روی زمین باقی مانده که به ضعف ما، عدم توجه به تاریخ و ... برمی‌گردد امیدواریم این بی توجهی به تاریخ در بین مسئولان اصلاح شود.
او بر حفظ تاریخ و تاریخ‌نگاران در ایران تأکید کرد و گفت: من همواره از نا تمام ماندن کارهای سید ضیاالدین دری، منذر و ... حسرت می‌خورم و امیدوارم موانع پیش روی محققان حوزه تاریخ برطرف شود.

آلبوم تصاویر

 




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 422 بار   |   دفعات چاپ: 107 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر