به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نهمین گفتگو از سلسله گفتگوهای انتقادی در باب علوم انسانی "ارغنون خرد" به بررسی نسبت زنان ایرانی و مسئله حجاب اختصاص یافت. نهمین ارغنون خرد با سخنرانی دکتر الهام اکبری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و دکتر محمد رضا کلاهی عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم چهارشنبه ۲۰ تیرماه برگزار شد.
دکتر اکبری در ابتدای این نشست درباره پیشینیه تاریخی مقوله حجاب گفت: مقوله حجاب از گذشته یعنی حتی پیش از اسلام در اقوام ایرانی وجود داشته و البته این پوشش محدود به اقوام ایرانی نبوده و در میان اقوام دیگر نیز نوعی از پوشش که به نظر میآید آمیخته با فطرت انسان باشد دیده میشود.
او ادامه داد: در ایران افراد زیادی وجود دارند که خود را بر اساس شرع یا عرف خود را ملزم به رعایت حجاب میدانند. اینکه ما افراد را ملقب به بی حجابی کنیم درست نیست چون یکی معتقد به حجاب شرعی و دیگری معتقد به حجاب عرفی است. به هر حال عموم زنان ایران تعهد به این پوشیدگی دارند. مردم ایران هم مردم دین داری هستند اما در سیاستگذاریهای فرهنگی حجاب عرفی کمتر مد نظر قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شرب خمر حرام است اما اگر کسی داخل خانهاش مرتکب این جرم شود با آن برخورد نمیشود گفت: حجاب هم از این هم دست است. در تاریخ کشورهای دیگر هم به نوعی از حجاب وجود داشته چون حجاب یک مسئله اجتماعی است و باید برای آن قانون گذاشته شود. البته من با نوع قانون گذاری فعلی مشکل دارم. جامعه ایران در کل تاریخش اعتقادی به نوعی از پوشیدگی دارد حالا ممکن است یکی تمایل به پوشیه داشته باشد و یکی نه!
او با بیان اینکه مسئله فرهنگ پیچیده است و ما متولیان زیادی هم برای آن گذاشتیم افزود: من با گشت ارشاد موافق نیستم چون گشت ارشاد نوعی از ناعدالتی را با خودش به همراه دارد. فارغ از خوب یا بد بودن آن با همان نگاه سلبی در گشت ارشاد در آن مردم به یک چشم با آنها برخورد نمیشود. اگر بخواهید به یک چشم نگاه کنید در مناطق مختلف تهران اعم از پالادیوم و ... باید گشت ارشاد را ببینید اما در آن مناطق نیست! چون گشت ارشاد ترجیح نداده به سراغ طبقات بالا برود چون دسترسی به صدا دارند و شارلاتانیسم را بلدند بنابراین به سراغ طبقه تهدیست و طبقه متوسط میروند. از سوی دیگر اساسا طبقه بالا که از مترو و پارکها استفاده نمیکنند!
دکتر اکبری با بیان اینکه برخورد سلبی باید نهایتا آخرین قدم باشد توضیح داد: این برخورد اولین و آخرین قدم است و هیچ مسئله دیگری در این حوزه وجود ندارد. دستگاههای مختلفی باید روی درونی کردن ارزشها و ساختن انسان مومن و مترقی کار میکردند که نکردند! بنابراین این اتفاق نیفتاده است. من چند مثال میزنم. ما در ساختاری زندگی میکنیم که در این سیستم نهادهای مختلف نتوانستند ارزشهایشان را بازتولید کنند. شما آموزش و پرورش را ببینید! فارغ از بحث بی عدالتی آموزشی کالاییسازی آموزش از معضلات دیگر ماست. از سوی دیگر وقتی در محیط مدرسه و مکانهای دیگر کسی حجاب را رعایت نمیکند چطور میتوانیم از فرزندمان انتظار حجاب داشته باشیم. اگر یک خانم بخواهد مانتوی مناسبی بخرد در این جامعه وجود ندارد!
او یادآور شد: من معتقدم مردم با شدت دین دار و متعهدند اما نهادهای ما وظایف خود را یا انجام نمیدهند یا فراموش کردند. من بارها صریح گفتم اقدامات ما در این حوزه سلبی است. در بحث رسانه هم باز تولیدات رسانه مبتنی بر سلبریتی ضد حجاب و ضد ارزش است اما گاهی ما مالیات سلبریتیها را میبخشیم اما از استادان دانشگاهی مالیات میگیریم! این تضادهایی که هست پس نهادها باید این کارها را بکنند.
اکبری گفت: اگر نهادهای ما میرفتند روی نهاد سازی ارزشها کار میکردند و کسی این رفتارهای درست را انجام نمیداد، میتوانستیم حرف بزنیم. اما الان کل سیستم میگوید نباش! اما گشت ارشاد میگوید باش! این تعارض بزرگی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انسانها ذاتا با عفیف بودن و پوشش خوب نسبت دارند اما سیستم این زمینهها را از بین برده است عنوان کرد: دهه هشتادیها البته از میانگین فاصله گرفته و مدل اجتماعی شدنشان متفاوت بوده است آن مدلی که مد نظر سیستم بوده آنها اجتماعی نشده و اساسا نتوانسته ارزشهایش را به این نسل منتقل کند!
او ادامه داد: برخی طوری حرف میزنند گویا در جهان، چهارچوبی ندارند! ما باید این را بپذیریم. همه سیستمها و نظامهای سیاسی ارزشهایی دارند. خلاف این گزاره اصلا واقعیت ندارد! کجای سیستم آموزشی هلند اجازه میدهد به زنان محجبه که معلم شوند!
پس همه سیستمها ارزش دارند و همه سیستمها تلاش بر بازتولید ارزشهای خودش دارند.
او گفت: «امیدوارم واقعا روزی فارغ از ظاهر و تفکر سیاسی با هم گفت و گو کنیم اما لازمهاش این است که نگاههای سیاسی زده و دو قطبی را دور کنیم و باید فضا را به سمت گفت و گو ببریم نه آشوب! الان رسانه صدا و سیما و چندتا خبرگزاری دیگر با کل رسانههای دنیا برای سکته یک دختر جوان میجنگند. ما نمیتوانیم در این قضیه دستهای خارجی را نادیده بگیریم. ما باید دستهای خارجی را در زمان بحران کنار بزنیم.
دکتر کلاهی نیز در این نشست طی سخنانی با بیان اینکه من درباره اینکه زنان ایرانی تعهد دارند باید سؤال کنم به چه حجابی تعهد دارند؟ گفت: چون برخی اساسا به حجاب سر اعتقاد ندارند. برخی عفاف را مستلزم حجاب نمیدانند! گویا ریش سفیدی برای این موضوع وجود دارد بدین معنی که در گفتمان ملت شهید پرور در عین اینکه خیرخواهی دارد اما آفتی دارد و آن این است که تصویری از سوژه زن نرمال میسازیم و به همین دلیل کسی که حجاب نرمال ندارد از این سوژه خارج میشود. این گفتمان خیرخواهانه در عین انتقادی بودن باز هم سوژه خاصی از زن میسازد. ما باید پوششهای متنوع را به رسمیت بشناسیم.
او ادامه داد: پس اگر میگوییم مردم ما دیندار هستند باید ببینیم آمادگی برای حجاب اختیاری داریم؟! این گزاره که همه مردم ما دین دارند اگر چه در ظاهر آمادگی برای حذف حجاب اجباری دارد اما مبنایش باز دینداری است.
این استاد دانشگاه گفت: در مباحث مربوط به این حوزه دو دسته مباحث وجود دارد؛ یکی مباحث مرتبط با فرهنگ مردم است که میگوید چه شد که دینداری تغییر کرده است؟ من معتقدم فرهنگ ما ایرادی ندارد و در اوج افتخار خودش است. پس مطالعه ما نباید درباره فرهنگ جامعه باشد بلکه باید سیاستهای فرهنگی را مد نظر قرار دهیم.
دکتر کلاهی با طرح این سؤال که چرا در ایران قانون حجاب وجود دارد افزود: یک دسته میگویند چون حجاب قانونی مرتبط با اسلام است. دسته دوم که اصلاح طلبان و مدرنیستها هستند میگویند دین از سیاست جداست و هر گناهی نباید تبدیل به قانون شود. چپها نیز دسته سومند که تلاش میکنند برای قانون حجاب توجیحات اقتصادی ارائه کنند. دو دسته اول قانون حجاب را بر اساس مجموعهای از ارزشها شرح میدهند اما درباره اینکه چه شد قانون حجاب در جمهوری اسلامی تصویب شد توضیحی ارائه نمیشود.
او افزود: قانون حجاب، میراث اسلامی ما نیست چون حکم فقهی درباره آن در رساله نیست. مثلا در رساله اهل کتاب مستثنا از این قانون هستند. اما در جامعه ما همه باید این قانون را رعایت کنند در حالیکه حکم فقهی درباره آن نیست. از سوی دیگر زنان مسن نیز الزامی برای رعایت حجاب ندارند.
به گفته دکترکلاهی، در دوره پیشا مدرن مانند قاجار نیز چنین قوانینی وجود ندارد چون دولت به معنای مدرن وجود ندارد و سوژهها اختیار دارند. اما حالا که دوره مدرن داریم طبیعتا دولت مدرن باید مجری قوانین باشد و سوژهها از آزادی برخوردار نیستند.
او با بیان اینکه از سوی دیگر ما تلاش میکنیم با تاکید بر مقوله حجاب عرفی افراد را مجبور کنیم که از قانون حجاب تبعیت کنند یادآور شد: در حالیکه فرایند تصویب قانون حجاب در ایران بر اساس خواست اکثریت نبوده است.
او با اشاره به سه دوره برخورد جمهوری اسلامی ایران با مقوله حجاب و تعریف آن گفت: ادعای جمهوری اسلامی ایران این است که حکومت دینی است و بر این اساس باید حجاب وجود داشته باشد در حالی که ما در جمهوری اسلامی ایران قوانین بسیاری داریم که الزاما از قوانین فقهی گرفته نشده است. مثلا اقتصاد ما بر اساس نظریات اقتصاد روز اداره میشود نه قوانین اسلامی. پس بین اینکه قوانین دینی نیستند و جمهوری اسلامی ایران دینی است تعارضی وجود دارد و این باید برطرف شود. این تناقض باعث میشود که حجاب مقوله حیثیتی برای نظام شود چون اگر اجرای حجاب از بین برود نشان داده میشود که اجرای خیلی از قوانین دیگر ما دینی نیست بنابراین نمود دینی بودن حکومت در عرصه عمومی و به ویژه اجرای قانون حجاب رخ میدهد. پس بسیاری از قوانین ما مبتنی بر علم اسلامی نیست. حالا سؤال این است که چرا اگر قوانین دینی نیست روی اجرای آن اصرار میشود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از سوی دیگر میزان سختگیری هم مهم است. این سخت گیری به طور مثال در مواقع انتخابات به شدت کاهش می یابد و زنان بدحجاب مورد توجه حاکمیت قرار میگیرند. بنابراین بسیاری از این سختگیریها میتواند بنا به شرایط تغییر کند. در حوزه دولتی قوانین غیر اسلامیاند اما آدمها اسلامیاند در عرصه عمومی آدمها غیر دینیاند اما قوانین دینی هستند و این قوانین دینی برای حمایت از کمربند امنیتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
او با اشاره به سختگیری درباره قانون حجاب گفت: امروز و در همین وضعیت حجاب اجباری با حداقل شل حجابی هم کنار نمیآیند. من به عنوان یک دین دار اگر فرزندم در برابر چنین چیزی قرار بگیرد تنوع را به او یادم میدهم و میگویم برخی چادریاند برخی هم نه.
دکتر کلاهی با تاکید بر اینکه بحران امروز ما بحران به رسمیت نشناختن و مسئله بازشناسی است گفت: در همین وضعیت حجاب اجباری اگر به این هم اعتقاد نداشته باشیم حتی کمی شل حجابی را هم نمیپذیریم.
او با اشاره به ادعای ناعدالتی در برخورد گشت ارشاد با زنان توضیح داد: دوستان در این باره پیوند میان اقتصاد سیاسی و الهیات سیاسی را فراموش میکنند! اقتصاد سیاسی حجاب در جمهوری اسلامی با الهیات سیاسی که امتیاز ویژه به حلقه قدیسین میدهد باید جدا کرد.
کلاهی در بخش دیگری از سخنانش وضعیت فرهنگ را بسیار عالی توصیف کرد و گفت: جوانان دهه هشتادی برخلاف چیزهایی که میگویند بی اخلاق و هرزه هستند بسیار آرمان خواه و اخلاقی هستند! کسی که برای اصلاح اجتماعی سر از پا نمی شناسد، قطعا هرزه نیست و این نسل پیشرویی است.
او با بیان اینکه ما دچار بیش مدیریتی هستیم ادامه داد: ما باید راه حل را به خود جامعه، خانواده، تشکلهای صنفی و ... بسپاریم چون فرهنگ در زیست افراد ساخته میشود! فرهنگ در درون زیست افراد ساخته میشود. شما ببینید ما حتی در گزینشهای اداری مذهبیها را گزینش نمیکنیم بلکه خودی باید باشید.
او خطاب به دکتر اکبری گفت: گفتید همه سیستمهای دنیا ارزش دارند اما من خرده میگیرم چون من گرایشهای چپ دارم! من منتقد مدرنیته هستم و این اتهام را به من میزنند که مدرن نیستم. بله دنیا هم میخواهد سوژههای خود را برای انقیاد میسازند. ما مشروعیت را که نباید از غرب بگیریم! اینکه در خارج از کشور بی حجابی اجباری است درست نیست! اینجا هم حجاب اجباری درست نیست. دو قطبی سازی شرق و غرب درست نیست. مدرنها و اصولگراها در ایران در این باره دو قطبی میسازند.
کلاهی در پایان گفت: راه حل این وضعیت بازشناسی و به رسمیت شناسی همدیگر است. باید انواع و اقسام سبکهای زندگی و عقیدتی را به رسمیت بشناسیم.