EN fa

بسیاری از رساله‌ها به دلیل انتخاب روش تحقیق نامناسب از ابتدا محکوم به شکست‌اند!

 | تاریخ ارسال: 1400/9/24 | 

دکتر فیروزه اصغری، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی معتقد است، انتخاب نامناسب روش تحقیق مهمترین عاملی است که بسیاری از رساله‌های دکتری به عنوان اساسی‌ترین پژوهش‌های آکادمیک در ایران  را از اعتبار و اثربخشی ساقط می‌کند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، دکتر فیروزه اصغری که ۲۰ آذرماه با عنوان «توجهات روش شناختی در پژوهش‌های دانشگاهی با تأکید بر رساله‌های دکتری» در دومین همایش «مطالعات روش تحقیق در علوم اجتماعی ایران» سخن می‌گفت، اظهار داشت: علت این که در این سخنرانی به رساله‌های دکتری می‌پردازم، این است که به نظر من در حال حاضر بیشترین بار پژوهشی در دانشگاه‌ها از طریق رساله‌های دکتری در حال انجام است و  اساس پژوهش‌های دانشگاهی ما را همین رساله‌های دکتری تشکیل می‌دهند. اگر نگاهی اجمالی به مجلات علمی پژوهشی داشته باشیم، این واقعیت را تأیید می‌کند که تعداد قابل‌توجهی از این پژوهش‌های دانشگاهی در قالب رساله‌های دکتری در همکاری مشترک استاد و دانشجو در حال انجام هست. منظور من هم از رساله‌های دکتری در این سخنرانی، فقط رساله‌های دکتری حوزه علوم انسانی هست، چون مثال‌ها و توضیحاتم خاص حوزه علوم انسانی است و به تجربیات خودم هم بر می‌گردد.

وی خاطرنشان کرد: فقط در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ حدود ۲۵ هزار و ۱۱۷ دانشجوی دکتری در رشته‌های مختلف پذیرش شده‌اند که طبق آماری که مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی می‌دهد، حدود نیمی از اینها (۴۹.۴ درصد) از حوزه علوم انسانی هستند. یعنی الان که در سال ۱۴۰۰ هستیم، حدود ۱۲ هزار پژوهش آماده اجرا در بخش دانشجویان دکتری داریم و با احتساب اینکه، دو سال دوره آموزشی امتحان جامع را گذرانده باشند، الان آماده این هستند که پروپوزال بدهند و کار پژوهشی‌شان را شروع کنند. یعنی مسئله‌ای که بسیار برای من اهمیت دارد و دوست داشتم در این همایش روی آن تأکید کنم، این مسئله است که رساله‌های دکتری که با صرف زمان تقریباً طولانی، هزینه‌های سنگین و نیروی انسانی از ابعاد مختلف اجرا می‌شوند، صرفاً به دلیل مشکلات روش‌شناختی قابل استفاده نیستند. یعنی نه تنها قادر به حل مسئله و مشکلی نیستند که حتی برای دانشجویات یا محققانی که در همان حوزه هم مطالعه می‌کنند، قابل استفاده نیستند.

اصغری گفت: عوامل مختلفی از قبیل کلاس‌های ناقص روش تحقیق گرفته تا  بی ارتباطی کلاس‌های روش تحقیق با کلاس‌های نظریه که علی‌القاعده باید به هم مرتبط باشند در بروز این مشکل و در نتیجه عدم اثرگذاری و استفاده مؤثر از این حجم عظیم از پژوهش‌های دانشگاهی موثرند.

وی خاطرنشان کرد: این پرسش که ریشه این مشکل در کجاست را ترجیح می‌دهم از تجربه عملی خودم و در واقع از داخل دانشگاه در قالب مثلث «پروپوزال، دانشجو و استاد راهنما» پاسخ بدهم و تأکید بر این نکته که چطور عدم استفاده از این سه پتانسیل منجر به مسئله‌ای می‌شود که یک رساله را به‌دلیل روش‌شناختی بی‌اعتبار می‌کند.

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: در بحث پتانسیل پروپوزال، دکتر ذکایی به این نکته اشاره کردند که روح رشته و معرفت‌شناسی ابزارهای روش‌شناختی هر رشته باید در یک پروپوزال حاکم باشد و آن چیزی که به نظرم بسیار حائز اهمیت است مسئله شفافیت مسئله و ضرورت هماهنگی مسئله با روش است که معمولاً مورد غفلت قرار می‌گیرد. این مشکلی است که در تجربیات من هم توسط دانشجوها و هم توسط استادان بارها و بارها مطرح شده است.

وی گفت: درباره آن مواردی که نه دانشجو و نه استاد به پروپوزال توجهی ندارند و معمولاً روال تصویب پروپوزال هم به راحتی صورت می‌گیرد، صحبتی ندارم، بلکه در مورد مشکل دانشجویان عادی صحبت می‌کنم که در یک جریان و روند عادی انتظار دارند، پروپوزالشان براساس یک مسئله که روی آن کار شده، تصویب شود و از روش‌های متناسب با مسئله برای جمع‌آوری داده و تحلیل استفاده کنند؛ با این حال، گاهی اوقات این پروپوزال‌ها در رفت و آمد و گفت‌وگوهایی که بین استاد راهنما و شورای گروه و دانشکده صورت می‌گیرد، دچار چنان تغییراتی می‌شود که دانشجو، عملا قادر به دفاع از مسئله‌اش نیست. این مسئله را من در دانشگاه علامه زمانی که یک دانشجو  که از اتاق شورا بیرون می‌آمد، دیدم که پس از طرح پروپوزالش در شورا، وحشتزده می‌گفت «من گیج شده‌ام! چیزی که تصویب شده، پروپوزالی نیست که من نوشتم. از زمین تا آسمان با آن چیزی که من نوشتم و در نظر من بوده متفاوت است».

اصغری خاطرنشان کرد: در واقع، ایده‌هایی که افراد مختلف به کار اضافه می‌کنند منجر به تصویب یک پروپوزال ناقص با یک مسئله مبهم و روش نامربوط می‌شود که خودش را به دو صورت نشان می‌دهد. یکی اینکه دانشجو باید بلافاصله به مؤسسات میدان انقلاب مراجعه کند و به هر مشقتی که هست کارش را ادامه بدهد، یا اینکه یک کار ناقص ارائه می‌دهد که در جلسه دفاع خودش را نشان می‌دهد. این موردی است که خیلی از استادان خصوصاً استادانی که به عنوان داور در دانشگاههای معتبر از آنها دعوت می‌شود با آن مواجه شده‌اند. به عنوان مثال در دانشگاه تهران، وقتی دانشجو کارش را دفاع کرد دیدم پژوهشی است که اصلاً طرح اولیه‌اش ایرادات اساسی داشته، اما این رساله چند سال طول کشیده و کار انجام شده و حالا به هرحال با نمره خوب تأیید می‌‌شود. در واقع داور، خصوصاً اگر معتقد به این باشد که نباید یک کار ضعیف را تأیید کند، با  یک تناقض جدی مواجه می‌شود که آیا باید برگه دفاع را امضا  و رساله را تأیید کند یا اینکه کار دانشجو را متوقف کند که  منجر به این بشود که دانشجو دوباره کار را با یک روش جدید اصلاح کند که با تجاربی که داریم می‌دانیم معمولا این اتفاق نمی‌افتد و با رودربایستی‌هایی که هست داور مجبور می‌شود، این کار را امضا کند.

وی تصریح کرد: این قبیل رساله‌های علوم انسانی به چند اتفاق ناخوشایند منجر می‌شوند. اگر آن رساله، رساله‌ای بنیادی باشد، طبیعتاً  با این ضعفی که دارد قادر به گسترش مرزهای دانش نیست. اگر کاربردی باشد، علی‌رغم همه مدل‌ها و الگوهایی که احتمالا ارائه کرده از کارایی لازم برای حل مسئله‌ای که گفته، برخوردار نیست. مشکل سوم این است که بعضی از این رساله‌های بی‌کیفیت گمراه‌کننده می‌شوند. یعنی برای افرادی که به آنها ارجاع می‌دهند و آنها را مبنای کارشان قرار می‌دهند ارجاع نادرست خواهد بود و چهارم اینکه خود دانشجو هم  که به عنوان محقق کار را شروع کرده چون دغدغه اصلی‌اش نبوده یا نتوانسته با پژوهش ارتباط درست برقرار کند – به دلیل اینکه مسئله، مسئله خودش نبوده یا نتوانسته با روشی که داشته با مسئله اصلی ارتباط برقرار کند، کار را نیمه‌کاره رها می‌کند.

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ادامه در توضیح ضلع دیگر مثلث عوامل دخیل در رساله دکتری که پتانسیل خود دانشجو است، گفت: ما راجع به اینکه قبلاً چه کارهایی می‌توانستیم بکنیم و نکردیم، دیگر کاری نمی‌توانیم بکنیم. راجع به آینده هم کاری نداریم. من الان راجع به این ۱۲ هزار دانشجو دارم صحبت می‌کنم که پروپوزال نوشته‌اند و می‌خواهند ۱۲ هزار پژوهش در حوزه علوم انسانی انجام بدهند. همه هم جوانهایی هستند که میخواهند سه، چهار سال وقت بگذارند. از این نظر می‌خواهم توجه شما را به این مطلب جلب کنم که هر دانشجویی با داشته‌ای مشخص وارد دانشگاه می‌شود. البته دانشجویی که خیلی سطح بالاست و با استاد سطح بالایی هم مواجه می‌شود و پروپوزال خوبی می‌دهد و طبعا کارشان هم اعتبار بالایی دارد، موضوع صحبت من نیست. من دارم راجع به رساله‌هایی صحبت می‌کنم که مشکلات روش‌شناختی دارند و طبیعتاً از کیفیت و اعتبار لازم برخوردار نیستند. می‌خواهم روی این نکته تأکید کنم که اگر این دانشجو به هردلیل، ولو با شانس و اقبال وارد دوره دکتری در هر دانشگاهی شده، به هر حال، واجد یک سری ویژگی‌ها بوده که باید به ما در انتخاب موضوع و روش پژوهش برای رسیدن به یک کار باکیفیت کمک کند.

وی خاطرنشان کرد: نخستین مورد، توانایی علمی دانشجو، دومی، توانایی عملی دانشجو و سومی، شرایط و بستری است که دانشجو در آن زندگی می‌کند. مثلاً  بعضی از دانشجوها بچه های خیلی زرنگی هستند و مباحث نظری حوزه خودشان را بلندند. یا نه بعضی از این دانشجوها دانشجوهایی هستند که توانایی لازم را در حوزه مباحث نظری خصوصاً در حوزه میان‌رشته‌ای را دارند، چون به هرحال حوزه‌های میان‌رشته‌ای نیازمند این است که دانشجو در چند حوزه توانایی علمی داشته باشد یا در چند زمینه مختلف مهارت داشته باشد مثلا به بیش از یک یا دو زیان خارجی تسلط داشته باشد. این در واقع یک توانایی است که این دانشجو دارد و طبعا  در انتخاب موضوع یا روشی که دانشجو می‌خواهد روی آن کار کند تأثیر می‌گذارد.

اصغری افزود: مورد بعد، توانایی عملی است. این را مطمئناً دوستانی که دانشجو دارند با آن مواجه شده‌اند. گاهی اوقات یک دانشجو توانایی علمی‌اش بسیار بالاست اما توانایی عملی ندارد، یعنی حتی قدرت اقناع برای راضی کردن یک فرد معمولی برای مطالبه را ندارد. اصلاً از نفوذ کلام برای برقراری ارتباط بی‌بهره است. یا اینکه اصلاً ممکن است قدرت تحلیل همزمان داده‌ها را نداشته باشد. مسئله بعد شرایط خود دانشجو هست. شرایط دانشجو شاید به نظر در ابتدا عجیب بیاید ولی ببینید چطور ما می‌توانیم از شرایط یک دانشجو استفاده کنیم برای اینکه به او جهت بدهیم که روش‌شناسی خودش را انتخاب کند.

وی خاطرنشان کرد: گروه زبان‌شناسی دانشگاه تهران به‌عنوان مثال یکی از کارهایی که انجام می‌دهد این است که اطلسی دارد از گویش‌های ایرانی. خب این را کدامیک از دانشجوها می‌توانند انجام دهند. طبیعی است دانشجوهایی که دارای شرایط زندگی و تجربه تسلط روی یک گویش باشند یا مثلاً در حوزه زبان‌آموزی کودک که یکی از کارهایی است که در حوزه زبان‌شناسی انجام می‌شود، دانشجوهایی که احتمالاً یک بچه کوچک در خانه داشته باشند، مثلاً یک بچه یک ساله که تا سه سال بتوانند این بچه را مورد مطالعه قرار دهند تا ببینند رشد زبان‌آموزی او به چه ترتیبی است، طبعا  برای این مطالعات ارجحیت دارید. خود  من گاهی اوقات میبینم دانشجویی، خوابگاهی است. خب این دانشجوی خوابگاهی است که می‌تواند راجع به مشکلات خوابگاه‌های دانشجویی داده جمع‌آوری کند، نه اینکه  به دانشجوی خوابگاهی بگوییم برو با مدیران دانشگاه صحبت کن. اینها درواقع ترفندها و مواردی است که به نظر می‌تواند هم به استاد راهنما و هم به دانشجو کمک کند که از شرایط موجود استفاده کنند. در علوم تربیتی این کار را می‌کنند. آنهایی که معلم هستند، مثلاً می‌توانند در مطالعاتی که در حوزه آموزش و پرورش هست، خصوصاً در بحث روش جمع‌آوری داده‌ها از توانایی خودشان استفاده کنند.

وی خاطرنشان کرد: این توجه من، نوع کمرنگ همان هژمونی روشی است که دکتر فاضلی به آن اشاره کردند.  به طور خلاصه، اگر ما به توانایی عملی، علمی و شرایط دانشجویی که دارد کار را انجام می‌دهد توجه کنیم، اگر به این مرحله برسیم که این دانشجو یک رساله به روش اسنادی برای ما انجام بدهد که آن روش اسنادی معتبر و با کیفیت باشد به مراتب ارزشمندتر از رساله بی‌کیفیتی است که حاصل سفارش مؤسسات جلوی میدان انقلاب باشد یا اینکه مثلاً فقط صرفاً چارچوب ظاهری یک پژوهش دکتری باشد که در جلسات دفاع مطرح می‌شود. یعنی در واقع آن هژمونی که آقای دکتر به آن اشاره می‌کردند تا اندازه‌ای در این مورد قابل اطلاق است.

اصغری در خصوص ضلع سوم مثلث رساله دکتری که پتانسیل استاد است، گفت: در مورد پتانسیل استاد، دو چیز را به طور مشخص انتظار داریم یکی اینکه استادانی هستند که تعصب روشی دارند. یک استاد می‌گوید من تسلط دارم روی گراندد و می‌خواهد که دانشجویش علیرغم مسئله و موضوعی که دارد و ممکن است اصلاً با گرندد جور در نیاید با این روش کار کند! خب، این گاری جلوی اسب بستنی است که وایبر اشاره کرد.  یعنی برای یک مسئله می‌خواهید از روشی استفاده کنید که نمی‌تواند آن مسئله را حل بکند. این مشکلی است که ما در موارد و حوزه‌های دیگر هم می‌بینیم.

وی افزود: مورد دوم در مورد پتانسیل استاد درواقع نوآوری استاد است، یعنی اینکه استاد به‌جای اینکه به روشهایی که به طور معمول استفاده می‌کند از روش‌هایی نوآورانه‌ استفاده کند. مثال خیلی معمول آن موضوعی است که ما در بحث کرونا داشتیم. دو سال از وضعیت کرونا گذشته و اگر نگاه کوتاهی به عناوین روش‌های جمع‌آوری داده‌های دانشجویان دکتری  بکنید می‌بینید همچنان همه از طریق مصاحبه‌های عمیق با خبرگان است. یعنی در شرایطی که کلاسی برگزار نمی‌شود، کسی با کسی صحبت نمی‌کند، ارتباط رودرو نیست، همچنان مصاحبه عمیق به عنوان یک روش رایج توسط دانشجویان استفاده می‌شود! در حالی که این انتظار وجود دارد که نوآوری‌ای متناسب با شرایط خود دانشجو از یکسو و  تغییرات محیطی از سوی دیگر از طریق استاد انجام شود.

اصغری تصریح کرد: این امیدواری وجود دارد که اگر این تغییرات انجام شود، بتوانیم به شکل واقعیتری  به نتایج مورد انتظار از یک پژوهش در حوزه علوم انسانی از طریق رساله‌های دکتری نزدیک شویم و این سرمایه‌های ارزشمند رساله‌های دکتری به عنوان پژوهش‌های معتبر دانشگاهی با استفاده از تجربه‌هایی که هرکدام از ما داریم بتواند مورد استفاده جامعه علمی ایران قرار بگیرد.





CAPTCHA
دفعات مشاهده: 149 بار   |   دفعات چاپ: 79 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر