به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش عالی و پیشرفت زنان در ایران» از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم در غرفه این پژوهشگاه مستقر در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور لیلا فلاحتی (نویسند)، سمیه فریدونی (منتقد) و منصوره قنبرآبادی (دبیر نشست) برگزار شد. در ابتدای این نشست دکتر فلاحتی در پاسخ به این پرسش که چه معیاری برای گزینش مقالات داشته و انگیزهتان از گردآوری این مقالات چه بوده است؟ گفت: این مجموعه مقاله یکی از دستاوردهایی است که ما در پی کنفرانس ملی آموزش عالی و پیشرفت زنان در ایران بدست آوردیم. محصول یک فراخوان گسترده ملی بود برای این که دستاورهای حوزه زنان در آموزش عالی ایران مورد بررسی، بازخوانی و حتی نقد و ارزیابی قرار گیرد. زنان ما در آموزش عالی فراز و فرودهای جدیای داشتهاند. امروزه بعد از چهار دهه تجربه در زمینه حضور زنان در آموزش عالی که حداقل میتوانیم بگوییم حضور زنان از ۱۳۲۰ در دانشگاه یک روایت وجود داشته است، اما تحولات جدی از دهه هفتاد آغاز شده است که زیر نظامهای آموزشی ما تحول پیدا کرده و حضور زنان با یک افزایش معناداری مواجه بوده است. معیارهای ما در این کنفرانس شامل حوزههای مختلفی بود که هم تحلیل روند داشته باشیم و هم بحث مشارکتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان را مورد واکاوی قرار دهیم و از طرفی دیگر نقدی در درون آموزش عالی داشته باشیم که تا چه اندازه آموزش عالی آمادگی مدیریت و بهره وری از این ظرفیت را داشته و آیا اصلا آموزش عالی برنامهریزی جنسیتی، نگاه سیاستگذارانهای برای حضور زنان در آموزش عالی داشته، آیا این حضور از پیش تعیین شده بوده که در چه چارچوبهایی میخواهد در کدام بخشهایی از اجتماعی میخواهد مشارکت داشته باشد یا حضوری داوطلبانه از سوی زنان است. نزدیک ۸۶ مقاله دریافت کردیم که به نظر میرسید برخی از این مقالات رویکرددهایی با فاصله بیشتری نسبت به کار ما داشتند که ترجیحا با توجه به اینکه به مسئله محوری نزدیک نبودند کنار گذاشته شدند. مثلا میتوان به مقالات خیلی عمیقی که بعد روانشناسی در حوزه زنان تحصیلکرده داشتند بیشتر برای ما بعد فرهنگی – اجتماعی مهم بود. از این نظر مجموعهای از این مقالات استخراج شد و به صورت یک مجلد درآمد. قنبرآبادی: نگاه شما به ساختار کتاب به عنوان منتقد چگونه است؟ آیا انسجام مفهومی بین مقالات برقرار شده است؟ دکتر فریدونی: ما دورهای را در مطالعات زنان در آموزش عالی گذراندیم، ما در گذشته داده متنی نداشتیم، داده برآمده از بوم آموزش عالی در ایران در حوزه جنسیت نداشتیم. بیشتر کارهایی که انجام شده بود مربوط به خارج از ایران بود. منظورم این نیست که کار انجام نشده بود اما داده آنقدر غنی نبود که به ما یک تحلیلی از وضعیت موجود بدهد. در این مدت کارهای زیادی انجام شد که به ما دادههایی در حوزه جنسیت مبتنی بر بوم آموزش عالی ایران در جاهای مختلف داد. این باعث شد که تصویری از آموزش عالی و ارتباط آن با جنسیت در ایران بتوانیم به دست بیاوریم. حالا در نقطهای میرسیم که انگار به یک ارتقا مرتبه نیاز داریم که به سمت سیاستگذاری برویم. برای این سیاستگذاری ما به این دوره بسیار نیاز داشتیم یکی از دستاورهایی که ما در این کتاب داریم و میتواند به ما خیلی کمک کند این است که این مقالات میتواند در اختیار سیاستگذار قرار بگیرد برای اینکه ما به آن ارتقایی که در این حوزه در بخشها و سطوح مختلف و با نگاه مبتنی بر جنسیت نیاز داریم با این ریشه که زن را عامل توسعه در نظر بگیریم و آموزش عالی را به عنوان مهمترین نهاد در نظر بگیریم که نقش جدی در تبدیل کردن زن به عامل توسعه دارد. با این نگاه دادههای این کتاب در خدمت سیاستگذاری است. فارغ از اینکه به نقد مقالات بپردازیم هر چند میتوان هر مقاله را از زوایای مختلف، روشی، مفهومی و... نقد کرد در حوزه سیاستگذاری مقالات این کتاب بسیار میتواند کمک کننده باشد. کتاب میتواند نقشهای از جنسیت به ما بدهد و این نقشه در خدمت نقشه راه سیاستگذاری است. آن موقع میتوانیم به نقاط خلاء و نقطه فرود سیاستگذاری برویم. این کتاب در خدمت پیدا کردن نقطههای ورود به سیاستگذاری و نقطههای مداخله برای ما بسیار ارزشمند است. قنبرآبادی: امروزه مهمترین چالش زنان در آموزش عالی چیست؟ دکتر فلاحتی: یکی از چالشهای جدی که باید از خانم دکتر فریدونی وام بگیرم و مطالعه اسنادی خیلی دقیقی انجام دادند که نگاه سیاستگذار به زنان در نظام آموزشی چی بوده است و چه برنامههایی برایش داشته است نشان میدهد که ما برنامه جامعایی برای حضور زنان در آموزش عالی چه در نحوه ورود و چه در فرایندی که در آموزش عالی طی میکنند چه خارج از فضای آموزش عالی به عنوان دانش آموخته ما یک زنجیرهای از سیاستگذاری و اقدام برای بهرهبرداری از این ظرفیتها نداریم. یعنی نگاه سیاستگذار که عملا در اسناد بازنمایی میشود نشان میدهد خیلی تفاوتی بین زن تحصیل کرده و زن تحصیل نکرده وجود ندارد. یک خوانش واحد از مفهوم زن دارد که آن را در حوزههای مختلف با همان خوانش میبیند. مهمترین مسئله زنان در آموزش عالی این است که تحت تاثیر سیاستهای کلان در درون آموزش عالی برنامهای برای بهرهبرداری از زنان نداریم. یعنی در کمترین حالت اگر آموزش عالی را به عنوان یک بنگاه تجاری هم ببینیم انگار یک برنامه تجاری هم برای استفاده از این ظرفیت ندارد. به این توجه نمیکند که مثلا در دهه هشتاد حدود ۵۰ درصد از ورودیاش زنان بودند در خیلی از رشتهها بهویژه در علوم پایه بالغ بر ۶۵ تا ۷۰ درصد از دانشجویان زن هستند اما وقتی به ساختار تولید علم توجه میکنید میبینید زنان کمترین سهم را دارند. در فرایند تولید علم به مشارکت طلبیده نمیشوند. خیلی برنامه جدی برای مرجعسازی از خود زنان نداریم آمارها نشان میدهد که ۶ درصد از زنانمان در آموزش عالی در وزارت علوم استاد تمام هستند. یعنی درواقع بخش زیادی از این بدنه با دانشیاری بازنشسته میشوند. ما چون از مشارکت یک ادراک سطحی داریم و آن هم این است که یک تعداد زیادی دانشجو داریم و این را تعبیر و تفسیر میکنیم به مشارکت بالا اما در حقیقت این مشارکت در سطوح و محتوی و بخشهای آموزش عالی یک نابرابری جدی و پایدار در آن وجود دارد. قنبرآبادی: این کتاب فقط گزارش وضع موجود است یا راهکار هم ارائه میکند؟ دکتر فلاحتی: بخشهای مهمی از کتاب به راهکار پرداختهاند در حقیقت بیش از دو دهه است که درباره راهکارهای گفتوگو میشود یعنی این یک مسئله نوظهور نیست. امروز این به یک موضوع تبدیل شده است تقریبا یک بعد ثابت و همیشگی از آموزش عالی ما هست. تقریبا ما در برخی از مسائل آنقدر برخوردهای عجیب و غریبی داشتیم که راهکارها هم تکراری شده است و زنان دارند مسیر خودشان را پس از آموزش عالی در حوزههای دیگری دنبال میکنند. اما بعضی از مقالات به این مسئله پرداخته، گفتگو کرده، نقد سیاستی کرده است. اما مسئله اصلی این است که پذیرش مشارکت زنان در معنای واقعی در تمام نظام جامع آموزش عالی مسئله است و نه فقط به عنوان سرویس گیرنده آموزش. قنبرآبادی: در این کتاب از نظر جنسیتی، فرهنگی، تنوع دیدگاه رعایت شده است؟ دکتر فریدونی: حدس میزنم که بتوانیم این را مطرح کنیم که آیا اصلا این بستر وجود دارد که تنوع دیدگاه در حوزه جنسیت را بتوانیم مطرح کنیم؟ یا ملاحظاتی برای بیان تنوع دیدگاه وجود دارد که میتواند به عوامل مختلفی برگردد. یعنی اگر تنوع دیدگاه که در این کتاب هست میتوانست بیشتر باشد لزوما مربوط به چالش این کتاب نیست. آیا فردی که دارد این مقالات یا کنفرانسی که دارد پشتیبانی میکند این امکان را دارد که تنوع دیدگاهها را پوشش دهد؟ یا همچنان جنسیت مسئلهای است که نیاز است با یک مراقبتهایی به آن ورود کنیم. این بحث بسیار جدیای است. شاید نیاز است که درباره این با سیاستگذار گفتوگو کنیم. گفتوگویی صورت بگیرد که حوزه جنسیت را از حوزه سیاست خارج کند و به یک مسئله اجتماعی که در خدمت توسعه قرار میگیرد مرتبط کند. پاسخ به این پرسش به مسائل زیادی برمیگردد و بنابراین سخت است. علاوه بر اینکه در جامعه به هنجارهای جنسیتیمان برمیگردد به نگاه سیاستگذار در این حوزه برمیگردد. جنسیت همیشه با یک ملاحظاتی همراه است که همواره محدودیت ایجاد میکند. در نتیجه کسی که در این حوزه کار میکند انتخاب میکند که با توجه به این محدودیتها کار کند. شاید این مسئله کمک کند تا گفتوگوهایی صورت بدهیم که امنیت خاطر برای هر دو طرف ماجرا ایجاد کند. آنموقع حتما میتواند گسترههای بیشتری پیش روی ما و دیگران قرار بگیرد. قنبرآبادی: چه ضعفهای در بیان مفاهیم و استدلالها و منابعی که به کار برده شده میبینید؟ فریدونی: این موضوع را شاید بتوان به صورت عامتر نگاه کرد. همه ما که داریم کار میکنیم استفاده از منابع دسته دوم، کمتر استفاده کردن از تجارب جهانی. نگاه من به جنسیت بیشتر بومی است چون معتقدم اتفاقاتی که میافتد در بافت است اما به این معنی نیست که تجربههای جهانی را نبینیم. اینها به ما دید و بینش میدهد به ما کمک میکند که راهکارهای خلاقانهتری نسبت به بوم بتوانیم پیدا کنیم. بخشی از این ماجرا به سطح دانشورزی در جامعه ما برمیگردد. قنبرآبادی: پیام این کتاب به مخاطب چه میتواند باشد؟ دکتر فلاحتی: این قطعه خیلی کوچکی از یک پازل خیلی بزرگی است که میخواهد بخشی از دستاوردها و در عین حال بخشی از چالشهایی که هنوز زنان در آموزش عالی دارند را روایت کند. به دلیل اینکه بیشتر در حد جستارهایی در حد ۱۵۰۰ کلمهای است فقط میتواند گوشهای از آن را لمس کرده باشد و دریچه خیلی کوچکی را باز کرده باشد. قنبرآبادی: جای چه چیزهایی در کتاب خالی است؟ دکتر فریدونی: من به عاملیت زن در آموزش عالی خیلی اهمیت میدهم یعنی شخصیت و جایگاهی که در آموزش عالی برای زن قائل میشویم و آن را به عامل توسعه در بخشها و لایههای مختلف تبدیل کنیم. فکر میکنم اگر چه یکی از مقالات حوزه تواناسازی را مورد بحث قرار میدهد اما فکر میکنم که ماندن روی عاملیت خانمها و نقشی که بازی میکنند برای ارتقای سطح در آموزش عالی میتواند به عنوان یک سکو استفاده شود. این در تجربههای جهانی هست و انتظار عجیب و غریبی نیست. حوزه عاملیت مهم است که باید در کتابها و کنفرانسهای بعدی بیشتر به آن توجه کنیم.
نشانی مطلب در وبگاه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی: http://iscs.ac.ir/find-1.10.16824.fa.html برگشت به اصل مطلب