به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ششمین نشست از مجموعه ارغنون خرد را با عنوان «سیاستگذاری علم و فناوری در دانشگاهها» با حضور و گفتگوی دکتر سعید اسدی و دکتر حمزه علی نورمحمدی و به دبیری دکتر عبدالله صلواتی شامگاه گذشته برگزار کرد.
نورمحمدی در ابتدای این نشست در پاسخ به این سؤال که سیاستهای علم و فناوری دنبال چیست و در ایران با سیاستگذاری علم قرار است چه اتفاقی بیفتد عنوان کرد: در حوزه سیاستگذاری به ویژه علم مکانمندی و زمانمندی مهم است چون نمیتوان از جاهایی دیگر آن را کپی کرد. علم و فناوری پایه همه موارد دیگر است و افراد به آن نیاز دارند به ویژه علم، پایه فناوری هم است. همچنین حوزه علوم انسانی جدای از حوزههای فنی و ... است. در حوزه علوم انسانی چون با انسان سروکار داریم وضعیت متفاوت است.
او افزود: در علوم انسانی چون متغیر انسان است نمیتوان آن را از جایی گرتهبردای کرد بلکه باید بومی شود. چند سالی هم هست که این کار آغاز شده و دارد ادامه پیدا میکند. نقشه جامع علمی کشور در این حوزه تهیه و ده سال هم هست اجرایی شده است. همچنین بیش از هزار صفحه سند برای اولویتگذاری در حوزه های مختلف تهیه شده است. چون سیاستگذاری پایه کار است باید در آن دخالت شود و مسیرمان باید مشخص شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حوزه سیاستگذاری نظریههای متفاوتی داریم عنوان کرد: نظریه کلان باید در دست بالادستی باشد اما وقتی به سطح میرسد باید در سطح خرد انجام شود. اگر این نباشد کار به بیراه میرود. ما باید دانشگاهها را ماموریتگرا کنیم. سیاستهای کلان باید حاکمیتی باشد اما وقتی دانشگاهی دارد این سیاستگذاریها را اعمال میکند خودش میتواند بر اساس ظرفیتهایش آن را تطبیق دهد. ماموریتگرایی برای همین است. بعضیها اعتقاد دارند سیاستگذاری علمی باید آنارشیستی باشد که من مخالف آن هستم، نمیشود ما از پایین به بالا سیاستگذاری داشته باشیم!
نورمحمدی در پاسخ به این سؤال که آیا سیاستگذاری علمی با آزادی علمی و استقلال دانشگاه معارض است توضیح داد: سیاستگذاری هیچگونه معارضتی با استقلال دانشگاه ندارد چون همه دانشگاهها یک اساسنامه دارند و هدفشان مشخص است که برای چه تاسیس شدهاند. اگر خلاف آن هدف باشد دچار آنارشی میشود. سیاستگذاری استدلال و استقلال دانشگاهها را زیر سؤال نمیبرد. دانشگاهها مراکزی به نام مراکز رشد دارند که در انها شتابدهندهها را داریم که کسی به آنها نگفته که آنها را بیاورند اما برای اینکه به هدفشان برسند آنها را میآورند. تنها نکته این است که دانشگاهها نمیتوانند ماموریت و هدفی که دارند را نادیده بگیرند.
او با بیان اینکه سیاستگذاری کلان از آن دولت است و سیاستگذاری و اجرا از آن دانشگاه است یادآور شد: وقتی ما مارپیچ سه گانه دولت، صنعت و دانشگاه را مطرح میکنیم نمیتواند جدای از هم باشد. حتی دانشگاه خصوصی هم نمیتواند بگوید که من خارج از این محدوده کار میکنم. بنابراین در بحث سیاستهای کلان نمیتوانیم به پایین واگذار کنیم. چون سیاستگذاری کلان باید جایی دیگر اتفاق بیفتد.
نورمحمدی در پاسخ به این سؤال که چه قدر روح سیاستگذاری علمی در آییننامه ها وجود دارد گفت: درباره آئیننامهها خیلی سخت است به این سؤال پاسخ بدهم چون به هر حال اگر درست بود هر سال این آئیننامهها عوض نمیشد. تجربه کشورهای مانند کره جنوبی و چین که وارد مهندسی معکوس شدند و موفق بودند نشان میدهد، در این زمینه سیاست گذاری کلان کردند. معتقدم آیین نامه ها و دستورالعملها بر اساس سیاستگذاریهای کلان باید پیش برود.
او تاکید کرد: البته سیاست گذاری ها نباید همه حوزه ها را یکسان ببیند. بنابراین آیین نامه ایراد ندارد و نیاز به دستورالعمل اجرایی دارد و اساسا با روح سیاستگذاری منافات ندارد و این ایرادات به اجرا بر میگردد. وقی به هنرمند میگویند مقاله ای اس ای داشته باشید خب مشخص است که نمیتواند مقاله بنویسد یا وقتی در رشته حقوق فردی درباره ترور سردار سلیمانی کار میکند بعد به او بگوییم مقالهات را در خارج از کشور چاپ کن آیا میتواند؟ پس آیین نامه با روح سیاست گذاری کلان منافاتی ندارد.
نورمحمدی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه دولت برخی از دانشگاه ها را سوگلی در سیاستگذاری میداند گفت: دولت از دانشگاه مادر انتظار ندارد هر طور دلش خواست جلو برود بلکه میگوید تو باید براساس برنامههایی که مشخص کردی حرکت کنی و اگر در خواست رشته جدیدی دارید باید آن را در شورای گسترش ببری. من سوگلی بودن برخی از دانشگاهها را قبول ندارم. ما در ایران دانشگاههایمان بر اساس نیاز نیست و برخی از رشته ها اساسا فایده ای ندارند. بهترین رشته برای بچه های ریاضی برق است و در آخرین انتخاب هایشان در کنکور به سراغ صنایع پتروشیمی میروند در حالیکه با توجه به اینکه ما کشور نفتی هستیم باید بیشتر به سراغ این رشته ها برویم اما در واقع نیاز در دانشگاه ها طور دیگری حرکت میکند بنابراین اگر سیاست گذاری بهتری صورت میگرفت وضعیت ما بهتر بود.
او با بیان اینکه سیاستگذاریهای کلان بر اساس چشم اندازها توسط متخصصان تدوین میشود افزود: از سوی دیگر استقلال دانشگاهها زیادتر شده و در سطح جامعه نیز نیازهای کاذبی شکل گرفته است. این ها باید سیاستگذاری و برایشان ریل گذاری شود از این منظر الویت ما در مهندسی باید تغییر کند.
نورمحمدی در ادامه با بیان اینکه همچنان روی استقلال دانشگاه تاکید میکند اضافه کرد: امروز هر دانشگاهی میتواند سیاستگذاری کند. امروز به استقلال دانشگاه ها وزن خوبی داده شده اما در حوزه علم و فناوری بحث مرجعیت علمی مطرح شده است. مقام معظم رهبری هم در این باره رهنمودهایی داشتهاند. این مرجعیت فقط با یک مقاله قابل تشخیص نیست اما میشود آن را سنجید. ما زمانی ارزش داریم که تولید علم داشته باشیم. تولید علم، چیزی است که جدید است و دیگران آن را نمیدانند و شما آن را در قالب سخنرانی، کتاب، مقاله و ... عنوان کردید و این هم برپایه علوم دیگر بوده و بر اساس آن شکل گرفته است.
او گفت: ما روی غول دانش سوار هستیم و همه اینها قابلیت اندازهگیری دارند. دانشگاهها هم اگر ببینند در یک بخش مرجع شدند نشان میدهد استقلال دارند. مهم است که هر دانشگاه بر اساس سیاستگذاریهای خودش و سیاستهای کلان قطب شود. از سوی دیگر باید بر اساس ماموریتهای دانشگاه بودجه بندی صورت بگیرد و تولیدات علمی سنجش شود. ما زمانی ارزش داریم که مصداق داشته باشد به طور مثال در حوزه نانو میگویند ایران سرآمد است چون تولید علم و مظاهرش را دیدهاند.
نورمحمدی در پایان گفت: وقتی ما دو درصد تولید علم دنیا را داریم یعنی ۹۸ درصد را استفاده میکنیم پس مظاهر تولید علم باید مشخص شود و از سوی دیگر در حوزه علم و فناوری باید مشخص شود که دانشگاهها تولیداتشان چه قدر به صنعت تبدیل شده است.
اسدی هم در این نشست با بیان اینکه سیاستگذاری علم یا سیاست علمی یک وظیفه حاکمیتی است و یک سابقه مشخصی در قرن بیستم دارد گفت: در گذشته علم برای علم بود و بدون دخالت حکومتها پیش میرفته تا اینکه رقابتهایی در قرن بیستم رخ داد. به ویژه در جنگ سرد حکومتها برای اینکه بر رقیب خودشان برتری داشته باشند آمدند و در علم سیاستگذاری کردند. بنابراین سیاستگذاری علمی یک کار حاکمیتی و حکومتی است. هدف هم شکستن مرزهای دانش مانند رفتن به سیارات دیگر بوده اما هدف دیگر با انگیزه بالاتر برای دولتها برتری بر رقیب بوده است.
او با طرح این سؤال که اما اینکه در کجا سیاستگذاری اتفاق افتاده است توضیح داد: سیاست علمی اولین چیزی بوده که در مورد آن تفکر شده و بعد از آن در نیمه دوم قرن بیستم با پیشرفت کامپیوتر ما سیاستگذاری فناوری هم داریم و در ادامه الان سیاستگذاری نوآوری هم داریم. یعنی سه سیاستگذاری داریم و این سه با هم یک پیکرو در واقع یک حوزه بینرشتهای هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه ضمن قبول اینکه سیاستگذاری علمی کار حکومتهاست افزود: یکی از اهداف دولتها در ایران این است که بهداشت را گسترش بدهند. برای اینکار دانشگاههای علوم پزشکی ایجاد کردهاند. در کشورهای صنعتی صنعت کاملا خصوصی است و دانشگاه ها عمدتا وقفی هستند و دولت فقط بخشی از بودجه آن را جبران میکند اما در اینجا دولت به دانشگاه پول میدهد و انتظاراتی دارد و این با ماهیت ذاتی دانشگاه تعارض دارد و ما را به جایی نمیبرد.
اسدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگر به دانشگاهها و مدارس علمی نگاه کنیم هیچکدام از اینها مستقیما توسط حکومتها ایجاد نشدهاند بلکه در یک فرایند تاریخی که پایهگذار آنها دانشمندان بودند شکل گرفتهاند. بنابراین فکر میکنم در دنیای کنونی ارتباطات بیشتر شده و ارتباط آن سه نهاد هم بیشتر شده است. بحث این است که شاید دولت بخواهد بر آن دو غلبه کند و آنها را در اختیار بگیرد. شرکتهای بزرگ الان نوآورانه هستند مانند آمازون، مایکروسافت و ... که با شرکتهایی مانند لاکید و ... متفاوت هستند. دولت را نباید به گونهای دید که آن دو را در خود میپیچد بلکه دولت هم یکی از آن سه است. اگر دولت برای خودش اختیار بیشتری در نظر بگیرد در آن دو نهاد دیگر اخلال ایجاد میکند و روحیه علمی دانشگاه را از آن میگیرد.
اسدی هم در در پاسخ به این سوال که چه قدر روح سیاستگذاری علمی در آییننامه ها وجود دارد گفت: در کشورهای دیگر بر اساس اسناد بالادستی آیین نامه عملی برای دانشگاههای مختلف طراحی شده است. در آموزش به نوعی سیاستگذاری کلان کمرنگ دیده میشود البته در سیاستگذاری های فرهنگی دیده میشود به طور مثال در رشتههای مختلف ما نخ پیوند سیاستگذاریهای کلان را با دروسی که تدریس میشود نمیبینیم. البته در حوزه پژوهش در حوزه های کلان تا حدی دیده میشود.
او افزود: در برخی از دانشگاهها، مراکز پژوهشی بزرگ میبینید که با بودجه دولتی و با ماموریتهای مختلفی راه اندازی میشود. برنامههای راهبردی هم توسط اعضا نوشته شده و اینها حاصل پژوهش هستند بنابراین این ها به صورت رفت و برگشتی بین سیاست گذار و اعضا آمده و رفته و در نهایت تبدیل به سیاست و راهبرد شده است. در کشور ما گروهی جدا از دانشگاه سیاست علم و فناوری را انجام نمیدهند اما اینکه آیا همه دانشگاهها و دانشگاهیها در آن نقش دارند موضوع دیگری است و اساسا همه دانشگاهها در آن شرکت ندارند به طور مثال در حوزه بهداشت چند دانشگاه برتر مشارکت میکنند یا مثلا دانشگاه شریف بیشتر در سیاست گذاری دخالت میکند. در پزشکی هم چند دانشگاه دیگر در سیاستگذاری همکاری میکنند.
اسدی در پاسخ به این سؤال که باید چه بکنیم تا دانشگاههای کارامدتری داشته باشیم عنوان کرد: در فرهنگ ما برخی از قداستها در نقشه علمی هم دیده میشود و هیچ کس نمیخواهد هویت علم را بگیرد اما در عمل انتظارات از دانشگاهها به این سو میرود که از یک حدی بیشتر میشود. ما باید واقع بین باشیم در جامعه ما دانشگاهها با هزینه دولت هستند، اعضا، بودجه و ... را دولت میدهد و دولت کارفرماست بنابراین مقررات زیادی در این باره نمیتوان داشت. دانشگاههای ما بودجهاش از دولت میآید و بحث کشورهای دیگر نیست که هویت دانشگاه مستقلتر است.
او یادآور شد: ما طی سه دهه اخیر سیاست گذاری علمی زیادی داشتیم و اسناد بالادستی بسیاری داشتیم حتی در سالهای اخیر هم تب سیاستنویسی و سیاستگذاری فروکش کرده است. بنابراین وقتی برنامههای پنج ساله توسعه سیاسی و اقتصادی بود این سیاست گذاری و اسناد علمی بیشتر بود بنابراین اسناد کم نداریم و فقط باید به روز شوند. از سوی دیگر باید ببینیم چه قدر از این اسناد پیاده شدند؟ آیا اینها تبدیل به برنامه و کار پژوهشی در دانشگاه و بازخورد در جامعه هستند؟ ما در این بخش ها ضعف داریم. پژوهشهای پزشکی در اسناد بالا دستی چه قدر کارآمد هستند؟ در پژوهش مشحص شد ما اسناد خوبی داریم اما بعد از فعالیتها سنجش برای ارزیابی آن سخت است. کارهای جزیرهای زیادی میشود و سنجش این کارها هم سخت است.
این استاد دانشگاه گفت: وقتی میخواهیم از پیشرفت علمی حرف بزنیم مدام به تولید مقاله بسنده میکنیم اما این جز کوچکی از سنجش است. ما تصویر درستی از اثر بخشی سیاست ها و تبدیل آن به پیشرفت، رفاه، و ... نداریم. بنابراین ابزارها و نگاه دقیق موجود نیست.
نباید از نقشه جامع علمی کشور ترس داشته باشیم
حجتالاسلام و المسلمین دکتر رضا غلامی رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی طی سخنانی گفت: ابتدای بحث با علم سنجی شروع شد اما سریع از علم سنجی عبور کردیم و به سیاستگذاری رسیدیم در حالیکه مهم است با ادبیات علم سنجی در ایران آشنا شویم. ما در ایران در حوزه علم سنجی کار بومی نکردیم و بیشتر ترجمه است. اینکه وضعیت ما در علم سنجی مشخص شود خوب است. از سوی دیگر در حوزه سیاستگذاری هم خوب است درباره اندیشه پشت سر آن سخن گفته شود تا برخی ابهامات رفع میشود و جایش خالی است. مسئله سیاستگذاری که همواره طرح میشود از بالا به پایین باشد یا برعکس، میتوان در این میانه راه وسطی را انتخاب کرد و بخشی از سیاستگذاری را به دانشگاه و بخشی را به حاکمیت سپرد.
او ادامه داد: در کشورهای غربی بیش از اینکه سیاستگذاری علنی و آشکار نقش داشته باشد گفتمان نقش دارد! وقتی گفتمان شکل گرفت مثل جریان پرخروش اب است که کسی خلافش شنا نمیکند! حالا من معنای شبه استبدادی نمیتوانم از گفتمان ارائه دهم اما اگر گفتمان در دانشگاههای ما شکل بگیرد بسیاری از مشکلات ما حل است و بحث عدم استقلال کنار میرود چون گفتمان تعیین میکند ما چه بکنیم و نکنیم. همچنین بحث نگرش فرهنگی چه سهمی در سیاستگذاری دارد جای بحث دارد.
غلامی با بیان اینکه بحث ارتباط علوم انسانی با علوم فناوری هم مهم است افزود: ما در پیوند علم و فناوری افراط میکنیم. اصرار به پیوند علم و فناوری در علوم انسانی ما را دچار عملزدگی شدید کرده و حتی میتواند ما را به سوی تجاری سازی ببرد و نگاه کالایی به علم رواج مییابد.
او با طرح این سؤال که بروکراسی حاکم در دانشگاه چه میزان استعداد های برتر را برای نوآوری آزاد گذاشته است؟ عنوان کرد: گرچه با بروکراسی ما منویات خود را پیش میبریم و حتی شانزدهمین کشور در تولید مقاله هستیم اما آیا نمیشد فرصتهای بهتری را برای نخبگان به وجود بیاوریم که نوآوری هایی بیشتری توسط نخبگان خلق شود. امروز بسیاری از نخبگان نوآوری هایشان از دل مقاله خلق نشده است!
غلامی با بیان اینکه صلاحیتهای سیاستگذار حتی حاکمیت باید بررسی شود تا دانشگاه به آن اعتماد کند گفت: نباید از نقشه جامع علمی کشور ترس داشته باشیم اگر این نقشه کارآمد باشد باید به نیازهای ما پاسخ دهد. حوزه علوم انسانی که در این نقشه اصلا مفقود است ولی در حوزههای دیگر هم قابل بحث است که این نقشه تا چه کارآمد است.
نشانی مطلب در وبگاه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی: http://iscs.ac.ir/find-1.10.15293.fa.html برگشت به اصل مطلب