به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، شانزدهمین کرسی علمی ـ ترویجی نقد و مناظره با عنوان «قلدری دانشگاهی» دوشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۴ در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد. در این نشست دکتر زهرا رشیدی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به عنوان ارائه کننده و دکتر سعید کبیری و دکتر فیروزه اصغری هر دو از اعضای هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به عنوان ناقدان به نقد و بررسی موضوع قلدری دانشگاهی پرداختند.
دکتر صدیقیان؛ دبیر این نشست ضمن معرفی حاضران گفت: سخنران اصلی جلسه، نتایج یک پژوهش ترکیبی (کیفی-کمّی) را ارائه کرد که طی سه سال و از طریق مصاحبه عمیق با ۳۲ عضو هیئت علمی از چهار دانشگاه جامع تهران (تهران، شهید بهشتی، خوارزمی و زهرا) انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد، به تولید یک چارچوب مفهومی جامع از قلدری دانشگاهی دست یافته است. در این نظریه، قلدری دانشگاهی به عنوان یک پدیده نهادینه، چندلایه و بازتولیدشونده تعریف شده که تنها یک رفتار فردی نیست، بلکه حاصل تعامل پیچیدهای از عوامل ساختاری، فرهنگی و فردی است. این پدیده شامل رفتارهای کلامی (توهین، تمسخر)، اجتماعی (شایعهپراکنی، طرد) و گاه فیزیکی است که به صورت تکرارشونده و هدفمند، فضای حرفهای اعضای هیئت علمی را تحت فشار قرار میدهد.
سه لایه تعاملی شکلگیری قلدری
دکتر رشیدی سه لایه اصلی شکلگیری قلدری دانشگاهی را در ساختار دانشگاهی، فرهنگ دانشگاهی و تعاملات میانفردی اینگونه بررسی کرده و افزود: در ساختار دانشگاهی ما با تمرکز قدرت، عدم شفافیت در قوانین، ضعف در شایستهسالاری و مدیریت ناکارآمد مواجه هستیم. همچنین در لایه فرهنگ دانشگاهی: منزلتمحوری، مصلحتگرایی، رقابت منفی و سکوت در برابر نابرابری حاکم است و در تعاملات میانفردی نیز روابط قدرت پنهان، رفتارهای دوگانه و حذف بیصدا افراد متفاوت وجود دارد. وی همچنین به تبعیض جنسیتی و سقف شیشهای به عنوان عوامل مهم بازتولید قلدری اشاره کرد و تأکید نمود که زنان عضو هیئت علمی حتی پس از دستیابی به مقامات مدیریتی، اغلب از جریان اطلاعات و تصمیمگیری حاشیهنشین میشوند. این سه لایه، اکوسیستمی را میسازند که در آن قلدری به صورت نهادینه و پنهان، بازتولید میشود.
ایشان با توجه به ریشههای اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فردی و روانشناختی قلدری دانشگاهی بیان داشت: قلدری دانشگاهی تنها یک پدیده سازمانی نیست، بلکه بازتابی از نابرابریهای اجتماعی است که در خانواده، نظام آموزشی و فرهنگ عمومی ریشه دارد. در خانواده: باسکوت در برابر نابرابری، تقویت احترام مطلق به بزرگترها، در آموزش و پرورش: نهادینهسازی حد و حدود، حذف تدریجی کنشگران فعال و در جامعه: عادیسازی قدرت، قشربندی، «کسی که قدرت دارد، حق دارد دیگران را کوچک کند و در سازمان ها نیز با تبعیض سازمانی (به ویژه جنسیتی و سقف شیشهای)، مدیریت ناکارآمد و بیشفاف، قوانین نانوشته و روابط غیررسمی، عدم پاسخگویی نهادها به شکایات مواجه هستیم. در کنار اینها عوامل فردی و روانشناختی مانند ویژگیهای شخصیتی: کنترلگرایی، کمالگرایی، رقابت ناسالم، اختلالات پنهان: رفتار دوگانه، شخصیت پارانویید، رفتارهای ضداجتماعی هستند که باعث میشود فردی که روزی قربانی بوده، با ورود به قدرت، خود به قلدر تبدیل شود.
راهبردهای اعضای هیئت علمی در مواجهه با قلدری
وی درادامه درخصوص راهبردهای اعضای هیئت علمی در مواجهه با قلدری گفت: اعضای هیئت علمی یکی از سه راهبرد زیر را در پیش میگیرند؛ اجتناب: فرار از تعامل، کاهش حضور، کمکاری. راهبرد دوم؛ تقابل: مقاومت، شکایت، دفاع از حقوق و یا با راهبرد سوم پذیرش: همراهی با قلدر، همدستی منفعلانه، تطبیق با شرایط کار خود را سامان میدهند. انتخاب این راهبردها تحت تأثیر سه عامل اصلی است:پاسخگویی مسئولان: در بیشتر موارد، شکایات نادیده گرفته میشود یا به عنوان «درگیری عادی» تلقی میشود. مشروعیت رفتارهای قلدری: فرهنگ سازمانی، برخی رفتارها را «طبیعی» میداند. سطح تابآوری فردی: توانایی فرد در مقاومت روانی و اجتماعی.
پیامدهای قلدری دانشگاهی
وی درباره پیامدهای قلدری دانشگاهی تاکید کرد که این پدیده تنها به فرد آسیب نمیزند، بلکه به سازمان علمی نیز ضربه میزند. در سطح فردی باعث:افسردگی، بیانگیزگی، تنگی نفس، تپش قلب، فشارهای روانی شدید، فرسودگی شغلی و در سطح سازمانی عامل کاهش تولید دانش، فرار مغزها، از دست دادن سرمایه انسانی، تضعیف اخلاق علمی میشود.
دکتر رشیدی: در خصوص مقابله با این پدیده، راهکارهای زیر را پیشنهاد میشود:
۱- تدوین منشور اخلاق حرفهای دانشگاهی: تعریف شفاف از رفتارهای نامناسب، ایجاد مکانیسم گزارشدهی محرمانه، تضمین عدم تبعیض در پیگیری شکایات
۲- بازنگری در نظام ارتقا و ارزیابی: شفافسازی معیارها،کاهش تمرکز قدرت در دست مدیران
۳- توانمندسازی مدیران:آموزش مدیریت تعارض، ایجاد فضای باز برای گفتوگو، تشویق به رهبری اخلاقی
۴- ایجاد اتاقهای با در باز:فضاهای امن برای گفتوگوی آزاد، حمایت از اعضای هیئت علمی در مواجهه با فشار
ایشان در پایان افزود: قلدری دانشگاهی در ایران یک پدیده نهادینه، پنهان و چندلایه است که از تعامل فرهنگ اقتدار، ساختارهای ناکارآمد و عاملیت فردی ناشی میشود. این پدیده تنها یک «رفتار منفی» نیست، بلکه نمایی از بحران عمیق در فضای علمی است.
نظریه ارائهشده، تنها نوک کوه یخ است. بخش عمدهای از این پدیده هنوز در لایههای نادیده و ناگفته باقی مانده است. امیدوارم این پژوهش گامی باشد در جهت شناسایی، نامگذاری و در نهایت ریشهکنی این پدیده.
دکتر کبیری یکی از ناقدان ضمن تشکر از دکتر رشیدی گفت: نگاه شما کاملاً اجتماعی و کیفی است، در حالی که من از زاویه جرمشناسی به موضوع نگاه میکنم. این تفاوت نگاه، درک بهتری از پدیده ایجاد میکند. اما یک سوال کلیدی برای من پیش آمد:
اگر قلدری را خلاف قوانین رسمی بدانیم، جرم است. اگر خلاف هنجارهای غیررسمی باشد، انحراف محسوب میشود. اما در محیط دانشگاهی، بسیاری از رفتارهای قلدرمآبانه در لایههای پنهان و غیرمستقیم رخ میدهد و به هیچ وجه به عنوان «جرم» ثبت نمیشود. در واقع، انکار پنهانی این پدیده، مانع از نگاه جرمنگارانه به آن میشود.
ایشان در ادامه افزود: در آمریکا نیز این پدیده بسیار گسترده است، به ویژه در رشتههای مهندسی و پزشکی. آنجا، مالکیت معنوی و ثبت پتنت از جمله زمینههایی است که در آن استادان با اضافه کردن نام خود به مقالات دانشجویان یا همکاران جوان، به نوعی قلدری علمی انجام میدهند. من خودم موردی داشتم که یک دانشجو برایم نوشت: «استادم اسم خودش را به مقاله من اضافه کرد، در حالی که هیچ نقشی نداشت.»
بر اساس نظر رابرت آگنو، تمایل به رفتارهای نامناسب (از جمله قلدری) تحت تأثیر خوشههای فردی (مثل شخصیت) و اجتماعی (مثل فرهنگ سازمانی) شکل میگیرد. اگر این سطوح را به صورت جدای از هم تحلیل کنید، ممکن است به نتایج ناقصی برسید.
در بحث ریشههای پدیده، شما به فرهنگ عمومی، خانواده و نظام آموزشی اشاره کردید. اما نقش گروه یا همکاران حاضر در صحنه را در نظر نگرفتید. قلدری معمولاً یک فرآیند گروهی است نه صرفاً فردی.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه در ادامه گفت:شما در این چند سال پژوهش ارزشمندی انجام دادید، اما جامعه، دانشگاهها و فرهنگ دانشگاهی تغییر کردهاند. اگر امروز بخواهید این پژوهش را تکرار کنید، احتمالاً راهبردهای مقابله، عوامل شکلدهنده و حتی شدت قلدری متفاوت خواهد بود. بنابراین، پیشنهاد میکنم این پژوهش را بهروزرسانی کنید و با ادبیات تکمیلی و دادههای جدید، نسخه دومی از آن را منتشر کنید.
همچنین، توجه کنید که بسیاری از پیشنهادات ارائهشده برای مقابله با قلدری، طی سالها تکرار شدهاند و هیچ پیشرفت واقعی در سطح سیاستگذاری دیده نشده است. ما همچنان همان راهکارهای کلی را میشنویم: "شفافیت"، "اخلاق حرفهای"، "مدیریت بهتر"... اما آیا این پیشنهادات واقعاً در عمل اجرا شدهاند؟ آیا تأثیری داشتهاند؟ از شجاعت شما قدردانی میکنم. شما این پدیده را نام گذاشتید، در حالی که بسیاری از ما از گفتنش هم ترسیدهایم. این اولین گام برای مقابله با هر پدیدهای است: نامگذاریِ آن.
از سوی دیگر، دکتر فیروزه اصغری به ابعاد فرهنگی و سیستمی پدیده پرداخت و تأکید کرد که قلدری تنها "از بالا به پایین" نیست، بلکه میتواند از پایین به بالا (مثلاً توسط دانشجویان در برابر اساتید) یا از طریق نظارهگری منفعل نیز شکل بگیرد. وی همچنین به چالشهای جدید در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی اشاره کرد و خواستار تشکیل یک شبکه ملی پژوهشگران قلدری دانشگاهی شد.
ایشان گفـت: پدیده قلدری دانشگاهی برای هیچکدام از ما ناشناخته نیست. تقریباً همه ما در محیط دانشگاهی، یا به عنوان قربانی، یا به عنوان شاهد، یا حتی به صورت ناخواسته به عنوان همراهِ قلدر، این پدیده را تجربه کردهایم. ما معمولاً از واژه «قلدری آکادمیک» برای اعضای هیئت علمی استفاده میکنیم، اما دانشجویان نیز بخشی از این پویایی هستند. در برخی موارد، دانشجویان به صورت گروهی یک استاد سختگیر را تحریم میکنند، به این دلیل که میترسند با این استاد پایاننامه بگیرند و فرآیند به سالها طول بیانجامد. این هم نوعی قلدری است؛ قلدری از پایین به بالا.در همین راستا، تجربههای زیادی در دانشگاهها دیدهام:استادان جوانی که مجبورند مقالات خود را به نام استادان بزرگتر بنویسند.اعضای هیئت علمی پیمانی که به عنوان دستیار پژوهشی یا مترجم برای استادان دیگر کار میکنند، بدون اینکه چیزی به آنها تعلق گیرد.در دانشگاه تهران، در رشتههای علوم پایه، دیدهام که برخی اساتید با سابقه، کارهای پژوهشی همکاران جوان را به خود اختصاص میدهند.این رفتارها تنها انحراف اخلاقی نیستند، بلکه نمونههایی از قلدری ساختاری است که در قالب «سنت» یا «مصلحت» عادیسازی شدهاند.
ایشان در پایان افزود: ما به عنوان جامعه علمی، موظفیم به کارهای پیشین در این حوزه استناد کنیم و بر آنها بنا کنیم. اگر هر کسی از نو شروع کند، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. بنابراین، پیشنهاد میکنم: یک شبکه تخصصی از پژوهشگران این حوزه تشکیل شود. کارهای انجامشده در ایران و جهان گردآوری و دستهبندی شوند. دورههای آموزشی برای مدیران دانشگاهی درباره «مدیریت تعارض» و «فرهنگ اخلاقی» برگزار شود.
نشانی مطلب در وبگاه پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی: http://iscs.ac.ir/find-1.10.16889.fa.html برگشت به اصل مطلب