به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست تخصصی «تحلیل افکار عمومی و رسانههای دنیا نسبت به موضوع فلسطین پس از عملیات طوفان الأقصی» چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ از ساعت ۱۵ تا ۱۸ در محل تالار فارابی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.
در این نشست ابتدا دکتر سلمان صفوی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه دوران پس از عملیات طوفان-الأقصی را به دو دوره تقسیم کردند. دوره اول تا حدود سه هفته بعد از عملیات و دوره دوم بعد از سه هفته تاکنون. در دوره اول فضا تحت تأثیر رسانههایی بود که مدافع رژیم صهیونیستی بودند با کلیدواژه حق «دفاع مشروع» در مقابل حملهای که به اسرائیل شده بود. اما در ادامه با توجه به پاسخ وحشیانه و نامتناسبی که توسط رژیم صهیونیستی به این حمله داده شد و ادامه یافت فضای رسانهای به حمایت از فلسطین و غیرقانونی و غیرانسانی معرفی کردن اقدامات رژیم صهیونیستی تغییر یافت. این موضوع تا جایی ادامه یافت که حتی آمریکا هم، حمایت اولیه و کامل خود از اسرائیل را کاهش داد و بر سر مسائلی مانند حمله به رفح با آنها به اختلاف نظر رسید.
در ادامه ایشان با تشریح نقش افکار عمومی در سیاستسازی کشورها و تأثیر رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی به چرایی اهمیت افکار عمومی در آمریکا و اروپا اشاره کردند. همچنین به سیاستها و ابزارهای رژیم صهیونیستی برای مقابله با افکار عمومی حامی فلسطین نیز اشاره کردند و مواردی از جمله اقدامات یهودستیزانه، حمایت از حماس به عنوان یک گروه تروریستی و موجه بودن دفاع مشروع از خود توسط اسرائیل را به عنوان بهانههای این رژیم برای تحت تأثیر قراردادن فضای عمومی و رسانهای در غرب معرفی کردند.
در ادامه نشست آقای وحید مردانه اتفاقات فعلی در دانشگاههای اروپا و آمریکا را دارای یک تاریخ ۲۰ ساله و سنخ موضوع حمایت از فلسطین در غرب را گفتمانی-تمدنی معرفی کردند. ایشان معتقد بودند که اگرچه ما در طی سالهای گذشته همواره شاهد همراهی غرب با صهیونیسم بودهایم اما اکنون شاهد کاهش این همراهی به دلیل جدایی بین بخشهایی از نظام سرمایهداری از صهیونیسم هستیم. مانند دانشگاههایی که محل زیست روشنفکران و ثروتمندان و حتی وابسته به بخش خصوصی سرمایهدار محسوب میشوند.
ایشان معتقدند اولویت و اهمیت مشروعیت برای رژیم صهیونیستی از امنیت بالاتر است و از این جهت به شدت برای مشروع معرفی کردن خود هزینه میکند. این مشروعیت در افکار عمومی غرب و یهودیان غربی برای آنها مهم است. این مشروعیت در شرایط فعلی برای رژیم صهیونیستی با چالش مواجه شده است.
اگرچه یهودیها در ساختار قدرت در آمریکا به نسبت حضوری مؤثر و پررنگ دارند اما در شرایط حاضر شاهد عدم حمایت کامل افکار عمومی یهویان آمریکا از منافع اسرائیل هستیم. در کنار این فرایند اتفاقات یهودستیزانه در آمریکا نیز در بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ رشد چشمگیری داشته است. این اتفاقات تا جایی پیش رفته است که آمریکا و غرب از نقش پلیس بد برای ایران به جهت کنترل اسرائیل استقبال هم میکنند. ایشان معتقدند به دلایلی چون افزایش مهاجرت مسلمانان به غرب، جنگهای اسرائیل و فلسطین و آشکار شدن مسئله عدم تعهد اسرائیل به قوانین عرف بینالمللی، حرکت ساختار سیاسی اسرائیل به سمت راست-گرایی و افراط، ظهور شبکههای اجتماعی و تبادل آزاد اطلاعات فارغ از مهندسی رسانههای بزرگ و حرکت جوامع به سمت دینگریزی و تغییر نسلی افکار عمومی غرب به سمت یهودستیزی و به تبع آن عدم همراهی با اقدامات رژیم صهیونیستی حرکت کرده است. بر این اساس ما شاهد تغییر یک مؤلفه بنیادین هستیم و آن اینکه طرفداری از فلسطین دیگر یهود ستیزی نیست و در ادامه آن صهیونیسمستیزی، یهود ستیزی محسوب نمیشود.
در انتهای این نشست آقای دکتر کریمزاده سخنان خود را در مورد سابقه اقدامات اعتراضی دانشگاههای غربی و وضعیت فعلی اعتراضات در مورد مسئله فلسطین بیان کردند. اعتراضات در دانشگاهها قبلاً هم سابقه داشته است مانند اعتراض به رژیم آپارتاید اما در اعتراضات اخیر ما شاهد تناقضاتی هستیم. مثلاً دانشگاههای محل وقوع اعتراضات بیشتر محیط فعالیت ثروتمندان میباشد و بزرگترین حامیان مالی این دانشگاهها هم صهیونیستها هستند پس چرا دانشگاهها به اقدامات رژیم صهیونیستی معترض هستند؟ ایشان معتقدند اعتراض دانشجویان و دانشگاهیان به اشغال فضای دانشگاهی توسط صهیونیسم است. در مقابله با این فضای مخالفت افکار عمومی با اقدامات رژیم صهیونیستی، حامیان صهیونیست دانشگاهها تلاش دارند تا با بزرگ-نماییها و تقلیل دادنها فضای افکار عمومی را تحت ثأیر قرار دهند. مثلاً دانشجویان را متهم به حمایت از حماس و تروریسم میکنند و اقدامات آنها را در حمایت از آزادی فلسطین در زمره اقدامات یهودستیزانه معرفی میکنند. دانشگاهیان معتقدند این نسل کشی باید خاتمه یابد و دانشگاهها در این نسل کشی شریک هستند چون منابع مالی دانشگاهها از صهیونیستها تأمین میشود. بر این اساس شعار افشاگری منابع مالی سر میدهند. در نهایت افکار عمومی متقاعد شدهاند که شکاف بین خواستههای اجتماعی و حاکمیتی وجود دارد.
|