به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (پمفات) جلسه دفاع از رساله دکتری سرکار خانم معصومه احمدی ملک کیان، دانشجوی دکتری رشته سیاستگذاری فرهنگی این پژوهشگاه به راهنمایی آقای دکتر وریج کاظمی و مشاوره آقای دکتر ریاضی و داوری آقای دکتر ایمانی جاجرمی و آقای دکتر شالچی، آقای دکتر رحمانی و آقای دکتر مرادی یکشنبه ۰۷/۰۳/۱۴۰۲ ساعت ۱۴ الی ۱۶ در سالن دکتر قانعیراد پژوهشگاه برگزار و مورد تأیید داوران قرار گرفت.
چکیده مبسوط این رساله بهشرح زیر میباشد:
هدف: تحولات گستردهای که در فضای شهری تهران در قرن اخیر رخ داده است، نقشهای جدید از شهر تهران پدید آورده است که عناصر فضایی جدیدی بر آن حاکم شدهاند. فضاهای تجاری را میتوان جزءِ مهمترین و برجستهترین این فضاهای درحالتحول دانست. بازار سنتی و مراکز خرید مدرن، دو بخشِ مهم فضاهای تجاری در ایراناند که هردو در دهههای اخیر دچار تحولات بسیاری شدهاند؛ تحولاتی که ازیکطرف از عوامل بیرون از خود آنها تأثیر پذیرفته و ازطرفدیگر حاصل تأثیر و تأثر تحولات این دو نوع فضای تجاری از یکدیگر بودهاند. اما به نظر میرسد که بعد از انقلاب اسلامی، سیاستهای مربوط به فضاهای تجاری، وارد فازی جدید و بیسابقه میشود. ازیکسو، بازار با انواع طرحهای بهسازی و نوسازی، از نقش و کارکرد پیشین خود فاصلۀ بیشتری میگیرد. ازسویدیگر، احداث شتابان و بیسابقه مجتمعهای تجاری مدرن و مالها را در سراسر شهر تهران شاهدیم. توجه به گسترش مراکز خرید جدید، ازایننظر ضروری است که به نظر میرسد پیامدهایی گسترده برای شهر تهران داشتهاند. ازسویدیگر، به نظر میرسد که بعد از سربرآوردن این مراکز، بازار سنتی، بیشتر در وضعیت تأثیرپذیری از تحولات این فضاهای تجاری نوین قرار گرفته است تا تأثیرگذاری بر آنها. چیزی که در این بررسی حائز اهمیت است و کانون تمرکز ما در این بررسی خواهد بود، سیاستهای شهری مرتبط با ساماندهی و مدیریت فضاهای تجاری و تأثیرات آنها خواهد بود، چهاینکه بهطورکلی در تحولات فضاهای تجاری در ایران اعم از مراکز خرید و بازار سنتی، بهوضوح نقش برجستۀ سیاستگذاریهای شهری دیده میشود. میخواهیم بدانیم این سیاستهای شهری چه مواردی را شامل بوده است، چه نوع رابطه و مفصلبندیای را میان بازار سنتی تهران و مراکز خرید نوین با شهر تهران مدنظر داشتهاند، در عمل، اهداف و چشماندازهای تعیینشده در اسناد سیاستی مرتبط با مدیریت و برنامهریزی شهر تهران را به چه شکل و تا چه حد اجرا کردهاند و برآیند واقعی و نهایی این عملکردها برای این دو نوع مراکز تجاری و شهر تهران چه بوده است.
روششناسی پژوهش: برای انجام این مطالعه، از ترکیبی از روش مصاحبۀ باز و عمیق با متخصصان، بررسی کتابخانهای و مطالعۀ اسناد سیاستی استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش ازیکسو شامل اسناد سیاستی است و ازسویدیگر شامل کارشناسان و متخصصان حوزۀ شهرسازی و معماری. در بخش مطالعات کتابخانهای، عمدتاً از مقالههای علمی منتشرشده در مجلات معتبر داخلی و خارجی و نیز کتابهای تألیفی یا ترجمهشده استفاده شده است. منابع کتابخانهای مورداستفاده، درزمینۀ تئوری، روششناسی و اطلاعات تاریخی بودهاند. در بررسی اسناد سیاستی، تمامی اسناد سیاستی بالادستی مرتبط با حکمرانی و مدیریت شهری بررسی شدهاند. همچنین برای انتخاب از میان متخصصان، از شیوه نمونهگیری هدفمند استفاده شده است و افراد مصاحبهشده، براساس مرتبطبودن گرایشهای مطالعاتی و پژوهشهای منتشرشدهشان با بررسی ما انتخاب شدهاند. در بخش مصاحبه، از مصاحبههای اختصاصیِ تهیهشده ازسوی خودِ نویسندگان بعلاوه مصاحبههای انجامشده توسط دیگران استفاده شده است. گردآوری دادههای مصاحبهها تا حد رسیدن به اشباع (بهتکرارافتادن دادهها) ادامه یافته است. درمجموع، از دادههای مصاحبه با ۳۴ متخصص استفاده شده است که ۱۷ مورد مصاحبههای اختصاصی انجامشده ازسوی خودِ نگارندگان مقاله و ۱۷ مورد مصاحبههای ازپیشموجود و دردسترس بودهاند.
یافتهها: یافتههای مطالعه ازیکسو نشان میدهد که روند مالسازی در تهران نه ازحیث انگیزهها و محرکها و نه ازحیث استانداردها و سرانههای مناطق تهران، روندی معقول و قابلدفاع نبوده است و این افراطکاری، برای بخشی از خودِ مالها نیز خسارتبار بوده است و پدیدۀ مالهای راکد یا مرده را ایجاد کرده است. همچنین نتایج نشان میدهد که سیاست مصرفگرایانه گسترش مالها و مراکز خرید مدرن در تضعیف کارکردهای بازار تهران در شهر تهران اعم از کارکردهای اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی آن نقشی بسیار مهم داشته است.
درعینحال تنزل جایگاه و نقش بازار در شهر تهران، فقط متأثر از مالسازی و گسترش فضاهای تجاری مدرن نبوده است، بلکه ناکامی مدیریت شهری در حفظ و تقویت بازار ازطریق معاصرسازیِ اثربخش آن خاصه تقویت کارکرد گردشگری آن به همین مقدار حائز اهمیت بوده است. قصور و ناکامی در محققسازیِ اهداف و چشمانداز طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران رویهم سبب شده است که بازار تهران، توان رقابتش را در برابر مالها بهسرعت از دست بدهد؛ دراینمیان به نظر میرسد در دورۀ بعد از انقلاب، کارکردهای فرهنگی و اجتماعی بازار حتی بیش از کارکرد تجاری ضربه خوردهاند. برخی از این کارکردها از میان رفتهاند یا بهشدت ضعیف شدهاند و برخی دیگر در قالب معادلهایی مدرنتر به مالها منتقل شدهاند؛ بنابراین در عمل نهتنها هیچ برنامه منسجم و اثربخشی برای حفظ یا احیای کارکردهای روبهزوالِ فرهنگی و اجتماعی بازار و بالابردن توان انطباق بازار با شرایط جدید در دورۀ بعد از انقلاب اجرا نشده است، بلکه کارهای انجامشده، به ازکفرفتن بیشتر این کارکردها کمک کرده است. مالسازی بیرویه پیامدهای نامطلوبی نیز برای شهر تهران به بار آورده است که کاملاً برخلاف اهداف و چشماندازهای اسناد سیاستی است. بهطور مشخص، اسناد سیاستی به مسائلی مانند حفظ و تقویت محلهها، حفظ محیطزیست، تقویت هویت ملی و اسلامی، مصرف و فراغت مبتنی بر اصول دینی، کنترل ترافیک و آلودگی هوا، حفظ و تقویت معماری سنتی و بومی و امثال آن اولویت دادهاند، حالآنکه سیاست مالسازی پرشتاب و بیامان غالباً پیامدهایی معکوس به بار آورده است.
نتیجهگیری: نتیجه کلی تحقیق را میتوان در یک جمله چنین خلاصه کرد: سیاستهای شهری در تهران در دورۀ بعد از انقلاب درمجموع و در یک تصویر کلی بهنفعِ مالها و به زیان بازار تهران و شهر تهران بوده است. در خصوص بازار تهران بااینکه جمهوری اسلامی، برخلاف پهلوی، خود را مخالف سیاستهای شتابزدۀ مدرنیستی و کاپیتالیستی اعلام کرده و درحالیکه شعارهای مبنی بر بومیگرایی و حفظ ارزشها و میراث فرهنگی بومی، مستلزم حفظ و تقویت بازار تهران متناسب با شرایط مدرن بوده است، مدیریت شهری در ساحت عمل و اجرا غالباً همان مسیر مدرنیستیِ خطیِ حکومت پهلوی را در قبال بازار تهران ادامه داده و سبب شده است که روند تبدیل بازار تهران از نهادی چندکارکردی به نهادی صرفاً تجاری در دورۀ بعد از انقلاب ادامه یابد و حتی تسریع شود؛ بنابراین شاهد این هستیم که بازار تهران در دورۀ پس از انقلاب بهتدریج از بسترهای نوینِ پدیدآمده از دل سیاستهای نوسازی شهری جدا میشود و بیشازپیش توان انطباق ساختاری و کارکردی خود را با فضای مدرن شهر از کف میدهد. در محور مهم دیگر مطالعۀ ما، نتایج تحقیق نشان میدهد که هماهنگ با سیاستهای مربوط به بازار تهران، سیاست مالسازی بیرویه بهخصوص از دهۀ هفتاد تا به اکنون در تهران نیز غیراصولی و مخرب بوده و ازحیث آثار و پیامدهایش تعارضها و مغایرتهای جدی با اهداف و چشمانداز مشخصشده برای شهر تهران در اسناد سیاستی داشته است. اکنون به نظر میرسد که برخلاف نقش ارگانیک بازار تهران در تهران قدیم (دورۀ ناصری و پیش از آن) که هماهنگ و همساز با ساختار شهر و کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن بوده است، مالها در بسیاری از زمینهها ازحیث عملکرد و تأثیرات، ضد شهر و به زیان آن عمل کردهاند و سببساز آشفتگیها و بدکارکردیها در شهر تهران شدهاند.
درمجموع، به نظر میرسد ترکیبی از دید سوداگرانۀ بیتوجه به ملاحظات انسانی و ارزشهای مبتنی بر عدالت و حقوق شهروندی و نگاه مهندسیِ تهی از فهم فرهنگی-اجتماعی، پیشران تحولات مربوط به گسترش مجتمعهای تجاری در تهران بوده و پیامدهای منفی مذکور را به بار آورده است.
درعینحال تا جایی که به قوانین و سیاستها مربوط است، در خود آنها نیز ایرادها، کاستیها و بیانسجامیهایی وجود دارد که اجازۀ چنین کژرویهایی را به مدیریت شهری داده است.
دفعات مشاهده: 376 بار |
دفعات چاپ: 8 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر