EN fa

پنل دوم نشست تخصصی معیارهای ارزیابی و رتبه‌بندی دانشگاه‌ها

 | تاریخ ارسال: 1401/3/26 | 
پنل دوم نشست تخصصی معیارهای ارزیابی و رتبه‌بندی دانشگاه‌ها با حضور استادان و کارشناسان دانشگاهی چهارشنبه ۲۵ خرداد به همت موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.

محمد مهدی ذوالفقارزاده استاد دانشگاه تهران سخنران نخست این پنل بود که با عنوان «جایگاه فرهنگ در نظام ارزیابی دانشگاهی» سخن گفت.
او در ابتدای سخنانش درباره نگاه فرهنگی به رتبه‌بندی و رتبه‌بندی از لحاظ فرهنگی گفت: ما می‌خواهیم موسسات آموزشی را رتبه‌بندی کنیم، حال از نگاه فرهنگی چگونه باید به این موضوع نگاه کنیم. یکی از خطرات این نگاه فرمالیسم است که می‌تواند به دلیل رتبه‌بندی در دانشگاه حاکم شود. وقتی صحبت از کار فرهنگی می‌کنیم محتوا اصالت دارد و بنابراین رتبه‌بندی باعث می‌شود فرم بر محتوا غلبه پیدا کند.
این استاد دانشگاه تهران افزود: البته این به معنای محو کردن رتبه‌بندی نیست اما باید به انتقادات نسبت به آن توجه کرد و مبتنی بر اهداف و رسالت‌های هر دانشگاه باید آن را نسبت به خودش سنجید و دیگر نباید دانشگاه‌ها را وارد بازی رقابت با دیگران کرد.
ذوالفقارزاده درباره رتبه‌بندی از نگاه شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی توضیح داد: ما در حوزه فرهنگ دانشگاه یکی از نیازهای جدی‌مان این است که به دلیل پیچیدگی عرصه فرهنگ تعیین شاخص کنیم برای اینکه بتوانیم وضع موجود را توصیف کنیم اما در این حوزه عقب ماندگی داریم. در پژوهش به دلیل وجود علم سنجی معیارهای لازم در آمده است اما ما امروز نمی‌توانیم به لحاظ فرهنگی بفهمیم که دانشگاه‌های ما در چه وضعیتی هستند؟

او تاکید کرد: باید معیارهای لازم برای سنجش فعالیت‌های فرهنگی در دانشگاه داشته باشیم اما متاسفانه در این باره وضعیت ما اسف بار است و به لحاظ شاخص‌بندی در این حوزه ضعیف عمل کردیم.
این استاد دانشگاه در پایان به برخی از  معیارهای لازم برای سنجش فعالیت‌های فرهنگی در دانشگاه‌ها اشاره کرد و گفت: تلاش کردیم در پژوهشی برخی از معیارها را استخراج کنیم تا بر اساس آن بتوانیم این فعالیت‌های فرهنگی را در دانشگاه‌ها سنجش کنیم. 

وحید شالچی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه وقتی صحبت از سیاست‌گذاری فرهنگی می‌کنیم اثر بخشی مهم است افزود: ما در مقام یک آکادمیسین برایمان سیاست‌گذاری فرهنگی مهم است. این در حالی است که اکنون ما گرفتار بی تناسبی در سیاست‌گذاری فرهنگی هستیم. ما در سیاست‌گذاری فرهنگی حداقل باید به سه قلمرو بیندیشیم؛ اینکه چه اهداف و روشی داریم و چه گروه هدفی را مورد نظر داریم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در هر سه حوزه دچار بی تناسبی فرهنگی هستیم عنوان کرد: ما تصور روشنی از ساحت دانشگاه درباره اهدافش نداریم و گمان می‌کنیم تمام تلاش‌هایمان باید معطوف به امر مقدس باشد. در حالیکه به طور مثال کتابخوان کردن در فرهنگ دانشگاهی مهم است اما این چه قدر جدی گرفته شده است؟  از سوی دیگر کار جمعی یکی دیگر از ارزش‌های فرهنگ دانشگاهی است. در دانشگاه‌های خارجی نشان داده شد که کسانی که کار گروهی بلدند به جامعه بیشتر کمک می‌کنند اما ما در اهداف دچار تقلیل گرایی شدیم.
او با اشاره به اینکه در روش هم تقلیل گرایی داریم افزود: در بخش‌های مختلف دنیا ابزارهای متفاوتی چون هنر برای سیاست‌گذاری فرهنگی استفاده می‌شود اما ما گرفتار ابزارهای کلیشه‌ای شدیم که برای جوانان ما جذابیت ندارد. باید فرم‌های فعالیت‌های فرهنگی را متنوع کنیم. پس شاخص‌های ما باید در اهداف و روش تنوع داشته باشند. 
شالچی با تاکید بر اینکه هنر سیاست گذار فرهنگی در دانشگاه این است تنش‌های مختلف را به سویی ببرد که در حالت منازعه نباشند یادآور شد: اما در این حوزه‌ها چالش‌های جدی در ارزیابی داریم و فقط بخش‌های خاصی چون هویت دینی را می‌بینیم. ما برای کار دینی می‌توانیم از ساحت‌های مختلف استفاده کنیم اما فقط شعائر دینی را از آن بر می‌داریم و به طور مثال رتوریک ما در مسجد دانشگاه متفاوت از مسجد محله نیست. هویت دینی اینجا به برگزاری شعائر بدون خلاقیت منتهی می‌شود.
او با اشاره به تقلیل گرایی در مخاطب توضیح داد: سیاست گذار فرهنگی دانشگاه باید نقش میانجی برای همه داشته باشد و با همه جناح‌ها تعامل داشته باشد. سیاست گذار فرهنگی ما فراموش می‌کند که در مقام پدر است و باید همه را در نظر بگیرد. این گونه تنوع فرم و روش رخ می‌دهد اما در غیر این صورت تنوع در اهداف و روش رخ نمی‌دهد.
این استاد دانشگاه در پایان درباره غلبه ساحت سیاست بر فرهنگ دانشگاه تاکید کرد: سیاست باید بخش کوچکی از فرهنگ دانشگاه باشد اما متاسفانه در ایران سیاست بر دانشگاه غلبه پیدا کرده است.

مریم شعبان دیگر سخنران این نشست بود. او گفت: در قرن اخیر، با گسترش تعداد دانشگاه‌ها، افزایش جمعیت دانشجویان و تنوع رشته‌های تحصیلی و علمی، علاقه دانشجویان و دانش پژوهان به تحصیل و کسب دانش روز در علوم مختلف، چندین برابر شده است. فضای رقابتی برای تحصیل در بهترین دانشگاه‌ها و بهترین رشته‌ها در بین کنشگران افزایش یافته است و همچنین کسب شناخت بهتر از دانشگاه‌های سراسر جهان و به دنبال آن شناسایی دانشگاه‌های خوب و رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در سطح جهان اهمیت یافته است.
او با اشاره به تاریخچه رتبه‌بندی در سطح جهانی افزود: تا اواخر قرن بیستم میلادی، هیچ سیستم خاصی برای سنجش و رتبه‌بندی دانشگاه‌های دنیا وجود نداشت. در سال ۱۹۹۸ برای اولین بار ایده رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان توسط دانشگاه شانگهای جیائوتنگ مطرح و پایه گذاری شد. تاکنون نظام‌های رتبه‌بندی گوناگونی برای ارزیابی و رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در سراسر جهان شکل گرفته است.
او ادامه داد: لازم به توجه است که رتبه‌بندی دانشگاه‌ها با اهداف مختلف و خاصی انجام می‌پذیرد. از اینرو سیستم‌های رتبه‌بندی مختلف، شاخص‌ها و معیارهای متفاوتی را برای رسیدن به منظور خود برمی‌گزینند.
شعبان در ادامه به برخی شاخص‌های نظام رتبه‌بندی در سطح محلی اشاره کرد و گفت: محدودیت زبانی (تسلط زبان انگلیسی) یکی از این شاخص‌هاست. اهمیت تکثر و دفاع جوامع از ماهیت و هویت خود منجر به شکل‌گیری نظام‌های رتبه‌بندی محلی شده است. علاوه بر این موارد، نظامهای رتبه‌بندی دانشگاه‌ها مبتنی بر زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاستگاه خود، شکل می‌گیرند به همین دلیل، مباحث و مقاصد ایدئولوژیک بر آنها مسلط هستند.
او افزود: بر اساس قاعده قدرت و مقاومت، جوامع مختلف در راستای حق تحفظ بین‌المللی برای حراست از هویت اجتماعی و فرهنگی خودشان، نظام‌های رتبه‌بندی مشخصی برای خود طراحی کرده اند.
شعبان در ادامه با بیان اینکه معیارها و شاخص‌های مختلفی در نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهها همواره مورد نظر بوده‌اند عنوان کرد: آمارهای تجربی، کیفیت اساتید، تعداد بورس‌های اعطایی در سال، تعداد دانشجویان، امکانات آزمایشگاهی و تحقیقاتی در آزمایشگاه‌های تخصصی، میزان خروجی‌های علمی و عملی دانشگاه‌ها، تألیفات و مقالات چاپ شده در دانشکده‌ها و ... از دیگر شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی در نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌هاست.
این محقق با اشاره به دیگر شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی در نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌ها گفت:  سیستم‌های رتبه‌بندی در آمریکا به طرز معناداری تحت تأثیر سیستم پذیرش دانشجو قرار دارند. سیستم‌های انگلیسی بیشتر به تعدد نشریات و مقالات هر دانشگاه توجه می‌کنند. دیگر نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌ها تحت تأثیر سیستم‌های آمریکایی و انگلیسی متمرکز بر شاخص پذیرش دانشجو و به کمیت نشریات و مقالات هستند.
به گفته او، در این بین، شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی به صورت حداقلی مورد توجه بوده و یا به طور کلی، مبهم و یا تقلیل به امور اقتصادی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته‌اند. 
شعبان با بیان اینکه شاخص‌های گوناگون نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در سراسر جهان نیازمند بازبینی هستند گفت: نظام رتبه‌بندی ایران همانند نظام‌های مختلف در سراسر جهان تحت تأثیر نظام‌های آمریکایی و انگلیسی ناظر بر سنجش کمیت دانشجو، مقالات، نشریات و... است.
او تاکید کرد: احصاء نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در جامعه باید در راستای حفظ، تداوم و بازتولید مبانی اجتماعی و فرهنگی جامعه باشد. نظام رتبه‌بندی ایران، در راستای حفظ، تداوم و بازتولید ارزش‌های ایرانی اسلامی نیست و حتی منفصل از آنهاست.
به گفته او، در این راستا، ارائه تحلیلی نسبی‌گرایانه، انتقادی و مبتنی بر حفظ و تداوم زمینه‌های بومی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی ضروری است.
شعبان گفت: طراحی شاخص‌های نظام رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در ایران بخصوص شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی باید با رویکرد احصاء شاخص‌های بومی ایرانی- اسلامی صورت پذیرد.
او  با اشاره به ضرورت پژوهشی تخصصی برای احصاء شاخص‌های بومی با محوریت شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی، به برخی از این شاخص‌ها اشاره کرد و گفت: مسئولیت اجتماعی دانشگاه و دانشگاهیان با محوریت فعالیت داوطلبانه؛ نظام رتبه‌بندی اساتید؛ توجه به اسناد بالادستی همانند سیاست‌های کلی نظام؛ نقشه جامع علمی کشور؛ نقشه مهندسی فرهنگی کشور و... از جمله این شاخص‌هاست.
شعبان در پایان گفت: شاخصه‌هایی همچون تربیت نیروی انسانی متخصص با روحیه دینی- انقلابی؛ توسعه ابعاد بسیج اساتید و بسیج دانشجویی و توجه به مباحث و حساسیت‌های روز جامعه همچون جهاد تبیین از دیگر موارد است.

یحیی بوذری‌نژاد در ادامه پنل سخنان خود را با موضوع «شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی رتبه‌بندی دانشگاه‌ها» در سه محور بیان کرد و گفت: سیاست آموزشی در دوره گذشته به دنبال تربیت افراد خاص برای رسیدن به سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی بود. این گزاره تاریخی برای این است که بدانیم دانشگاه نمی‌تواند از اثر اجتماعی و فرهنگی دور باشد. در دوره جدید علم جدید تحولات داشته و نهاد جدید دانشگاه با اهداف و رسالت خاصی کار خود را ادامه داده است.
او ادامه داد: بر اساس تحولات جدید معیارهای خاصی برای رتبه‌بندی دانشگاه‌ها استخراج شده که بی توجه به شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی نیست. بزرگان جامعه ما همواره بر جهت دانشگاه تاکید داشتند و گفته شده که دانشگاه بدون پیامد فرهنگی و اجتماعی نیست. 
او افزود: در ایران ملاک‌های مختلفی مد نظر است از جمله اینکه دانشگاه نباید نسبت به نیازهای جامعه و کار آفرینی بی توجه باشد. 
بوذری نژاد با اشاره به برخی از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه توضیح داد: یکی از ملاک‌ها در تعیین شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی این است که شعائر دینی به صورت ظاهری و باطنی در دانشگاه وجود داشته باشد. از سوی دیگر هویت ملی و همبستگی میان اقوام باید در این ملاک‌ها مد نظر باشد. توجه به ارزش‌های دینی و انقلابی، تقویت فرهنگ عمومی  و ... نیز از دیگر ملاک‌هاست.

جبار رحمانی عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی هم در ادامه با اشاره به پرداختن به وضعیت محیط زیستی در ایران در دانشگاه‌ها گفت:  مسئله محیط زیست در دانشگاه مهم نیست و اساسا دانشگاه آمادگی برای بحران‌های زیست محیطی ندارد و تنها می‌تواندکمک کننده هلال احمر و کمیته امداد از لحاظ تامین نیروی کار غیر حرفه‌ای باشد. بنابراین ما نقش دانشگاه را در ایجاد بحران ندیدیم و متوجه نشدیم که دانشگاه به دلیل عدم تربیت انسان فاقد سواد زیست محیطی چه نقشی در بحران دارد. امروزه این نقیصه خودش را در اسناد بالادستی نشان می‌دهد. در کشوری که این میزان از بحران محیط زیست زیاد شده نقش متخصصان در این باره بسیار مهم است.
او ادامه داد: بسیاری از دانشگاه‌های جهان سعی کردند به مسایل زیست محیطی بپردازند و شاخص‌های زیست محیطی در این باره مطرح شده است. 
رحمانی با اشاره به تعیین برخی شاخص‌های زیست محیطی در حوزه‌های مختلف دانشی مانند علوم پایه، تجربی، هنر و .... گفت: در برخی از اسناد بالادستی کشور به علم و دانش کمال آفرین هماهنگ با محیط زیست اشاره شده است. در سند راهبردی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محیط زیست و دانشگاه سبز مطرح نشده است. در سند دانشگاه تهران هم توسعه پایدار و محیط زیست اولویت ندارد. 
او با بیان اینکه در رتبه بندی‌های بین‌المللی دانشگاه سبز، دانشگاه تهران رتبه ۴۳۱ را داراست گفت: مسئله محیط زیست در دانشگاه‌ها ما در حوزه مالی می‌گنجد نه فرهنگی! بنابراین در اسناد بالا دستی و اسناد دانشگاهی یا محیط زیست نیست یا به صورت بسیار مبهم به این مفهوم پرداخته است. البته در دانشگاه‌های جهان هم تا حدی این ابهام هست اما چون دانشگاه سبز برای برندینگ دانشگاه‌ها مهم است باز کارهای جدی تری در شاخص‌ها، راهبردها و سیاست‌هایشان و ... مطرح است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: ما در تعلیم‌های دانشگاهی به آدم‌ها حساسیت محیط زیستی را یاد نمی‌دهیم تا بعدها در هر جایگاهی اعم از سیاست‌گذار، اقتصاد دادن یا ... هستند نسبت به این موضوع مسئولیت داشته باشند. از سوی دیگر دانشگاه متاسفانه نتوانسته بازشناسی از این داشته باشد که به دلیل تربیت انسان دانشگاهی فاقد سواد زیست محیطی چه نقشی در بحران‌ها داشته است.
او در پایان گفت: این مسئله خودش را در اسناد بالادستی خودش را نشان می‌دهد و ما می‌بینیم که چگونه مسئله محیط زیست جز مسایل اصلی ما نیست. اگر ما بخواهیم در سطوح جهانی دانشگاهی حضور داشته باشیم باید به دانشگاه سبز توجه کنیم، چون امروز دانشگاه سبز یکی از مهمترین شاخصه‌های برندینگ دانشگاه‌های جهان است. 
او تاکید کرد: مطالعات نشان داده ایده دانشگاه پایدار در طولانی مدت نه تنها گران قیمت نیست که ارزان هم هست و از همین رو باید سیاست‌های زیست محیطی در کشور ما جدی‌تر گرفته شود. بنابراین باید شاخص پایداری وبوم شناختی در نظام ارزیابی دانشگاه‌ها ما مهم باشد.   

غلامرضا یادگارزاده دیگر سخنران این پنل بود. او با بیان اینکه از رتبه‌بندی انتظار این است که تصویری از روابط قدرت، بهبود کیفیت و ... ارائه دهد افزود: موضوع قدرت در رتبه‌بندی برجسته است و بسیاری معتقدند رویکرد حاکم در این حوزه اثبات گرایی است اما در واقع ذاتش این است که شاخص‌ها دقیق باشد تا ارزیابی به دقت صورت بگیرد.
او ادامه داد: یکی از مهمترین نقدهایی که منتقدان رتبه‌بندی می‌گویند این است که دانشگاه سازمان نیست و نهاد است و به همین دلیل تحمیل قواعد سازمانی منجر به ضعف آن می‌شود. آنها می‌گویند رتبه‌بندی ویژه سازمان‌هاست نه دانشگاه. اما کسانی که معتقد به رتبه‌بندی هستند می‌گویند اگر دانشگاهی اثر گذاری، قدرت، شخصیت آکادمیک، ضریب نفوذ بالا و اعتبار داشته باشد می‌تواند در رتبه‌بندی قرار گیرد اما مخالفان می‌گویند اینها فقط نشان دادن این معیارهاست و اساسا نظام‌های رتبه‌بندی منجر به این معیارها نمی‌شود و این محل مناقشه بین مخالفان و موافقان رتبه‌بندی در آموزش عالی است. 
یادگارزاده گفت: همچنین گفته می‌شود رتبه‌بندی باعث می‌شود کار کرد و ماموریت دانشگاه بازخوانی شود و دانشگاه خودش را با شاخص‌های ارزیابی تطابق دهد. ما الان نه کارکردها را عوض می‌کنیم و نه ماموریت‌ها را. از سوی دیگر دانشگاه‌ها در رقابت بین اقتصاد سیاسی درگیر شدند. این را هم باید در نظر گرفت که دانشگاه ‌ها رقابت نمی‌کند و تنها پول را از دولت می‌گیرد و هزینه می‌کند. 
به گفته این محقق آموزش عالی، از این سو منتقدان می‌گویند رتبه‌بندی فیلتر ضعیف برای کیفیت است و نظام‌های ارزشیابی و رتبه سنجی در این باره قوی‌تر هستند. اینها می‌گویند رتبه‌بندی ایجاد نابرابری می‌کند و قطب‌هایی را ایجاد می‌کند که با ذات آموزش عالی ناسازگار است.
او در ادامه با بیان اینکه دانشگاه سه کارکرد آموزش، پژوهش و ارائه خدمات دارد توضیح داد: این در حالی است که دانشگاه نسل چهارم در خدمت جامعه است. دانشگاه‌های ما در آموزش و پژوهش درگیر جزئیات هستند و به همین دلیل کارکرد خود را فراموش کردند. از این سو فرهنگ ممیزی رواج یافته و اگر رتبه‌بندی هم برقرار شود کار پیچیده تر می‌شود. بنابراین دانشگاه باید خودش را از این وضعیت خارج کند.
یادگارزاده گفت: ما به موقع به فکر افتادیم و تلاش کردیم کارهایی را انجام دهیم. ما از سال ۸۶ پژوهش را با هدایت پایان نامه‌ها به سوی ارزیابی درونی و بیرونی و اعتبار سنجی هدایت کردیم و در برنامه سوم و چهارم به آن ردیف اختصاص دادیم.  ما امروز در نقطه‌ای ایستادیم که همچنان پژوهش را فرهنگ سازی می‌کنیم و نهاد متولی در این باره شکل نگرفته است. ما نزدیک ۲۰۰ کارشناس ارزشیابی تربیت کردیم. تقریبا اینها بلااستفاده و ارزشیابی فعالیتی بی ثمر شد. از سوی دیگر یک اپیدمی پنهان و آشکار رتبه‌بندی به وجود آمد و دانشگاه تلاش کردند خود را به ۵۰۰ دانشگاه برتر دنیا برسانند.
او با اشاره به بحث میان رشتگی در دانشگاه‌ها ادامه داد: عده‌ای در این باره مطرح کردند که باید نظام‌های نو آوری وجود داشته باشد که دانشگاه را هل دهند چون دانشگاه خودش هم می‌گوید سردمدار نوآوری است. در این میان، میان رشتگی دانشگاه باید پاسخگوی مسایل جامعه باشد.
یادگارزاده گفت: فشار سیاسی، اجتماعی و نظام و تمرکز بر آموزش عالی موجب مشکلاتی درآموزش عالی شده است. این وضعیت بخشی از آن به دلیل بهم خوردن توازن نهاد آموزش عالی است و دانشگاه دراین ره آورد نه دنبال کیفیت است نه رتبه‌بندی!
به گفته این مدرس دانشگاه، آنچه که نظام آموزش عالی را دچار چالش می‌کند صلاحیت حرفه‌ای است و امروز در نظام ما هم بحث مهارت‌های حرفه ای کار آکادمی را تحت تاثیر قرار داده است.
یادگارزاده در ادامه با اشاره به الزام‌های سی سی گفت: الزام‌های سی سی می‌گوید برنامه درسی باید آزاد باشد، تسهیل ارتباط دانشگاه با بیرون، تسهیل ارتباط دانشجویان با اساتید و با هم  و ... نیز از دیگر موارد است.

آخرین سخنران این نشست رضا محمدی بود. او با بیان اینکه ما در نگاه ارزیابی به کیفیت دو سطح داریم عنوان کرد: یکی سطح کلان است؛ بدین معنی که سیاست‌گذار بتواند با معیارهای کلی وضعیت را بررسی کند و دیگری سطح خرد. ما باید ببینیم ارزیابی ما در سطح آموزش عالی، دانشگاه‌ها، برنامه درسی، دپارتمان و ... است و روی کدام یک از این‌ها متمرکز هستیم.
او با انتقاد از ارزیابی و رتبه‌بندی دانشگاه‌ها همانند سایر سازمان‌ها افزود: ما باید ارزیابی کلانی در وزارت علوم داشته باشیم تا بتوانیم این الگو را به جاهای دیگر بدهیم. ما نمی‌توانیم از عملکرد نظام آموزش عالی ارزیابی نداشته باشیم و می‌خواهیم با این ارزیابی ببینیم ایا موفق شدیم به اهداف و رسالت‌های خود برسیم. سؤال دیگر این است که آیا می‌شود تصمیم گیری بدون داده و ارزیابی داشت؟! 
محمدی با بیان اینکه باید معیارهای ارزیابی دقیق باشد و از سوی دیگر مخاطب و اهدافش مشخص باشد ادامه داد: ارزشیابی به عنوان یک فعالیت خاص مورد توجه قرار نمی‌گیرد و متاسفانه متخصصان در این زمینه نداریم. ما حتی نتوانستیم اندازه هند و پاکستان یک نظام ارزیابی درست داشته باشیم. معیاری برای ارزیابی و رتبه‌بندی باید مد نظر باشد که در یک بازه زمانی قابل پیگیری بوده و بتواند در تصمیم‌سازی به ما کمک کند.
محمدی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تعیین و احصا شاخص‌های مورد نیاز در ارزیابی عملکرد در پژوهش مورد نظر خود گفت: این پژوهش نشان داد اگر وزارت علوم رتبه  ۴۷  در میان سازمان‌ها را دارد به دلیل نقد بر سیستم ارزیابی عملکرد برای وزارت علوم است. ما با اصلاح این نظام، رتبه وزارت علوم را به رده‌های زیر ده رساندیم. بنابراین ما در ارزیابی عملکرد وزارت علوم سعی کردیم یک معیارهای مشخصی را استخراج کنیم و ارتقا رتبه‌های سازمان سنجش و وزارت علوم موجب افزاش بودجه آن هم شد. 
او در پایان گفت: ما درباره این مقوله به اجماعی در ارزیابی عملکرد رسیدیم و تلاش کردیم شورای ارزیابی عملکرد داشته باشیم. با همه این‌ها این اقدامات و شورا اندازه اقدامات کشوری مانند تایوان اثر بخشی ندارد چون ما برای ارزیابی عملکرد باید اهداف، مخاطبان هدف و ... را مشخص کرده و بر اساس آن حرکت کنیم.




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 203 بار   |   دفعات چاپ: 47 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر