EN fa

پنل چهارم همایش «سنجش و ارزیابی آیین نامه ارتقاء اعضاء هیات علمی‌دانشگاه‌ها»

 | تاریخ ارسال: 1401/3/5 | 
پنل چهارم همایش «سنجش و ارزیابی آیین نامه ارتقاء اعضاء هیات علمی‌دانشگاه‌ها» روز گذشته سه شنبه سوم خردادماه با دبیری جبار رحمانی در تالار فارابی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. 
محمدرضا حسنی آهنگر با اشاره به تجربه خود در دانشگاه جامع امام حسین(ع) و تدوین نظام ارتقا در این دانشگاه گفت: آیین نامه ارتقا بارها بازنویسی شده چرا ما یک نظام را ۶ بار تغییر می دهیم و باز درخواست برای تغییر آن بوده است. کاری که ما کردیم در مکتب شهید سلیمانی می گنجد. ایشان در میدان نظرو عمل می گفت منظومه امامین انقلاب باید با رفتار و نوشتار ما به یاد این دو بیافتند. مقام معظم رهبری ۶ بار تاکید کرده که آیندگان نسبت به شما نظر می دهند و اینکه رهبری صحبت می کند باید به آن توجه کنیم.
او ادامه داد: پس منطق ما برای نظام ایین ارتقا در دانشگاه امام حسین درست بود. ما مفاهیم حضرت اقا را درباره مقاله و مقاله نویسی استخراج کردیم، ایشان می گوید مقاله باید با نیاز ما تطابق داشته باشد. در این ایین نامه تغییرات بخشی صورت گرفت و برنامه ویژه هدفمند اعضا، تجاری سازی محصولات، تقویت کار گروهی، تنوع فعالیت های پژوهشی و ... از مواردی بود که در ایین نامه تقویت شد.
او درباره اسیب شناسی ایین نامه ارتقا گفت: یکسان دیدن رشته ها و استعدادهای اساتید، کمیت گرایی و ... از جمله این اسیب هاست. اما مساله چیست؟ ما مساله مان تعیین نقش دانشگاه در تمدن سازی است و سوال این است که دانشگاه در این باره باید چه کارکردی داشته باشد؟
آهنگر گفت: قطار پیشرفت تمدن اسلامی در حال حرکت است و سوزن بان این قطار دانشگاهیان است که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند. این قطار باید روی تمدن اسلامی حرکت کند نه تمدن غرب. ما باید تاریخی بسازیم و در این راستا مطالب را تولید کنیم دانشگاه باید روی ریل انقلاب باشد. آیا دانشگاه های ما باید هنوز جیره خوار غرب باشند؟
او با اشاره به اینکه ما از مکتب امام دانشگاه تراز را استخراج کردیم و بر اساس سخنان مقام معظم رهبری هم مفاهیم مورد نیاز دانشگاه ها را استخراج کردیم افزود: تحول علمی و تعالی معنوی برای تحول دانشگاه در راستای تمدن سازی لازم است. ما هشت مکتب دانشگاهی را هم در نظر گرفتیم و بر مبنای آن و مفاهیم مورد نظرمان تصویر مطلوب دانشگاه تمدن ساز را استخراج کردیم.
او با اشاره به نقش استاد در دانشگاه تمدن ساز ارزش هایی را برای آن ترسیم کرد و افزود: اگر استادیاری قرار باشد به دانشیار تبدیل شود باید فرایندی انجام شود. باید مسایل بنیادی، کاربردی و ... توسط استاد کشف شده و حل نشود. اگر مساله نوآوری داشته باید آن را در قالب کتاب و مقاله مکتوب کند. الان چون معلوم نیست مقالات چه مساله ای را حل می کنند در انقلاب به فروش می رسند! ۵۰۰ پایان نامه در حوزه علوم انسانی در کشور دفاع می شود کدامشان مساله ما را حل می کند؟
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه استاد باید شاگردپروری کند مانند آنچه که در حوزه وجود دارد یدآور شد: مسایل تخصصی ما باید توسط هر یک از استادان کشف و راه حل هایی برای آن استخراج شود. بعد از تدوین این آیین نامه آن را در خدمت مقام معظم رهبری قرار دادیم و ایشان نیز پیشنهاد کردند الگوی این ایین نامه مورد توجه دانشگاه های دیگر قرار گیرد.
مرتضی طاهری نیز مروری بر ادوار مختلف تدوین آیین نامه داشت و گفت: آیین نامه ها از یک برگه ممیزی تبدیل به یک ایین نامه قطور شده است به عبارتی به شدت گسترده شده است و اگر قرار باشد روی ماده ای کار کنیم باید خیلی فکر کنیم که ماده ای اضافه کنیم.
او افزود: برخی از ارزیابی ها کاذبند و برخی بر اساس پاسخ و پرسش هستند. ما باید تصمیم بگیریم واحد تحلیلمان چیست؟ آیا اعضای هیئت علمی را ارزیابی می کنیم یا دانشگاه را؟ این سوال جدی است. از سوی دیگر باید داوران خودشان صلاحیت داشته باشند. شاخص ها نیز باید شفاف، کاربردی و اثر بخش باشد. وقتی ارزیابی خوب است که تناسب، عملی بودن، اثربخشی و دقت داشته باشد.
طاهری با اشاره به دو مشکل در این باره توضیح داد: حجیم شدن ایین نامه و کثرت آن باعث شده امکان ممیزی سخت باشد. تعداد مقالات گسترده است و امکان ارزیابی نیست. از سوی دیگر ما با عدم ممیزی برای انباشت های قدیمی هم مواجهه هستیم. یعنی وقتی ما مراحل قبلی ارزیابی مقالات و کتاب ها را مورد تردید قرار می دهیم آن وقت کار سخت تر می شود. 

او در پایان گفت: ما باید تصمیم بگیریم واحد تحلیلمان در ایین نامه چیست؟ فرایند ارتقا از نظر صوری و محتوایی باید مختصرتر و تخصصی تر شود. این ایین نامه باید ابزار ارائه بازخورد باشد و هیئت علمی باید بر اساس این بازخورد بداند چگونه باید راه را طی کند.
آزیتا افراشتی در ادامه این پنل به روابط فرادست و فرودست در آیین نامه پرداخت و گفت:  اجرای این ایین نامه محصول یک شبکه نخبگانی است و بدون تردید نیازمند یک نظام مدیریتی است که در ان روابط فرادستی و فرودستی وجود دارد و هویت علمی در همین روابط شکل می گیرد.
اوادامه داد: من این روابط را از منظر ساختاری اعضای هیئت ممیزی بررسی می کنم این اعضا یک روابط ساختارمند با ساختارهای بالاتر دارند. از همین راس هرم که رئیس دانشگاه است رویکرد مدیریتی معنا می یابد.  ارائه و طرح دفترها روال خاصی دارد و ممکن است یک هیئت علمی در فرایند ارزیابی با توجه به این روابط فرادست و فرودست شکست بخورد و فرد دیگر با امتیاز کمتر پیروز شود.
او افزود: بسیاری می گویند کار هیئت ممیزه محرمانه بوده و اعضا نباید از رای صادره باخبر باشند اما عریض و طویل شدن آن این محرمانه بودن را از بین برده است. از سوی دیگر ارتباطات فرادستی و فرودستی که سالها در یک دانشکده برقرار بوده معمولا به کار کمیته منتخب تسری می یابد و دانشکده می تواند روی کار این کمیته تاثیر بگذارد.
افراشتی گفت: از سوی دیگر کمیته ها از کمیسیون های تخصصی حساب می برند و این هم به نوعی دیگر روی کار تاثیر می گذارد. تعداد پرونده ها زیاد است و به همین دلیل این کمیسیون ها فقط تفویض می کنند! مسایل جنسیتی، تخصص ها و ... هم روی کار کمیته ممیزی تاثیر می گذارد. 
افراشتی در پایان سخنانش عنوان کرد: در جایگاه مدیریتی بخش زیادی از کار به مدیریت می گذرد. توانایی ارتباطی دبیر کمیته هیات ممیزی با دیگران مهم است این فرد باید بتواند پاسخگو باشد و در ارتباط این کمیته با اعضا موثر باشد.
عباس وریج کاظمی عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی دیگر سخنران این پنل بود.  او با اشاره به اینکه ما از درون دانشگاه را نقد می کنیم اما ممکن است بیرون از آن سواستفاده شود گفت: ما نباید نظام پیچیده ارتقا بسازیم. امروز ما ایین نامه را تبدیل به چهارچوبی برای توضیح و تببین اشیا کردیم و شی وارگی در فرم های ارتقا رخ داده و انسان دانشگاهی به فردی تبدیل شده که مدام باید فرم پر کند و ببیند کجایش کم است که آنجا را جبران کند! بنابراین انسان دانشگاهی را از درون تهی کرده و فقط کتاب و مقاله تولید می‌کند اما دانشی ندارد!
او یادآور شد: حتی نشست امروز ما هم تابعی از نظام ارتقا است و گواهی آن امتیازی برای فرد محسوب می شود! ما اصالت کمیت را نقد می کنیم! نباید اندازه گیری معیار هر چیزی باشد! آیا همه چیز باید در فرمهای ارتقا خلاصه شود؟
کاظمی با تاکید بر اینکه مقاله و کتاب نباید صف داشته باشد و باید بین کتاب و مقاله با زباله فرق بگذاریم گفت: پشت حرف های خوب سنگر نگیریم. استاد باید فضای علمی را توسعه دهد، شاگرد پروری کند، امید آفرینی کند بله! اما امید آفرینی در عمل است. این فرد در عمل دانشجو را به مهاجرت تشویق نمی کند اما در ارزیابی با این استاد چگونه رفتار می شود؟
این استاد مطالعات فرهنگی گفت: ما فرم های ارتقا را به استاد نماها می دهیم تا پر کنند و توقع داریم آنها زباله های علمی تولید نکنند؟ کسی که اجازه دارد استاد بشود نمی شود! چون مقاله و کتابش کم است و یا در راستای نظام نیست! به هر حال استادی که از ایران نرفته و با دانشجویانش مانده به جامعه دارد خدمت می کند.
او با اشاره به اینکه روح کمی گرایی و ایدئولوژی بر دانشگاه غالب شده و بازار و تعیین ایدئولوژیک و ... دانشگاه را از بین برده است توضیح داد: سیستم جذب با سیستم ارتقا گره خورده! ببینید ما چه کسانی را جذب می کنیم و چه کسانی را طرد می کنیم؟
کاظمی گفت: روح رشته های فنی در ایین نامه وجود دارد و علوم انسانی در آن دیده نشده است. خصلت علوم انسانی این است که از جامعه شروع کند. ما چه جایگاهی برای مشارکت اساتید علوم انسانی در جامعه در نظر گرفتیم؟ فقط مجبوریم مقالات مزخرف بنویسیم خودم هم می نویسم و از بابت شرمنده ام چون مجبورم! 
او در پایان تاکید کرد: استقلال دانشگاه باید حفظ شود و دانشگاه ها باید با معیارهای خودشان جلو بروند.  این فرم باید خلاصه و کاربردی شود.
صالح رشید حاجی خواجه لو هم در ادامه با اشاره به اینکه اگر دانشگاه بخواهد ماموریت گرا باشد و مساله حل کند باید چه کند گفت: ما از دولت اسلامی شروع کردیم و گفتیم باید کارگزار مناسب با این ساختار باید تربیت کرد. صرفا با تدوین برنامه و ایین نامه اتفاقی نمی افتاد و باید ساختار و کارگزار متناسب هم در این باره از سطح وزارت خانه به پایین تدوین شود. 
او توضیح داد : اگر ریل گذاری ها درست شود و سیاست وقوانین درست طراحی شود دانشگاه ماموریت گرا می شود اما در غیر این صورت دانشگاه پژوهش برای پژوهش و آموزش برای آموزش می شود و اساسا مشخص نمی شود دانشگاه برای چه کاری درست شود! برای دانشگاه ماموریت گرا باید ریل گذاری های درست انجام دهیم. ما سیاست گذاری هایمان مبتنی بر وضعیتمان نیست. ما بر اساس تقاضای کاذب رشته و دانشگاه طراحی می کنیم.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: تا وقتی آمایش را در نظام آموزش عالی به وجود نیاوریم شناسایی مساله محقق نمی شود. همچنین ارتباط دانشگاه با صنعت، تامین منابع مالی دانشگاه، نظام ارتقای اساتید و دانشگاه می تواند در الگوی امایش مورد بررسی قرار گیرد.
 او در پایان شرح کاملی از مدل آمایشی خود و تاثیر آن در تدوین آیین نامه ارتقا ارائه داد.
سید جلال موسوی  نیز در ادامه این نشست گفت: ایین نامه با مکانیزم های معیشتی گره خورده است. ما دو دهه است رشد علمی را تجربه می کنیم. ما استاد زیادی را در آموزش عالی داریم اما ایین نامه موجب رشد علمی شده است. رشد علمی در جهان خوب است اما  برای افزایش کیفیت هم باید نظام اعتبار سنجی را ارتقا بدهیم.
او افزود: برای ارتباط دانشگاه با صنعت باز یکی از ابزارها ایین نامه است باید دید در فرایند جذب چه قدر به این مقوله توجه می شود اساسا شاخص ها آموزشی و پژوهشی است. در ایین نامه هم اصالت با آموزش و پژوهش است و توجهی به این ارتباط با صنعت نداریم!
او با بیان اینکه ما در وزارت علوم سعی کردم سیستم را متمرکزکنیم و این در ایین نامه ارتقا هم هست! یادآور شد: اگر بخواهیم به سوی کیفیت و ارتباط با صنعت برویم باید به سوی تخصص گرایی برویم. من نظام سیستمی را در ایین نامه خوب می دانم واتفاقا عدم تطبیق نظام سیستمی با فرایند ارتقا مشکل ایجاد می کند چون هیات علمی سعی می کند زود جدولش را پر کند اما در ارزیابی فرایند طولانی می شود.
رضا منیعی دیگر سخنران این پنل هم در ادامه درباره چالش‌های ایین نامه ارتقا گفت: یکی از مهمترین چالش ها صورت گرایی است و موجب شده نگاه کالایی به علم ایجاد شود. بسیاری از اعضای هیئت علمی به علم نگاه ابزاری دارند و ان را به یک کار اداری فرو می کاهند.
او با اشاره به جنون شمارش مقالات افزود: در یک ترم ۳۰ مقاله به نام استاد ثبت می شود. ایین نامه ابزاری برای بهبود معیشت شده است.از سویی چالش دیگر مناسک گرایی است و می خواهیم به هر طریقی مجلات را منتشر کنیم! وسیله ها اصالت پیدا کردند و وجود مجله ها اصل شده نه محتوا!
منیعی با بیان اینکه روح حاکم بر آیین نامه فردگرایی است و به کار گروهی کم توجه می شود توضیح داد: الان کارهای بزرگ دنیا ازدل شبکه های علمی در آمده است. این ایین نامه نگاه سری دوزی دارد و می خواهد یک لباس را تن همه بکند! باید به تنوع وتکثر رشته ها توجه کنیم چون هر کدام ظرفیت های خود را دارند. 
او با اشاره به اینکه بازگشت به استقلال دانشگاهی راه چاره است و وقتی هیات امنا و استقلال دانشگاه به رسمیت شناخته شود خیلی از این چالش ها مرتفع می شود تاکید کرد: ما اسیر تمرکزگرایی هستیم و باید ان را برطرف کنیم. توجه به میان رشته ای و نگاه تک بعدی هم باید مورد توجه قرار گیرد! از سوی دیگر حضور و مشارکت در اجتماعات علمی و فضاهای عمومی باید مورد توجه باشد و اساتید باید شبکه سازی کنند.
اکرم قدیمی نیز در بخش پایانی این نشست گفت: باید ایین نامه ساده تر شود و کیفیت در کنار کمیت در نظر گرفته شود. ارتباط صنعت با دانشگاه نیز چندسالی مد شده و همه از ان سخن می گویند اما اساسا مصادیق آن روشن نشده و باید طرح ها عنملیاتی و قابل اجرا باشد.
او عنوان کرد: بین جامعه و مراکز علمی ما فاصله است و باید اساسی تر به آن پرداخته شود. ماموریت اعضای هیات علمی مراکز پژوهشی با دانشگاه ها متفاوت است و براین اساس پیشنهاد کردم هیات ممیزه مستقل برای این مراکز ایجاد شود تا فعالیت هایشان برای ارتقا رصد شود اما این موضوع مورد قبول قرار نگرفت.
قدیمی در پایان گفت: امیدوارم در آینده این موضوع حل شود. ممکن است تخصص وجود داشته باشد اما ماموریت مراکز با تخصص استاد در تضاد باشد. این موضوع هم باید برطرف شود. باید به حوزه میان رشته ای در این باره توجه کرد.
 




CAPTCHA
دفعات مشاهده: 266 بار   |   دفعات چاپ: 68 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر