کتاب «ایران مدرن و نظام آموزشی آن» منتشر شد
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تاریخ دوره مدرن در ایران را میتوان به تعبیری تاریخ بازاندیشی ایرانیان در زندگی خودشان و تلاش برای ساختن آینده پیشروی این ملت دانست. از زمان جنبش مشروطه به عنوان یک جنبش اجتماعی، نقد جامعه و فرهنگ و سیاست ایرانی مورد توجه بسیاری از منتقدان و مصلحان قرار گرفت. در این میان مسأله آموزش به موضوعی کلیدی بدل شد. موضوعی که همه متفکران قوم را مشغول کرد. روشنفکران آن زمان تلاش داشتند علاوه بر بازتعریف جامعه ایرانی و شناخت مشکلات و آسیبهای آن،راه علاجی را هم برای بهبود وضع و خروج از موقعیت درماندگی ارائه دهند.
در این میان دو موضوع اهمیت محوری داشت: یکی فقدان علم در جامعه ایرانی و تسلط مدیریت غیر علمی این جامعه و دیگری مشکل نظام آموزشی و سواد برای مردم ایران. به همین سبب فقدان علم را علتالعلل بسیاری از رنجهای جامعه ایرانی میدانستند و علاج آن را هم در توسعه نظام آموزش و ارتقای تعلیم و تریبت در میان ایرانیان جستجو میکردند.
مساله تعلیم و تربیت هم در سطح ابتدایی و هم در سطح عالی به یک مساله مهم نخبگان تبدیل شد و مجموعهای از مباحث جدی در همان سالهای پس از مشروطه در اینباره و مهمتر از همه در باب اینکه تقدم با آموزش ابتدایی است یا آموزش عالی در میان نخبگان جامع ایرانی در گرفت. از جمله این نخبگان که به مساله تعلیم و آموزش بسیار پرداختند، محمد علی فروغی، سید حسن تقی زاده و عیسی خان صدیق بودند.
این مباحث از دل همان جنبش مشروطهای سربرآورده بود که به دنبال اصلاح جامعه ایرانی و رفع مشکلات آن و توسعه همه جانبه آن بود. هرچند امروزه ما جنبش مشروطه را بیش از همه در دلالتهای سیاسی آن شناختهایم و آن را جنبشی برای پایان دادن سلطنت و کنترل نهاد دین دانستهایم، به عبارتی بیش از همه این جنبش را در بعد حقوقی و مساله قانون و حاکمیت قانون تعریف کردهایم. اما به نظر میرسد که این جنبش، تلاشی فراگیر برای احیا و ارتقای فرهنگ و زندگی مردمان ایران بوده است. به همین سبب همه زوایای جامعه مورد انتقاد قرار میگرفت، اما انتقادی که به دنبال اصلاح و ارتقای زندگی مردم بود و در بستری از حس عمیق میهن دوستی عمل میکرد.
در این میان مسأله تأسیس آموزش عالی یا دانشگاه یک موضوع مهم است. در روایت رایج که گاه از تلویزیون ملی هم پخش میشود، دانشگاه را به داستانی کوتاه از گفتگوی یکی از نخبگان (فروغی یا گاه حسابی) با رضاشاه تقلیل دادهاند که او برای رضاشاه از اهمیت و محوریت نهاد اونیورسیته در جهان مترقی گفت و در نهایت شاه هم دید که به نظر میرسد چیز خوبی است، لذا بهتر است ما هم از این اونیورسیتهها داشته باشیم. این روایت در ضمن خودش مدعی نوعی نااندیشیدگی و فقدان تفکر و تأمل در باب مسأله علم و دانش و نهاد دانشگاه در ایران در دوره ماقبل تأسیس دانشگاه تهران است.
البته شکل گیری و رواج این روایت بیتناسب با گفتمانهایی نیست که میخواهند علم و دانشگاه را وارداتی و از سر جهل ترسیم کنند تا بهتر و بیشتر بتوانند به ناکارآمدی این نهادها بپردازند. به نظر میرسد که منابع تاریخی، بیانگر جریانی برخلاف این روایت مضحک رایج است. مسأله اصلی آن است که نخبگان و متفکران و مصلحان جامعه به شدت در مورد مسأله تعلیم و تربیت، اهمیت آموزش ابتدایی و آموزش عالی و حتی آموزش زنان و ضرروت آن در آن زمان اندیشیدهاند.
یکی از مهمترین منابع در این زمینهکتاب رساله دکتری عیسی خان صدیق در دانشگاه کلمبیا به سال ۱۳۱۰ است که به مسأله ایران مدرن و نظام آموزشی آن پرداخته است. البته او در آن زمان به جای عنوان ایران از عنوان پرشیا استفاده کرده است. کتاب را میتوان بخشی از تلاش عیسی خان صدیق برای تأسیس یک نظام و فلسفه آموزش نوین برای جامعه ایرانی دانست. مولف در مقدمهاش مینویسد «غرض از کار حاضر ارائه تحلیلی از نظام آموزشی جاری در ایران است. همچنین در پرتو آرمانهای این کشور از یکسو و اعمال آموزشی در مترقیترین کشورهای اروپا و نیز ایالات متحده از دیگر سو، غرض یافتن نواقصی است که این نظام میتواند داشته باشد و ارائه علاج هایی شدنی است که بتوان پیشنهاد داد» (ص۱۷).
عیسی خان صدیق که متأثر از فلسفه پراگماتیسم است، تلاش دارد در نگاهی کامل و جامع نگر، مسأله تعلیم و تربیت را در بستر جامعه، تاریخ و فرهنگ و حتی جغرافیای ایران به بحث بگذارد. او تربیت را به مثابه تابعی از نظام اجتماعی میفهمد، که با کل زندگی در هم تافته است. به همین سبب برای فهم نظام آموزشی و تربیتی یک مملکت باید همه ابعاد زندگی آنها را شناخت. کتاب در پس این تحلیلها، انتقادها و راه کارها، معطوف به یک هدف غایی برای ایران است تا بتواند در جهان به نوزایی این کشور کمک کند «نه برای اینکه غربی بشود، بلکه برای اینکه ایران راستین قرن بیستم شود.»
به عبارت دیگر مولف در یک دستگاه فلسفی و سیستماتیک منسجمی که دارد، تلاش کرده یک نظام نوین آموزشی برای جامعه ایرانی تعریف کند. برای این کار فصل اول از جغرافیا و تاریخ مردم ایران سخن گفته و سپس در فصل دوم، تماس ایران با جهان غرب را توضیح داده و در فصل سوم و چهارم و پنجم سنتهای آموزشی از جمله مکتبخانهها و مدارس و حتی حوزههای علمیه را توضیح داده و در نهایت در فصل ششم، نقدها بر نظام آموزش و پرورش ایران و نیازهای آن و پیشنهاداتی برای آن را شرح داده است.
کتاب دقیقاً نشان میدهد که مولف و همعصران او در باب مسأله آموزش و تحول جامعه ایرانی به دقت و به تفصیل اندیشیدهاند. نه تنها آموزش را در بستر کلان جامعه ایرانی دیدهاند، بلکه به جزییات این کار و حتی مسأله رسمالخط و اصلاح دورههای آموزشی و تناسب آنها با جغرافیای فرهنگی ایران اشاره کردهاند. پس از آنکه تذکر میدهد نمیتوان از اصلاح فوری نظام آموزش غافل بود و فرصت تأخیر در این زمینه نداریم (گویی این دردها در حدود ۹۰ سال قبل همچنان پابرجا هستند)، در توصیف آرمانهای آموزش و پرورش نکاتی را میگوید که هنوز هم زنده و ضروری هستند: «آموزش و پرورش ایرانی باید همبستگی ملی را از طریق ارج گذاردن به فرهنگ عمومی و میراث معنوی و سرمایه گذشته ملت ایجاد کند. این آموزش و پرورش باید در شهروند ایرانی عادات نیکی برای کار اعم از فکری و یدی شکل بدهد. باید جوانان را برای گردآوری واقعیات، تحلیل مسائل و اندیشیدن مستقل و داوری آنها تربیت کند. باید سبب شود که جوانان تشخیص دهند که رحمت خدا براساس نیکوکاری و بردباری حاصل میآید. نهایتاً باید نسلی را پرورش دهد که ارزش تعاون، عضویت در خانه، خدمات اجتماعی و فهم جهان را بفهمد و قدر بداند». (ص ۱۲۹) در بندهای هشت گانهای که به عنوان اغراض اصلی نظام آموزشی ایران بیان میکند.
در بند دوم و سوم مینویسد «تربیت دختران و پسران تا شهروندانی خوب برای ایران مدرن شوند، یعنی در آن ایدئالهایی که آرمانهای ملتاند سهیم شوند و با هموطنانشان برای حصول این آرمانها همکاری کنند… تربیت دخترانی که مادرانی ارزشمند برای نسل بعدی باشند، زیرا آینده این ملت بر تعلیم و تربیت آنها متکی است» (ص ۱۲۹)
اما نکته مهم دیگری که در این کتاب هست، مسأله ایده تأسیس دانشگاه تهران است. ایده تأسیس دانشگاهی جامع در ایران که حتی ریز بودجه آن هم دیده شده است و محل تأمین این بودجهها هم تعریف شده است.
به نظر میرسد که کتاب به خوبی نشان میدهد که مسأله دانشگاه در ایران از یک جنبش اصلاحی متفکرانه و دقیق نخبگان عصر مشروطه و ابتدای عصر پهلوی سربرآورده است که این صاحب نظران در آن زمان این موضوع را به شیوهای دقیق و طی سالیان متمادی دیدهاند و در باب آن اندیشیدهاند. کتاب شاهدی است بر این مدعا که تحول فرهنگ و نظام آموزش در جامعه ایران و به طور خاص، تأسیس دانشگاه در ایران، امری اندیشیده و تأمل شدهای بوده است. همه آنها با یک غایت بسیار متعالی برای ایرانی که قرار است ایران راستین قرن بیستم باشد، انجام شدهاند. این کتاب یکی از منابع مهم در باب شرایط پیشاتأسیس دانشگاه در ایران است که میتواند اطلاعات و دادههای آن به همراه تحلیلها و راهکارهای آن مورد استفاده محققان و صاحبنظران حوزه آموزش در ایران قرار بگیرد.
کتاب «ایران مدرن و نظام آموزشی آن» نوشته عیسی خان صدیق، ترجمه علی نجات غلامی است که توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با شمارگان۱۰۰۰ نسخه و در ۲۱۲ صفحه با قیمت ۱۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به این مراکز فروش این کتاب را تهیه کنند؛
دفتر فروش پژوهشکده : خیابان پاسداران، خیابان شهید مومننژاد (گلستان اول)، شماره ۱۲۴، تلفن: ۲۲۵۷۰۷۷۷، ۲۲۵۷۰۶۶۶، داخلی ۲۰۹
انتشارات خوارزمی: تهران خیابان انقلاب اسلامی بین ۱۲ فروردین و فخر رازی شماره ۱۲۶۸- شماره تلفن ۶۶۴۰۶۲۷۳-۶۶۴۰۰۷۰۶
کتاب مهربان: خیابان انقلاب اسلامی، بین ۱۲ فروردین و اردیبهشت کتابفروشی نشر بازرگانی تلفن: ۶۶۹۵۳۴۷۵
نشر اندیشه احسان : خیابان انقلاب اسلامی، روبروی دانشگاه تهران پاساژ فروزنده، طبقه هم کف. ۰۹۱۹۲۴۰۱۹۵۵
انتشارات مولی تهران، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، نرسیده به خیابان انقلاب، شماره ۱۱۵۸، تلفن:۶۶۴۰۹۲۴۳
کتابفروشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تهران، پل گیشا ـ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تلفن: ۶۱۱۱۷۹۵۲
انتشارات ققنوس: تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بازارچه کتاب، تلفن ۶۶۴۱۳۷۲۲، ۶۶۴۶۷۴۹۱
